اعترافات ۳ گنگستر خشن؛ «باند گنگسترها» پیش از اعدام چه گفتند؟ | روایت قربانیان | خانواده‌ام می‌دانستند دزدی می‌کنم اما... | پشیمانی دیرهنگام

اعترافات ۳ گنگستر خشن؛ «باند گنگسترها» پیش از اعدام چه گفتند؟ | روایت قربانیان | خانواده‌ام می‌دانستند دزدی می‌کنم اما... | پشیمانی دیرهنگام

1404/07/23 - 15:37 464 بازدید
سه عضو باند «گنگسترها» که با سرقت‌های مسلحانه، رعب و وحشت را به خانه‌های تهران کشانده بودند، بامداد امروز اعدام شدند که فیلم اعترافات آن‌ها از جزئیات سرقت‌ها و تأثیر روانی آن بر قربانیان در ادامه می‌آید.
سه عضو باند «گنگسترها» که با سرقت‌های مسلحانه، رعب و وحشت را به خانه‌های تهران کشانده بودند، بامداد امروز اعدام شدند که فیلم اعترافات آن‌ها از جزئیات سرقت‌ها و تأثیر روانی آن بر قربانیان در ادامه می‌آید. به گزارش همشهری‌آنلاین،بامداد امروز، حکم اعدام سه عضو اصلی باند سرقت‌های مسلحانه موسوم به «باند گنگسترها» یا «باند وحشت» در تهران اجرا شد. این افراد به نام‌های امیررضا قبادی، مجید حاتمی و سجاد حاتمی به اتهام محاربه و انجام سرقت‌های مسلحانه و خشن در پایتخت و چند شهر دیگر کشور، محاکمه و به اعدام محکوم شده بودند. این باند در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ با حمله به منازل مسکونی در مناطقی از جمله جنت‌آباد، سردار جنگل، سیمون بولیوار و پونک، با پوشش ماسک و استفاده از سلاح گرم، خانواده‌ها را تهدید کرده و اموال آنان را سرقت می‌کردند. در برخی موارد نیز اقدام به حبس یا ضرب و جرح ساکنان می‌کردند. از نانوایی تا سرقت با کلاشینکف اعضای این باند که به گفته خودشان پیش‌تر سابقه‌هایی مانند نانوایی و کارگری ساختمانی داشتند، در اعترافات خود روند تبدیل‌شدن به یک باند خطرناک را این‌گونه شرح داده‌اند: از سال ۱۳۹۳ با سرقت‌های ساده آغاز کردند اما در ماه‌های پایانی فعالیتشان، به سرقت‌های مسلحانه روی آوردند. یکی از متهمان می‌گوید: «ابتدا خانه‌های خالی را برای سرقت انتخاب می‌کردیم، اما وقتی یک بار با ساکن خانه روبه‌رو شدیم و او بدون مقاومت اموالش را داد، تصمیم گرفتیم به سراغ خانه‌هایی برویم که ساکنان در آن حضور دارند؛ چون راحت‌تر به اموال باارزش می‌رسیدیم.» روایت تلخ از تأثیر روانی بر کودکان یکی از اعضای باند در شرح یکی از سرقت‌ها، به حادثه‌ای اشاره می‌کند که دو دختربچه را دچار وحشت شدید کرد: «وارد آپارتمانی شدیم که دو دختربچه در خانه بودند. من اسلحه کلاش داشتم، یکی از هم‌دستی‌هایم هم سلاح داشت و خواهرزاده‌ام نیز مسلح بود. به‌محض دیدن ما، بچه‌ها جیغ زدند و فرار کردند داخل حمام. ما سریع خانه را ترک کردیم و سوار ماشین شدیم. بعداً شنیدیم یکی از آن دخترها بعد از حادثه دچار لکنت زبان شده.» خانواده‌ها از سرقت خبر داشتند، اما نه از سلاح یکی از متهمان می‌گوید: «خانواده‌ام می‌دانستند که من دزدی می‌کنم، اما نمی‌دانستند با سلاح گرم این کار را انجام می‌دهم.» پشیمانی دیرهنگام؛ وقتی فیلم‌ها منتشر شد یکی از اعضای باند از نحوه دستگیری خود و همدستانش می‌گوید: «وقتی متوجه شدیم فیلم سرقت‌های ما در فضای مجازی منتشر شده، متواری شدیم و به شهرستان برگشتیم، اما پس از دو ماه که به خانه هایمان بازگشتیم، دستگیر شدیم. بارها تصمیم به ترک سرقت داشتم اما اطرافیانم نمی‌گذاشتند. اگر جای شاکیان بودم، هرگز خودم را نمی‌بخشیدم.» عضو دیگری نیز بیان کرد: «وقتی ما را برای بازداشت آمدند، ترس و نگرانی را در چشمان خانواده و فرزندم دیدم؛ همان حسی که قبلاً در چشمان خانواده‌هایی که از آن‌ها سرقت کرده بودیم، می‌دیدم.» ترسِ ماندگار در دل خانواده قربانیان یکی از قربانیان این باند در گفتگو با فارس گفت: «از روزی که سارقان مسلح وارد خانه ما شدند، مادرم که بیمار و زمین‌گیر است، هنوز در ترس و وحشت زندگی می‌کند.» تأیید حکم در دیوان عالی و اجرای اعدام پس از طی مراحل دادرسی و تأیید حکم در دیوان عالی کشور، بامداد امروز سه عضو اصلی باند گنگسترها اعدام شدند. این پایان راه باندی بود که با ایجاد رعب و وحشت، امنیت روانی ده‌ها خانواده را سلب کرده بود.
« بازگشت به لیست اخبار