با آمدن لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی امید و تحرک ایجاد شده است/ باید از دولت پزشکیان دستگیری کنیم نه مچ گیری/ افراط و تفریط یک مصیبت برای جریان حزب اللهی است/ ۱۳ آبان شبکه جاسوسی آمریکا در تهران را نابود کرد
عبدالحسین روحالامینی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در دورههای یازدهم و دوازدهم گفت: وقتی رئیس مجلس اعلام میکند که اجرای قانون حجاب فعلاً متوقف شده، واقعیت دارد.
عبدالحسین روحالامینی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در دورههای یازدهم و دوازدهم گفت: وقتی رئیس مجلس اعلام میکند که اجرای قانون حجاب فعلاً متوقف شده، واقعیت دارد. به گزارش مشرق، در آستانهی فرارسیدن سالروز تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا، یکی از دانشجویان پیرو خط امام و از چهرههای فعال انقلاب اسلامی میهمان برنامه «حضور» بود. دکتر عبدالحسین روحالامینی، از فعالان نهضت امام خمینی (ره)، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در دورههای یازدهم و دوازدهم در گفتگو با «محمدحسین رنجبران» به بیان خاطراتی از روزهای تسخیر لانه جاسوسی، فضای انقلابی دهه شصت و دیدگاههای خود دربارهی مسائل روز کشور پرداخت. نسل ما در بستر روحانیت انقلابی پرورش یافت روحالامینی با اشاره به نحوهی شکلگیری گرایش نسل انقلابی دههی پنجاه به امام خمینی (ره)، تأکید کرد: ما به برکت روحانیت انقلابی و مبارز رشد کردیم. وی با اشاره به دوران نوجوانی خود در آبادان گفت: در آن زمان، مرحوم آیتالله جمی شاخص جریان مبارز و نمایندهی حضرت امام در منطقه بود. از دوران دبیرستان با این مجموعه ارتباط داشتیم و در فعالیتهای فرهنگی و مذهبی مشارکت میکردیم. روحالامینی افزود: در آبادان، جمعی از دانشجویان انقلابی مکانی به نام حسینیهی اصفهانیها را راهاندازی کرده بودند که شبیه حسینیهی ارشاد تهران، جلسات علمی و مذهبی متعددی در آن برگزار میشد. شخصیتهایی چون شهید مطهری، علامه جعفری، آیتالله سبحانی و آیتالله مکارم شیرازی در آنجا سخنرانی داشتند و فضای فکری و دینی پویایی ایجاد کرده بودند. نمایندهی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: حسینیهی اصفهانیها کتابخانهی فعالی داشت و یکی از پزشکان خیّر اصفهانی در آبادان، کتابهای اسلامی را با نصف قیمت در اختیار جوانان قرار میداد. ما علاوه بر مطالعه، در جلسات مذهبی و منابر علما نیز شرکت میکردیم. معلم قرآن ما مرحوم کیارش بود که بعدها در مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی حضور یافت و در حادثهی هفتم تیر مجروح شد. روحالامینی خاطرنشان کرد: همین شبکهی نشستها، حلقههای مطالعه و ارتباط با روحانیت، نسل ما را در دوران خفقان رژیم ستمشاهی شکل و به سمت آرمانهای امام خمینی (ره) سوق داد. این مبارز انقلابی با اشاره به ریشههای فکری و عقلانی گرایش نسل انقلابی به امام خمینی (ره) گفت: حرکت ما صرفاً احساسی نبود؛ پشتوانهی فکری و تربیتی عمیقی داشت. چرا که در سالهای پایانی پیش از انقلاب، مرحوم آیتالله جمی علاوه بر فعالیتهای مبارزاتی، برای ما کلاسهای مقدماتی دروس حوزوی برگزار میکرد. درس مبادیالعربیه را به صورت دو نفره میخواندیم و همین ارتباط نزدیک با یاران امام باعث شد از چند سال قبل از پیروزی انقلاب، با فرهنگ و اندیشهی امام خمینی آشنا شویم. ارتباط با مبارزان و چاپ اعلامیههای امام خمینی (ره) روحالامینی با اشاره به فعالیتهای انقلابی جوانان آن دوران ادامه داد: در این مسیر با شماری از مبارزان آن زمان مانند محسن رضایی و شهید دقایقی که آن موقع دانشجو یا در شرایط فرار از ساواک بودند، ارتباط داشتیم. یکی از خاطرات آن دوران، ساخت یک دستگاه چاپ دستی برای تکثیر اعلامیههای امام خمینی بود که ابتدا از عراق و سپس از پاریس به دست ما میرسید. حمایت مالی آیتالله جمی از فعالیتهای دانشآموزان انقلابی روحالامینی گفت: خوشبختانه تا زمان پیروزی انقلاب، با وجود فعالیتهای گسترده، هرگز دست ساواک به ما نرسید. با گروه منصورون در ارتباط بودم/ محسن رضایی با شجاعت اعلامیههای امام را به آبادان آورد وی با اشاره به ارتباط خود با نیروهای انقلابی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی اظهار داشت: ما با دوستان منصورون مرتبط بودیم؛ یا سمپات بودیم یا همکاری داشتیم. روحالامینی افزود: در دورهای که آقای محسن رضایی تحت تعقیب بود، یکبار به آبادان آمد و یکی از اعلامیههای امام را روی ورق استنلساستیل بهعنوان سوغات آورد. او میدانست ما دستگاه چاپ دستی داریم. با همان اعلامیه از جلوی شهربانی گذشت؛ جرأت و توکلش واقعاً ستودنی بود. فضای مدرسه ما باز و محل تضارب آرا بود وی در بخشی دیگر از سخنان خود با اشاره به فضای فکری آن دوران تصریح کرد: در مدرسه با برخی دانشآموزان که گرایشهای چپ داشتند، مناظره میکردیم. فضای مدرسه بسته و یکدست نبود؛ تضارب آرا وجود داشت. گاهی هم خودمان اعلامیهها را پخش میکردیم و وقتی یکی از دانشآموزان میگفت دیشب خانه ما اعلامیه انداختند، لبخند میزدیم چون میدانستیم کار خودمان است. مدیر ساواکی باور نمیکرد علت شلوغی کلاس من باشم نماینده مجلس شورای اسلامی با ذکر خاطرهای از دوران دبیرستان گفت: ما بچههای درسخوان و پرانرژی بودیم. مدیر و ناظم مدرسه ــ که به نظرم ساواکی بودند ــ رفتار محترمانهای داشتند. گاهی کلاس را بههم میریختیم و او وقتی برای آرام کردن کلاس میآمد، با تعجب میپرسید: روحالامینی! چرا کلاس اینجوری شده؟ باورش نمیشد که من عامل آن باشم! جلسات مذهبی و فکری در آبادان رونق داشت روحالامینی در ادامه بیان کرد: در آن زمان جلسات فکری و مذهبی، از جمله برنامههای انجمن حجتیه، در آبادان بسیار فعال بود و چهرههای شناختهشدهای در آن سخنرانی میکردند. عشق به مطالعه و فهمیدن در کنار روحیهی مبارزه با ظلم و نابرابری در ما وجود داشت. او دربارهی علت مهاجرت خانوادهاش از نجفآباد به آبادان نیز توضیح داد: پدرم نجار بود و برای کار به مناطق مختلف میرفت. مدتی در کویت مشغول بود و سپس به آبادان آمد. ما خانوادهای کشاورز بودیم، اما بهدلیل توسعهی آبادان در آن زمان، پدرم در آنجا به نجاری پرداخت و به همین دلیل دوران کودکیام در آبادان گذشت. در سالهای پایانی رژیم پهلوی، نشانههای پیروزی انقلاب آشکار شده بود وی در ادامهی گفتوگو با اشاره به فضای سیاسی و اجتماعی ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی گفت: از همان سالهای آخر پیش از انقلاب، با انتشار بیانیههای امام خمینی (ره) و اخبار مبارزات مردمی، برای ما مسجل شده بود که انقلاب در حال پیروزی است. داشتن رساله امام جرم بود؛ جلد آن را عوض میکردیم کتابهای انقلابی را قاچاقی میخواندیم روحالامینی ادامه داد: کتابهایی مثل تفسیر مرحوم طالقانی را هم بهصورت قاچاقی تهیه میکردیم و میخواندیم. مطالعهی این آثار، در کنار جلسات مذهبی و فکری، پایههای فکری انقلاب را در میان جوانان تقویت میکرد. حسینیه اصفهانیها کانون جوشش انقلاب در آبادان بود نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به نقش فعالان مذهبی آبادان در شکلگیری اعتراضات مردمی گفت: در آبادان، تظاهرات از همان کانون جوشش انقلاب یعنی حسینیه اصفهانیها آغاز شد. آنجا محل گردهمایی دانشجویان، جوانان و مبارزان بود و علاوه بر برگزاری جلسات و سخنرانیها، هستهی اولیهی بسیاری از تظاهراتها از همانجا شکل گرفت. روحالامینی یادآور شد: من از مهر ۱۳۵۷ که در دانشگاه پذیرفته شدم، به تهران آمدم، اما تا پیش از آن، بهطور مستقیم در جریان فعالیتهای انقلابی آبادان حضور داشتم. برخی از همسایگان ما در فاجعه سینما رکس سوختند وی با اشاره به حضور خود در زمان وقوع حادثهی تلخ سینما رکس آبادان گفت: من همان ایام در آبادان بودم. پس از انقلاب، دادگاهی برای بررسی ماجرا تشکیل شد و ابعاد حادثه مشخص شد. روحالامینی با ابراز تأثر از خاطرات آن روزها افزود: متأسفانه برخی از همسایههای ما در آن حادثه جان باختند. صحنههای تدفین قربانیان در گورستان آبادان بسیار دردناک بود و تعدادی از دوستان ما هم در مراسم تدفین کمک میکردند. فضای شهر سنگین و غمانگیز شده بود. این مبارز انقلابی تأکید کرد: آن فاجعه شوک بزرگی به جامعه وارد کرد و در ظاهر، هدفش تخریب چهرهی نیروهای انقلابی بود، اما این توطئه نتیجهای نداشت. تسخیر لانه جاسوسی در ابتدا قرار بود فقط چند روز طول بکشد این دانشجوی پیرو خط امام با اشاره به حضور خود در دانشگاه تهران در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷ و نقش دانشجویان در شکلگیری حادثهی تاریخی تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا گفت: در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷، ما در دانشگاه تهران بودیم؛ زمانی که دانشآموزان مقابل درِ دانشگاه به شهادت رسیدند. تنها دو ماه از ورود ما به دانشگاه گذشته بود و آن روز، دانشآموزان به داخل دانشگاه پناه آوردند. سال بعد، در سالگرد آن حادثه، ماجرای تسخیر لانهی جاسوسی رقم خورد. در ابتدا فقط قصد داشتیم بیانیهای اعتراضی صادر کنیم روحالامینی با اشاره به فضای سیاسی آن دوران افزود: در آن سالها در کشورهای مختلف، اشغال موقت سفارتخانهها یا گروگانگیری بهعنوان نوعی اعتراض سیاسی رواج داشت. ما هم قصد داشتیم حرکتی دو یا سهروزه انجام دهیم و بیانیهای اعتراضی صادر کنیم تا مخالفت خود را با پذیرش شاه از سوی آمریکا و دخالتهایش در ایران اعلام کنیم. هدف، رساندن پیام مردم انقلابی ایران به گوش جهانیان بود، نه اشغال طولانیمدت سفارت. حرکت دانشجویان به کعبهطواف مردم انقلابی تبدیل شد وی ادامه داد: اما چند روز بعد، شرایط تغییر کرد. از روز دوم یا سوم، لانهی جاسوسی به محلی برای حضور شبانهروزی مردم از اقشار مختلف تبدیل شد. مردم از سراسر کشور میآمدند و اعلام حمایت میکردند. این حضور پرشور، همراه با حمایت قاطع امام خمینی (ره) که آن را «انقلاب دوم» نامیدند، باعث شد حرکت ادامه پیدا کند. روحالامینی با اشاره به تحولات سیاسی پس از این حادثه گفت: در آن مقطع، دولت موقت به ریاست مهندس بازرگان در اداره کشور دچار ضعف شده بود و پیش از این نیز چند بار استعفا داده بود. اما پس از تسخیر لانهی جاسوسی، برای اعتراض به این اقدام استعفا کرد و این بار امام خمینی (ره) نیز استعفا را پذیرفتند. در عین حال، مردم از این اقدام دانشجویان استقبال کردند و آن را ضربهای به سلطه آمریکا دانستند. ادامه ماجرا تا ۴۴۴ روز خارج از برنامه اولیه بود نماینده مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: در ابتدا هیچیک از ما تصور نمیکردیم این حرکت تا ۴۴۴ روز ادامه یابد. هدف اصلی ما تحقق خواستههای ملت ایران، بازگرداندن اموال شاه و توقف دخالتهای آمریکا بود. اما روند مذاکرات و شرایط سیاسی، باعث شد موضوع تا تشکیل مجلس و واگذاری ادامهی مذاکرات به آن نهاد، تداوم پیدا کند. روحالامینی گفت: شنبه، یعنی روز قبل از ۱۳ آبان، من خودم رفتم چند وسیله ساده مثل دو بلندگو، زنجیر و قفل تهیه کردم و چند کارتن خرما. هیچ برنامهریزی بلندمدت یا تدارکات اقامتی در کار نبود و امام خمینی (ره) هم از این ماجرا از قبل مطلع نبودند. روایت خواندنی روحالامینی از روزی که لانه جاسوسی فتح شد این دانشجوی پیرو خط امام درباره تعداد دانشجویان حاضر در تسخیر گفت: بالای دویست نفر بودیم، نزدیک به سیصد نفر. تقسیمکار صورت گرفت و هر دانشگاه رابطهایی د...
« بازگشت به لیست اخبار