ایران نه تنها شکست نخورد که برای ضربه به اسرائیل و آمریکا هم آماده است
تحلیلگران بر این باورند که اسرائیل همچنان تلاش خواهد کرد تا آمریکا را به درگیری مسلحانه با ایران بکشاند اما به نظر میرسد که واشنگتن «درس نجنگیدن به جای اسرائیل را آموخته است.».
تحلیلگران بر این باورند که اسرائیل همچنان تلاش خواهد کرد تا آمریکا را به درگیری مسلحانه با ایران بکشاند اما به نظر میرسد که واشنگتن «درس نجنگیدن به جای اسرائیل را آموخته است.». به گزارش مشرق، خبرگزاری «یوپیآی/UPI» در این مطلب به نقل از تحلیلگران سیاسی، نوشت: با این حال، مسیر حرکت منطقه تا حد زیادی به ادامه مداخله دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا و «جاهطلبیهای صلحطلبانه» ادعایی او در حل مناقشات مختلف، مهار اسرائیل، برخورد با ایران و جلوگیری از جنگ تمامعیار بستگی دارد. آتشبسهای شکننده در غزه و لبنان با میانجیگری آمریکا، عزم بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، برای دنبال کردن رویای «اسرائیل بزرگ» که در سر میپروراند، تلاش ایران برای حفظ برنامه هستهای و تلاش حاکم جدید سوریه برای تثبیت و بازسازی این کشور، منطقه را در وضعیتی بسیار ناپایدار و متزلزل قرار داده است. از نگاه مونا یعقوبیان، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی مستقر در واشنگتن، «سال ۲۰۲۶ برای خاورمیانه سالی تعیینکنندهای خواهد بود.» ترامپ اکتبر پارسال نتانیاهو را برای پذیرش آتشبس در غزه تحت فشار قرار داد. حالا در بحبوحه انتشار گزارشها درباره ناخرسندی و تنشهای فزاینده از سوی آمریکا، به نظر میرسد که ترامپ مصمم است که نتانیاهو اسرائیل را از مانعتراشی در مسیر طرح وی(ترامپ) برای نوار غزه بر حذر دارد. طرح ترامپ چارچوبی برای برقراری صلح در غزه با میانجیگری آمریکا بود که با آتشبس و آزادی اسرای اسرائیلی نزد حماس آغاز شد و هدف آن خلع سلاح حماس، واگذاری قدرت و همچنین خروج تدریجی اسرائیل از این باریکه تحت نظارت بینالمللی است. تغییر موازنه قدرت به ادعای یوپیآی، «تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه در سال ۲۰۲۵ به نفع آمریکا و اسرائیل بود، اما این برتری(ادعایی) به سرعت با تنشهای فزاینده بین این دو متحد دیرینه تعدیل شد؛ تنشهایی که در تعارض اهداف راهبردی ریشه دارد.» به گفته ریاض طباره، سفیر پیشین بیروت در واشنگتن، «در حالی که کابینه راست افراطی اسرائیل میخواهد از سلطه جدید غربگرا برای پیشبرد چشمانداز "اسرائیل بزرگ" استفاده کند، ترامپ قصد دارد از این اهرم برای پیشبرد صلح منطقهای بهره ببرد و شاید حتی به عنوان معمار این توافق، جایزه نوبل صلح را هم به چنگ آورد.» وی افزود: احتمالا عمده مقاطع سال ۲۰۲۶ شاهد جنگ داخلی در جبهه غربگرا خواهد بود. در گذشته، مناقشه بین اسرائیل و آمریکا به سرعت با کمک لابی اسرائیل در آمریکا، به نفع اسرائیل حل میشد اما دیگر اینطور نیست. طباره میگوید که «لابی اسرائیل به دلیل تغییر افکار عمومی در آمریکا علیه اسرائیل به واسطه «الگوهای نسلکشیاش» در غزه و مهمتر از آن، شکاف عمیق در حمایت از اسرائیل در جامعه یهودیان آمریکا، به طور عمده بین نسل جوان و مسن، تضعیف شده و توازن قدرت را به سمت دولت آمریکا تغییر داده است.» به گفته وی، «اگر این گزاره درست باشد، وتویی که آمریکا درباره جنگ گسترده و آشکار در خاورمیانه اعمال کرده است، احتمالا به قوت خود باقی خواهد ماند. اسرائیل مجاز است تا برای تضعیف دشمنانش، حزبالله، حوثیها(انصارالله) و غیره، از زور استفاده کند، اما فقط تا مرز جنگ گسترده و آشکار. به عبارت دیگر، وضعیت موجود به احتمال زیاد در آینده نزدیک تداوم خواهد یافت.» نگارنده با ادعای آتشبس غزه که نهم اکتبر(۱۷ مهر) به دست آمد، مدعی شد که این آتشبس «نشانه روشنی از این تغییر مناسبات قدرت بود. بدون فشار ترامپ بر نتانیاهو برای توقف جنگ دوساله، این آتشبس امکانپذیر نبود.» کنترل در دست واشنگتن به گفته کریستین الکساندر، تحلیلگر و پژوهشگر ارشد در موسسه امنیت و دفاع رَبدان مستقر در ابوظبی، «چنین تصمیمی، واقعیتی حیاتی را برجسته کرد؛ تصمیمگیری درباره آزادی عمل اسرائیل در نهایت در واشنگتن انجام میشود.» به باور الکساندر، ترامپ خواستار «توافقی معرفِ میراث وی» و ثباتی است که بازارهای انرژی را آرام و نیروهای آمریکایی را از باتلاق دیگری در خاورمیانه دور نگه دارد. در سوی مقابل، نتانیاهو تحت تاثیر انگیزههای خود یعنی «بقای شخصی و پروژه ایدئولوژیکی است که در آن قلمرو و سلطه در اولویت قرار دارد نه پایان درگیری.» وی اضافه کرد: این اختلاف نظر، سال ۲۰۲۶ را شکل خواهد داد. هرچند بعید است مادامی که ترامپ تامین تسلیحات، پوشش دیپلماتیک و حمایت سیاسی را به خویشتنداری اسرائیل مشروط کند، شاهد حملات گسترده باشیم اما چنین عملیاتهایی غیرممکن هم نیست. از جمله عوامل تحریککننده احتمالی که میتواند ماشه چنین عملیاتهایی را بچکاند، میتوان به «حملهای ناگهانی و خیرهکننده» علیه نیروهای اسرائیلی یا آمریکایی، حملهای اشتباه علیه ایران یا تشدید جدی تنش در لبنان یا سوریه اشاره کرد. طباره دراینباره گفت: اسرائیل همچنان تلاش خواهد کرد تا آمریکا را به درگیری مسلحانه با ایران بکشاند، اما به نظر میرسد که واشنگتن «درس نجنگیدن به جای اسرائیل را آموخته است.» انتخابهای سخت منطقه در سال ۲۰۲۵ شاهد تغییرات زیادی بود و بازیگران اصلی وادار به رویارویی با انتخابهای راهبردی سخت و سختتری شدند. به ادعای یوپیآی، «ایران شاید تضعیف شده باشد اما شکستنخورده است و برای حمله به اسرائیل، آمریکا و زیرساختهای انرژی در خلیج فارس، همچنان توانمندیهای موشکی و پهپادی دارد. افزون بر این، محتاطانه بهدنبال بازسازی برنامه هستهای خود بدون برانگیختن جنگی دیگر است.» الکساندر با اشاره به اینکه برنامه هستهای، همچنان بیمهنامه نهایی ایران است، ادعا کرد که شاید فشار هماهنگ منطقهای و بینالمللی بتواند فضای مانور را برای ایران محدود کند، اما تغییر نظام سیاسی در ایران بعید است. اسرائیل که در طول سال ۲۰۲۵ با محدودیتهای نظامی اندکی عمل کرده است، در صورتی که سران آن، برتری موقت نظامی را چراغ سبزی برای نهادینه کردن «اسرائیل بزرگ» بدانند، ممکن است که خود را در جنگی طولانی و فرسایشی گرفتار کند که کنترل آن به طور فزایندهای دشوارتر میشود. الکساندر گفت: آنها (سران اسرائیل) احتمالا در سال ۲۰۲۶ سه روند را تسریع خواهند کرد؛ انزوای حقوقی و دیپلماتیک فزاینده، مقاومت مسلحانه پراکنده اما پایدار از سوی فلسطینیان و بازیگران لبنانیها و نگرانی فزاینده در پایتختهای عربی و حاشیه خلیج فارس از کشاندهشدن به بحرانهایی که خود نقشی در ایجاد آن نداشتهاند. تعمیق وابستگی به نوشته یوپیآی، به طور همزمان، وابستگی اسرائیل به واشنگتن عمیقتر و حمایت آمریکا مشروطتر شده، زیرا عملیات در غزه، لبنان و سوریه مشروعیت بینالمللی اسرائیل را تحلیل برده و روابط کلیدی با اروپا را تحتالشعاع قرار داده است. هرچند راهحل دو دولتی حقیقی همچنان دور از دسترس است، این سوال مطرح میشود که آیا اسرائیل محدودیتهای بزرگتر را میپذیرد و به سوی ترتیبات و توافقات سیاسی پیش خواهد رفت که به فلسطینیان حقوق معنادار و حق تعیین سرنوشت بدهد؟!» به گفته تحلیلگران، هرگونه عملیات نظامی گسترده جدید اسرائیل تنها به سخت شدن مجدد مواضع اعراب منجر شده و عادیسازی روابط را سختتر و پرهزینهتر میسازد. الکساندر یادآور شد که «ایجاد مناطق امنیتی غیر رسمی توسط اسرائیل در جنوب لبنان و جنوب سوریه، به احتمال زیاد با تحریک جنگ چریکی مجدد علیه این اشغالگریهای بیپایان، این دو کشور را بیثبات و تضعیف میکند. افزون بر این، عربستان سعودی و ترکیه تلاش خواهند کرد تا اطمینان حاصل کنند که هر نوع نظم منطقهای جدید منافع اهل سنت را به حاشیه نراند یا اسرائیل را به لحاظ سیاسی بدون چالش باقی نگذارد. طباره با اشاره به اینکه اختلاف اصلی بر سر مسئله فلسطین در تقابل بین راهحل دو دولتی و تلاش کابینه نتانیاهو برای پیشبردن طرح اسرائیل بزرگ بازتاب خواهد یافت، اضافه کرد: انتظار میرود که قدرت عربستان در سال ۲۰۲۶ همچنان افزایش بیابد و در نتیجه، احتمالا توازن بیشتر به سمت وضعیت موجود متمایل میشود. با توجه به اینکه تاکنون تعداد کشورهایی که کشور فلسطین را به رسمیت شناختهاند، به طور تقریبی با تعداد کشورهایی که اسرائیل را به رسمیت شناختهاند، برابر است، دنبال کردن سیاست توسعهطلبی برای اسرائیل دشوارتر میشود اما اسرائیل تمام توانش را در این مسیر به کار خواهد بست.» به باور تحلیلگران، منطقه به آرامی به سمت «بیثباتی مدیریتشده» حرکت میکند و احتمالا آتشبسهای لرزان در غزه و لبنان «آهسته و پیوسته» ادامه مییابند. با این حال، آنها هشدار دادهاند که اگر اسرائیل با الحاق کرانه باختری (اشغالی) و نوار غزه و گسترش نفوذ بر مناطق حائل در لبنان و سوریه، نخستین گامها را به سوی اسرائیل بزرگ بردارد، مسائل سیاسی اصلی از جمله دولت مستقل فلسطینی، مرزها و پناهندگان همچنان حادتر خواهند شد. به گفته طباره، «هراس اینجاست که دنبال کردن پروژه اسرائیل بزرگ، زمینه را برای یک جنگ صد ساله دیگر مهیا کند.»
« بازگشت به لیست اخبار