استبداد ترامپ‌شاهی

استبداد ترامپ‌شاهی

1404/06/03 - 22:00 412 بازدید
رئیس یک نهاد اطلاعاتی در ارتش و بولتون به‌عنوان یک فرد که هر دو روایت‌های ترامپ را مخدوش می‌کردند، هدف قرار گرفتند. این مسئله اهمیت روایت را در منظومه فکری ترامپ نشان می‌دهد. 
رئیس یک نهاد اطلاعاتی در ارتش و بولتون به‌عنوان یک فرد که هر دو روایت‌های ترامپ را مخدوش می‌کردند، هدف قرار گرفتند. این مسئله اهمیت روایت را در منظومه فکری ترامپ نشان می‌دهد.  به گزارش مشرق، سیدمهدی طالبی پژوهشگر حوزه بین‌الملل طی یادداشتی در روزنامه فرهیختگان نوشت: روز شنبه مأموران پلیس فدرال (اف‌بی‌آی) خانه و دفتر کار جان بولتون، مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا را بازرسی کردند. او در دولت اول ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، دومین مشاور امنیت ملی وی بود. بولتون پس از آنکه در پی اختلاف با ترامپ در سال ۲۰۱۹ دولت را ترک کرد، به یکی از بزرگ‌ترین و رُک‌ترین منتقدان او بدل شد. ترامپ، بولتون را شخصیتی جنگ‌طلب توصیف می‌کند و متقابلاً او نیز ترامپ را شخصی ناآگاه، بی‌برنامه و تحت‌تأثیر اطرافیان تصویر کرده است. اتهام بولتون نگهداری اسناد حساس و انتقال آن‌ها به منابع خارجی است. برخی منابع می‌گویند در صورت اثبات اتهامات، او با احتمال ۲۰ سال زندان مواجه است. چرا بولتون؟ بولتون تقریباً اولین طعمه بزرگ انتقام‌جویی ترامپ است؛ اما چرا او هدف قرار گرفت؟ برای یافتن پاسخ این سؤال می‌توان پرسش دیگری را طرح کرد؛ از میان کسانی که با ترامپ کار کرده‌اند و حتی مخالفان او، چه کسی بیشتر فعال بوده است؟ بولتون نه‌تنها در میان بریدگان از ترامپ و طردشدگان توسط او بیشتر با وی سرشاخ شده، بلکه حتی بیشتر از دموکرات‌ها با او مواجهه داشته است. دومین مسئله، واکنش‌های سریع بولتون و نقد فوری اقدامات ترامپ است. سومین مورد، نحوه نقد است که بولتون سعی می‌کند با نیت‌خوانی از ترامپ و افشای آن، او را بی‌حیثیت کند. از میان جمهوری‌خواهان قدیمی مخالف ترامپ هیچ‌کدام زبان سرخی مانند بولتون نداشته‌اند. اعمال فشار بر بولتون چه مسائلی را نشان می‌دهد؟ هدف قرار گرفتن مشاور امنیت ملی اسبق ترامپ توسط نهادهای امنیتی حاوی نکاتی است که در ادامه مورد بررسی قرار گرفته‌اند. ۱- در حکم حبس ابد بولتون ۷۷ساله است و در صورت محکومیت به ۲۰ سال زندان در ۹۷ سالگی آزاد خواهد شد! ازاین‌رو حکم ۲۰ سال زندان برای وی به معنای حبس ابد است. نگه‌داشتن رقیب سیاسی تا پایان عمر در زندان که در عمل همان حبس ابدی است که در غرب جایگزین اعدام شده است، نشان اوج کینه‌جویی سیاسی دارد. ۲- تفاوت دولت دوم با اول روند شکل‌گرفته در دولت دوم ترامپ از همان ماه‌های اول نشان می‌داد ترامپ در دولت دوم خود بسیار مهیب‌تر از دولت اولش ظاهر شده است. این روند هم به دولت اول او مربوط است و هم به درس‌هایی که از آن گرفت. ترامپ در همان دولت اول، به‌تدریج در حال تحکیم قدرت خود و اجرای اقدامات سهمگین بود. ورود جدی‌تر به جنگ تجاری، ترور شهید سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران و نزدیک‌شدن به اقدام جنگی محدود علیه ایران در ماه‌های پایانی حضور در کاخ سفید، این روند را نشان می‌داد. در دوران فترت چهارساله بین دو دوره، ترامپ تیمش را یکدست‌تر، کنترل بر حزب جمهوری‌خواه را بیشتر، ائتلافش را گسترده‌تر و ارتباطش با دولت پنهان را عمیق‌تر ساخت، در نتیجه با تقاطع روند روبه‌رشد تحکیم قدرت و دستاوردهای اخذشده از دولت اول، ترامپ امروز با قدرتی بسیار بالاتر از آن دوره، عمل می‌کند. ۳- سوءاستفاده از دستگاه‌های اطلاعاتی به‌طور هم‌زمان در سیاست خارجی و داخلی در دولت جورج بوش (۲۰۰۹ - ۲۰۰۱) دستگاه‌های اطلاعاتی توجیه‌گر اقدامات او در سیاست خارجی بودند و با ادعاهایی که بعدها دروغ بودنشان اثبات شد به او برای لشکرکشی به افغانستان و عراق کمک کردند. در دوره ترامپ اما دستگاه‌های اطلاعاتی در دو حوزه سیاست خارجی و داخلی به نفع رئیس‌جمهور عمل می‌کنند. پیش از وقوع جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونی که با دخالت مستقیم آمریکا همراه بود، ادعاهایی درباره احتمال ساخت سلاح هسته‌ای توسط تهران مطرح و توسط ترامپ تبلیغ شد؛ اما همان زمان تولسی گبارد، رئیس منصوب ترامپ در اطلاعات ملی آمریکا اعلام کرد شواهدی در این خصوص وجود ندارد. واکنش ترامپ به این اطلاعات آن بود که گفت نظرات گبارد برای او اهمیتی ندارد. مسئولان امنیتی آمریکا با این واقعه فهمیدند به‌جای تهیه گزارش‌های واقعی باید در خدمت پروژه‌های رئیس‌جمهور باشند. ۴- مانعی در برابر ترامپ وجود ندارد تیم ترامپ از وفاداران تشکیل شده، حزب جمهوری‌خواه به کنترل او درآمده و حزب دموکرات منفعل است، در نتیجه ترامپ مانعی در برابر خود نمی‌بیند. دولت پنهان آمریکا نیز فعلاً در حال حمایت از اوست و مشکلات را از پیش پای او برمی‌دارند. ۵- استفاده از آورده سیاست خارجی در داخل بازرسی از خانه بولتون و تهدید او به ۲۰ سال زندان پس از دیدار ترامپ با پوتین و رهبران اروپایی صورت گرفت. این مسئله نشان می‌دهد او تمایل دارد از دستاوردهای سیاست خارجی در سیاست داخلی استفاده کند. ازاین‌رو این محتمل است که ترامپ با نمایش‌های خارجی ولو آنکه آورده قطعی نداشته باشند برای تحکیم جایگاه خود در داخل بهره ببرد. ۶- نقش دیکتاتور مصلح ۷- کنترل لابی‌ها؟ ۸- قطع پیوند مخالفان داخلی با مخالفان خارجی یک راه دولت‌های مخالف ترامپ برای مهار او تقویت رقبای وی است. ترامپ در حین انتخابات به حضور داوطلبان حزب کارگر انگلیس در کمپین حزب دموکرات که امری معمول و سابقه‌دار بود، معترض شد. قطع ارتباط مشورتی میان مقامات سابق آمریکایی با منابع مالی خارجی، یکی دیگر از تحرکات ترامپ برای جلوگیری از پیوندخوردن مخالفان خارجی و داخلی است. ۹- اف‌بی‌آی تحت‌کنترل است ترامپ با تحریک اف‌بی‌آی به حمله علیه منزل و دفتر بولتون، سعی کرد نشان دهد این سازمان برای انتقام‌جویی علیه رقبای رئیس‌جمهور در دستان او رام شده است. تبدیل‌شدن اف‌بی‌آی به ابزاری در دستان رئیس‌جمهور پیامی مهم به رقبا و مخالفانش ارسال می‌کند. ۱۰- مانور در دستگاه‌های نظامی، اطلاعاتی و امنیتی تقریباً هم‌زمان با تحرک اف‌بی‌آی، ترامپ تغییراتی در نهادهای نظامی و بخش‌های اطلاعاتی آن انجام داد. اقدامات هم‌زمان در دو دستگاه اطلاعاتی- امنیتی پیامی یکپارچه به تمام سرویس‌های اطلاعاتی است. ۱۱- اهمیت روایت رئیس یک نهاد اطلاعاتی در ارتش و بولتون به‌عنوان یک فرد که هر دو روایت‌های ترامپ را مخدوش می‌کردند، هدف قرار گرفتند. این مسئله اهمیت روایت را در منظومه فکری ترامپ نشان می‌دهد. نکات علاوه بر موضوع بولتون، تحولات دیگری نیز جریان دارند که اهداف ترامپ را مشخص می‌سازند. ۱- ترامپ خواهان الحاق کانادا، گرینلند و پاناما شد و حالا فشارهایی به برزیل وارد کرده و با اعزام ناوگان دریایی به سواحل ونزوئلا و اعلام جایزه ۵۰ میلیون‌دلاری برای کسب اطلاعات از نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا در حال اجرای دور جدیدی از اقدامات زیاده‌خواهانه است. ترامپ سیاستمدار و رئیس‌جمهور نامتعارفی است و اقدامات نامعمولی را هم انجام می‌دهد. ترور رهبران جهان و تحت‌تعقیب قرار دادنشان توسط او انجام شده است. بااین‌حال او طبق روند شکل‌گرفته در غرب عمل می‌کند؛ نحوه خطاب قراردادن دولت‌های ایران و ونزوئلا توسط دولت‌های اروپایی و حزب دموکرات حکایت از این روند دارد. ۲- آنچه ترامپ را به سمت فشار بر آمریکای جنوبی کشانده، موفقیت ظاهری رئیس‌جمهور راست افراطی آرژانتین در کاهش تورم و رشد اقتصادی است. پیش‌بینی می‌شد موفقیت‌های نسبی او بر وضعیت دیگر دولت‌ها اثر بگذارد و تقویت موقعیت راست‌گرایان را باعث شود، در نتیجه پس از ۲۰ سال دولت چپ‌گرای بولیوی با راهیابی دو نامزد راست‌گرا به دور دوم سقوط کرده است. تمام دلایل این سقوط مربوط به تحولات آرژانتین نیست، زیرا میان چپ‌گرایان بولیوی شکاف بزرگی ایجاد شده بود. ترامپ خواهان روی کار آمدن دولت‌های راست‌گرا در تمام مجموعه غرب است. حمایت از احزاب راست افراطی در اروپا، مخالفت جدی با حکم قضائی علیه بولسوارانو، رئیس‌جمهور سابق برزیل و پشتیبانی از دولت‌های راست‌افراطی در آرژانتین و رژیم صهیونی این مسئله را نشان می‌دهد. مستحکم کردن راست‌های افراطی در مجموعه غرب لوازمی دارد که یکی از آن‌ها تحکیم دولت ترامپ و راست‌های افراطی حامی او در آمریکاست.
« بازگشت به لیست اخبار