
اعلام شرط مهم ایران برای آغاز مذاکرات با آمریکا و اروپا | کمال خرازی: در سفر رییس جمهور به آمریکا تلاش زیادی شد که مذاکره درستی انجام بگیرد اما...
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اگر مذاکره بر اساس اصول منطقی باشد و عزّت جمهوری اسلامی رعایت شود، ما آمادگی داریم مذاکره کنیم؛ الان هم آمادگی داریم مذاکره کنیم، مشروط بر اینکه اصول حاکم بر مذاکره رعایت شود و مراقب باشیم چیزی بر ما تحمیل نکنند.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اگر مذاکره بر اساس اصول منطقی باشد و عزّت جمهوری اسلامی رعایت شود، ما آمادگی داریم مذاکره کنیم؛ الان هم آمادگی داریم مذاکره کنیم، مشروط بر اینکه اصول حاکم بر مذاکره رعایت شود و مراقب باشیم چیزی بر ما تحمیل نکنند. به گزارش حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملّت ایران: «اینکه می گوییم [مذاکره با آمریکا] به سود ما نیست، برای ما فایدهای ندارد، چون طرف آمریکایی پیشاپیش خودش نتیجهی مذاکرات را معیّن کرده؛ یعنی اعلام کرده که مذاکرهای را قبول دارد و میخواهد مذاکرهای بکند که نتیجهی آن مذاکره، تعطیل شدن فعّالیّتهای هستهای و غنیسازی در کشور ایران باشد. یعنی بنشینیم پشت میز مذاکرهی با آمریکا و نتیجهی گفتگوهایی که با آنها خواهیم کرد، حرفی باشد که او گفته «باید انجام بگیرد»! این که دیگر مذاکره نیست؛ این دیکته است، این تحمیل است.» از این رو، رسانه KHAMENEI.IR برای روایت و تحلیل کلان پیروزی جمهوری اسلامی ایران در نبرد تحمیلی ۱۲ روزه اخیر با رژیم صهیونیستی و نقش رهبر معظم انقلاب اسلامی در هدایت کشور، پروندهی «روایت فتح» را مشتمل بر تحلیل کارشناسان عرصههای مختلف کشور در این باره، تدوین و منتشر کرده است. در این بخش از پرونده: آقای دکتر کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با رسانه KHAMENEI.IR، به اصول سهگانهی «عزّت»، «حکمت» و «مصلحت» و معنای حقیقی این اصول در عرصهی مذاکره، روند و فلسفهی مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، سازوکار تصمیمگیری در شورای عالی امنیت ملّی دربارهی مذاکره، مفهوم «مذاکرهی شرافتمندانه» در برابر «مذاکرهی تحمیلی»، تجربهی دو دههی پروندهی هستهای و ثبات مواضع ایران، فتوای حرمت سلاح هستهای و سیاست شفاف هستهای کشور، تحلیل جنگ دوازدهروزه و نقش رهبر معظم انقلاب در مدیریت بحرانها و ایجاد آرامش اجتماعی پرداخته است. سوال: رهبر انقلاب اسلامی سه اصل «عزّت»، «حکمت» و «مصلحت» را به عنوان اصول اساسی در هر گونه مذاکرهای مطرح کردهاند. نگاه و تحلیل خودتان را در مورد این سه اصل و دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای در این زمینه را بیان بفرمایید. خرازی: بسم الله الرّحمن الرّحیم. شما میدانید که از مؤلّفههای قدرت، یکی توانایی دفاعی کشور است. مؤلّفهی دیگر، دیپلماسی قوی یک کشور است. البتّه وضعیّت اقتصاد کشور و رضایت و حمایت مردم نیز از مؤلّفههای بسیار مهم به شمار میروند تا یک کشور بتواند از حقوق خودش به طور کامل دفاع کند. بنابراین، دیپلماسی یک ضرورت است و همواره در طول تاریخ، از دیپلماسی برای حلّ مسائل و مشکلات یک کشور استفاده شده است. در زمان پیامبر گرامی اسلام هم میبینید که با اعزام گروهی از مسلمانها به حبشه و نوشتن نامههایی از سوی حضرت محمّد صلّیاللهعلیهوآله به سران کشورهای دیگر، در واقع دیپلماسی دنبال شد. بنابراین، آنچه مهم است این است که دیپلماسی بر چه اصولی انجام بگیرد. دراینباره، رهبر انقلاب اسلامی سه اصل «عزّت»، «حکمت» و «مصلحت» (۱) را بیان کردهاند. ما اگر در دیپلماسی بر اساس منطق و استدلالهای استوار تلاش کنیم طرف مقابل را قانع کنیم، در واقع، اصل «حکمت» رعایت شده است. وقتی کاری نکنیم که عزّت کشور خدشهدار شود یا ملّت احساس حقارت کند، اصل «عزّت» رعایت شده است. درعینحال، ایشان «مصلحت» را هم ذکر کردهاند؛ زیرا در گفتوگوهایی که با کشورهای دیگر انجام میگیرد، طبیعتاً ممکن است ضرورت داشته باشد انعطافی نشان داده شود تا به یک نتیجه رسید، آن هم بر اساس توافق «برد ـ برد»؛ یعنی طرفین ضمن توافق، اصل «برابری» را رعایت بکنند تا به نتیجه برسند. در قضایای اخیر هم، قبل از جنگ، این را مشاهده کردیم؛ چرا که اوّلاً پذیرش مذاکره به صورت غیرمستقیم، خودش نشاندهندهی «حکمت» بود. سوال: قبل از اینکه رژیم صهیونیستی به ایران حمله کند، ما پنج بار به شکل غیرمستقیم با آمریکاییها مذاکره داشتیم و قرار بود دُور ششم در روز یکشنبه، یعنی دو روز بعد از حمله برگزار بشود. به نظر شما این پذیرش و رفتن پای میز مذاکرهی غیرمستقیم با آمریکاییها چه دستاوردی برای ایران داشت؟ در واقع، این چند دُور مذاکره تا حدّ زیادی بازی آمریکاییها دربارهی «مقصّر نشان دادن ایران» در زمینهی مذاکره نکردن را خنثیٰ کرد. تحلیل شما دراینباره چیست؟ خرازی: به همین دلیل بود که رهبر انقلاب اسلامی با مذاکرهی غیرمستقیم موافقت کردند، چون از ابتدا تردید وجود داشت که واقعاً آمریکاییها بخواهند مذاکرهای جدّی بر اساس اصول حاکم بر یک مذاکرهی سیاسی انجام بدهند. سوال: بههرحال، ترامپ یک نامهای فرستاده بود و به نظر میرسد یک فرایندی طی شد و مشورتهایی هم انجام گرفت. توضیح بفرمایید نظام چگونه به این نتیجه رسید که در نهایت، مذاکرات غیرمستقیم را آغاز کند؟ خرازی: خب ببینید وقتی که مذاکرهای میخواهد شروع بشود، باید اصول آن مذاکره در جایی تصمیمگیری شود. اینها در شورای عالی امنیّت ملّی تصمیمگیری میشود و بعد به نظر حضرت آقا میرسد. در صورتی که ایشان آن اصول را تصویب کنند، تبدیل به مصوّبهی شورای عالی امنیّت ملّی میشود. ایشان با مذاکرهی غیرمستقیم موافقت کردند، چون اطمینان نداشتند که این مذاکره به جایی برسد یا مذاکرهای باشد که توأم با عزّت باشد؛ و لذا همین موضوع حاکی از حکمتی بود که مذاکره را پذیرفتند، امّا در چهارچوب مذاکرهی غیرمستقیم. خب اگر ایران مذاکره را نپذیرفته بود و آمریکاییها متوسّل به عملیّات نظامی میشدند، این سؤال مطرح میشد که چرا مذاکره نکردید تا به جنگ تبدیل نشود؟ ولی ما مذاکره را پذیرفتیم، پنج دُور هم صادقانه مذاکره کردیم و حتّی به نوعی به یک نتیجهای هم داشتند میرسیدند. بعد، آمریکاییها آمدند حمله کردند. ما در طول این مذاکرات، عزّت جمهوری اسلامی را همواره مدّ نظر داشتیم، هیچ توافقی نکردیم که مغایر با عزّت جمهوری اسلامی باشد و همیشه بر «حقّ غنیسازی ایران» تأکید داشتیم؛ امّا درعینحال، انعطافهایی هم در مذاکره نشان داده شد تا بتوانند به یک نتیجهای برسند. بنابراین، تجربهی آن سه اصل در این مذاکرات هستهای کاملاً قابل مشاهده بود. سوال: رهبر انقلاب اسلامی در بحبوحهی جنگ فرمودند که ما زیر بار صلح تحمیلی نمیرویم؛ یعنی نه جنگ تحمیلی و نه صلح تحمیلی، هیچ کدام را برنمیتابیم. (۲) از این منظر، اگر بخواهیم صحنهی گذشته را بررسی کنیم، شما بین مذاکرهی تحمیلی و مذاکرهی شرافتمندانه چه تفاوتی میبینید و تجربهای را که ما در این دوازده روز داشتیم چطور ارزیابی میکنید؟ خرازی: ببینید! در ادبیّات سیاسی، مذاکره اصولی دارد و مذاکرهای شرافتمندانه است که مبتنی بر آن اصول باشد. اگر طرف مقابل بخواهد به زور متوسّل بشود یا از ابزارهای دیگر استفاده کند تا نتایج مذاکره را بر طرف دیگر تحمیل کند، خب این یک مذاکرهی شرافتمندانه و سازگار با اصول حاکم بر دیپلماسی نیست. مثلاً از جملهی اصول حاکم بر دیپلماسی اصل برابری، اصل احترام به حاکمیّت طرف مقابل، اصل شفّافیّت و محاسبهپذیری و اصل انعطاف متقابل است؛ یعنی طرفین انعطاف نشان بدهند تا به یک نتیجهی برد ـ برد برسند. یا مثلاً اصل پایداری نتیجهی مذاکره؛ خب بعضی از مذاکرهها انجام میشود امّا پایدار نمیماند، که نمونهاش را الان در مذاکرات اسرائیل و فلسطینیها کاملاً مشاهده میکنیم؛ مذاکره میکنند، نتیجه هم میگیرند، امّا بعد زیر آن میزنند؛ یا در لبنان هم میبینیم که اینگونه است. بنابراین، اصول مختلفی در دیپلماسی به عنوان اصول یک مذاکرهی منطقی و شرافتمندانه مطرح است. خب باید دید در این مذاکراتی که ما میخواهیم با طرف آمریکایی یا اروپایی انجام بدهیم، آیا به این اصول احترام گذاشته میشود یا نه. ما دیدیم که عملاً اینگونه نبوده است؛ مثلاً آقای ترامپ در حین مذاکرات، حملهی نظامی کرد و این مغایر با اصول مذاکره است؛ یا اروپاییها تعهّداتشان را انجام ندادند و درحالیکه خودشان هم به این نتیجه رسیده بودند که ایران باید غنیسازی صفر را بپذیرد، باز مدّعی شدند که باید از برجام استفاده کنند و مکانیسم اسنپبک را اجرا کردند. اینها مغایر با اصولی است که در ادبیّات دیپلماسی مطرح است. سوال: به نظر شما جنگ دوازدهروزه چه تأثیری بر مسیر هستهای ایران گذاشت و آیا در چنین شرایطی، اصلاً میشود از یک مذاکرهی شرافتمندانه با غرب سخن گفت؟ خرازی: اوّلاً با نتیجهای که از مذاکرات اخیر گرفتیم، در صحنهی هستهای دیدیم که اینها قائل به یک مذاکرهی منطقی نیستند و فراتر از مسئلهی هستهای، میخواهند محدودیّتهای بیشتری بر ایران اِعمال کنند. خب طبیعتاً مسئلهی موشکی و مسئلهی مقاومت موضوعاتی نیستند که ایران بخواهد وارد مذاکره دربارهی آنها بشود. بنابراین، چارهای جز این نیست که ما در عین اینکه منطق خودمان را برای افکار عمومی بیان میکنیم و آمادگی خودمان را برای یک مذاکرهی اصولی ابراز میکنیم، تن به چنین مذاکراتی ندهیم. البتّه مذاکرهکنندگان ما همواره واقعاً تلاش کردهاند که از میدان مذاکره فرار نکنند. در همین سفر اخیر آقای رئیسجمهور و وزیر امور خارجه به نیویورک، تلاش زیادی شد که بالاخره در آخرین لحظات، مذاکرهی درستی انجام بگیرد و به نتیجه برسد، ولی طرفهای مقابل نپذیرفتند؛ این نشان میدهد که منطق ما قوی است، منطق آنها قوی نیست و با توسّل به زور میخواهند به اهداف خودشان برسند. سوال: در یک نگاه کلّی به روند دیپلماسی در مورد پروندهی هستهای ــ که شاید بیش از دو دهه از عمر آن گذشته باشد ــ جمهوری اسلامی چقدر و چگونه توانسته از ظرفیّتهای بینالمللی و منطقهای برای مدیریّت این پرونده استفاده کند؟ با توجّه به اینکه در دورههای مختلف، مدیریّتهای متفاوتی هم بر این پرونده حاکم بوده است. خرازی: همانطور که عرض کردم، جمهوری اسلامی هیچ وقت از دیپلماسی و مذاکره فرار نکرده است. در دوران دولت آقای خاتمی، مذاکرات هستهای با اروپاییها شروع شد و مذاکرات پیش میرفت، امّا آنها زیادهخواهی کردند. در سعدآباد، وقتی که آمدند با آقای روحانی ملاقات داشتند و مذاکره کردند، گفتند شما غنیسازی را تعلیق کنید تا ما به یک نتیجهی مرضیّالطّرفین برسیم. خب ما تعلیق کردیم، امّا آنها گفتند باید یک تضمین عینی به دست بیاوریم که شما دنبال سلاح هستهای نیستید. ما گفتیم ما هم یک تضمین محکم میخواهیم برای اینکه شما تحریمها را برخواهید داشت؛ امّا در عمل، آنها آمادگی نداشتند که تحریمها را بردارند و فقط میخواستند این تعلیق به توقّف دائمی مبدّل بشود. بنابراین، در آخرین روزهای ریاست جمهوری آقای خاتمی، تعلیق شکسته شد؛ زیرا ایشان دیدند که ادامهی این کار به جایی نمیرسد و آنها صرفاً میخوا...
« بازگشت به لیست اخبار