آفریقا در تقاطع قدرتها؛ رقابت آمریکا، چین، روسیه و اروپا بر سر آینده قاره
قاره آفریقا در چند سال گذشته به یکی از مهمترین میدانهای رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شده است، جایی که ایالات متحده، چین، روسیه و اتحادیه اروپا هر یک به شیوهای متفاوت در تلاش برای تثبیت نفوذ اقتصادی، سیاسی و امنیتیاند.
قاره آفریقا در چند سال گذشته به یکی از مهمترین میدانهای رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شده است، جایی که ایالات متحده، چین، روسیه و اتحادیه اروپا هر یک به شیوهای متفاوت در تلاش برای تثبیت نفوذ اقتصادی، سیاسی و امنیتیاند. - گروه سیاسی: هفته گذشته، ایالات متحده برای مقابله با تهدیدهای گروههای افراطی در نیجریه، عملیات هوایی خود را در مناطق شمالی این کشور انجام داد. این اقدام که با هدف هدفگیری هستههای فعال داعش و دیگر گروههای مسلح صورت گرفت، نشاندهنده ادامه حضور آمریکا در آفریقا و همکاری با دولتهای محلی برای (یا بهبهانه) مقابله با تروریسم است. با وجود انتقادها نسبت به دخالتهای نظامی خارجی، مقامات آمریکایی تاکید دارند که این عملیات بخشی از راهبرد گستردهتر مقابله با نفوذ گروههای افراطی در قاره است و تلاش دارد ثبات منطقهای را بهبود ببخشد و از تهدیدات فرامرزی پیشگیری کند. قاره آفریقا در چند سال گذشته به یکی از مهمترین میدانهای رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شده است، جایی که ایالات متحده، چین، روسیه و اتحادیه اروپا هر یک به شیوهای متفاوت در تلاش برای تثبیت نفوذ اقتصادی، سیاسی و امنیتیاند. در حالی که آمریکا اخیرا در نیجریه با حملات هوایی علیه گروههای مسلح همکاری امنیتیاش را تقویت کرده، قدرتهای دیگر نیز بهروشهایی متفاوت از نفوذ در این قاره بهره میبرند که چشمانداز ژئوپلیتیک آفریقا را بهسرعت دگرگون میکند. در این بستر، نیروهای محلی و دولتهای آفریقایی در تلاش هستند از این رقابت برای منافع ملیشان بهره ببرند، اما همزمان خطرهایی از جمله وابستگی اقتصادی، بیثباتی سیاسی و ائتلافهای ناپایدار نیز آنها را تهدید میکند. رقابت اصلی میان ۲ قدرت اقتصادی بزرگ جهان، ایالات متحده و چین، بیش از همه در عرصه سرمایهگذاری، تجارت و پروژههای زیرساختی دیده میشود. در اجلاس رهبران آمریکایی و چند کشور آفریقایی در سال ۲۰۲۵، سران آفریقایی از واشنگتن خواستند سرمایهگذاری در قاره را افزایش دهد، در غیر این صورت «کشورهای دیگر جای آمریکا را خواهند گرفت». این درخواست بازتابی از نگرانیها درباره حضور فعال چین در آفریقاست و نشان میدهد که کشورها در این قاره میکوشند از رقابت قدرتها به سود خود استفاده کنند. چین سالهاست که بر پایه شعار «تجارت به جای کمک» در آفریقا حضور دارد و اکنون این رویکرد باعث شده تا پکن کانالهای تجاری و زیرساختی عمیقی در قاره ایجاد کند. چین سرمایهگذاریهای کلانی در پروژههای حملونقل، انرژی و فناوری انجام داده و در عین حال یکی از بزرگترین شرکای تجاری آفریقا شده است. برخلاف رویکردهای سنتی کمکهای بشردوستانه غرب، حضور چین عمدتا در قالب پروژههای اقتصادی و دسترسی به منابع خام تعریف میشود و همین امر باعث شده تا برخی تحلیلگران آن را یک «رویکرد فرصتطلبانه» و بالقوه وابستهکننده توصیف کنند. همزمان با رشد نفوذ چین، روسیه نیز در برخی کشورها حضور امنیتی و سیاسی قابل توجهی پیدا کرده است. مثالی روشن این حضور، جمهوری آفریقای مرکزی است که رئیسجمهور آن با پیوندهای امنیتی قوی به مسکو برای دورهای سوم ریاستجمهوری تلاش میکند و در سالهای اخیر همکاریهایش با گروههای نظامی مورد حمایت روسیه از جمله بخشهایی از آفریقا کورپس شناسنامه یافته که نه تنها آموزش و حمایت نظامی ارائه میدهند بلکه تلاش میکنند نقش پوتین را در زمینه دسترسی به منابع طبیعی مانند طلا تقویت کنند. اروپا و تلاش برای بازتعریف کمکهای خارجی در آفریقا در همین حال، اتحادیه اروپا نیز بهطور فزایندهای سیاست کمک و سرمایهگذاری خارجی خود را به سمت پروژههای استراتژیک اقتصادی سوق داده است. یکی از نمونههای شاخص این رویکرد، پروژه «کریدور لوبیتو» است، یک مسیر راهآهن طولانی میان زامبیا و آنگولا که با سرمایهگذاری مشترک اتحادیه اروپا، آمریکا و بانک توسعه آفریقا احیا شده است و هدف آن تسهیل تجارت مواد معدنی استراتژیک مانند مس برای بازارهای جهانی است. منتقدان میگویند این تغییر مسیر کمکها نوعی «جهتگیری استراتژیک» دارد که هدفش حفظ نفوذ اروپا در مقابل چین و دیگر رقباست، اما همزمان میتواند موجب حساسیتهای محلی درباره مسائل توسعهای و بهرهبرداری از منابع شود. این رقابت چندجانبه تنها در عرصه اقتصاد و امنیت نیست، بلکه در سطح سیاسی و بینالمللی نیز نمود دارد. مصر در یک کنفرانس مشارکت روسیه و آفریقا تاکید کرد که قاره باید نقش بیشتری در تصمیمگیریهای جهانی داشته باشد و خواستار اصلاح ساختار شورای امنیت سازمان ملل شد تا حضور و صدای آفریقا بهطور عادلانهتری در نظام بینالملل بازتاب یابد. در این رویداد که بیش از ۵۰ کشور آفریقایی و وزرای خارجی حضور داشتند، وزیر خارجه روسیه نیز از تعهد مسکو برای حمایت از حاکمیت آفریقا سخن گفت، موضوعی که نشان میدهد برخی رهبران آفریقایی مشارکتهای ژئوپلیتیک را بهعنوان ابزاری برای افزایش وزن قاره خود در جهان میبینند. همچنین تحلیلها نشان میدهد که فشارهای سیاسی بین قدرتها میتواند اثرات متناقضی بر محبوبیت بازیگران خارجی در قاره داشته باشد. نتایج یک نظرسنجی گالوپ که در دهه اخیر انجام شده نشان میدهد در حالی که چین در بسیاری از کشورها، از جمله غنا، ساحل عاج و سنگال، از محبوبیت بیشتری نسبت به آمریکا برخوردار است، روسیه نیز پس از کاهش اعتبار در سالهای پیش با افزایش نسبی در برخی نقاط روبهرو شده است. این آمار نشان میدهد که حضور بازیگران خارجی در آفریقا نمیتواند به سادگی در قالب یک «دو قطبی» تفسیر شود و تصویری پیچیدهتر از رقابتها را نمایان میکند که شامل دیدگاههای محلی نسبت به هریک از این قدرتها نیز هست. رقابت قدرتها در آفریقا دارای چالشهای خاصی نیز هست که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. یکی از این چالشها این است که بسیاری از کشورها تلاش میکنند بین استفاده از سرمایهگذاری خارجی و حفظ استقلال سیاسی و اقتصادیشان توازن برقرار کنند؛ موضوعی که به نگرانیهایی درباره «وابستگی ژئوپلیتیک» منجر شده است. در این فضا، قدرتهای آفریقایی نه منفعل بلکه فعالانه میکوشند از اختلافات میان قدرتهای خارجی برای دریافت مزایای اقتصادی و تقویت موقعیت منطقهای خود استفاده کنند، اما این مسیر همیشه بدون ریسک نیست. در مجموع، رقابت میان ایالات متحده، چین، روسیه و اتحادیه اروپا در آفریقا بیش از هر زمان دیگری پیچیده، چندلایه و قابلتغییر است. آمریکا تلاش دارد با ترکیب همکاری امنیتی و کمکهای اقتصادی ناظر بر منافع راهبردی خود، نفوذش را حفظ کند، چین از طریق سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی و پروژههای زیرساختی حضور خود را تقویت میکند، روسیه با شبکههای امنیتی و نظامی در برخی کشورها نقشآفرینی میکند و اروپا از طریق سرمایهگذاریهای استراتژیک در پروژههای توسعهای سعی دارد جایگاهی رقابتی بیابد. این پویاییها نهتنها بر آینده سیاسی و اقتصادی آفریقا تاثیر میگذارند بلکه میتوانند چارچوب جدیدی از نظم جهانی چندقطبی را نیز شکل دهند، الگویی که هر یک از قدرتها برای آینده استراتژیهای خود بهکار میگیرند.
« بازگشت به لیست اخبار