
بلیت فیلمها برای رونق گیشه شناور میشود
نهمین جلسه از سلسلسه نشستهای «سینما رو به آینده» با موضوع بررسی نسبت گیشه با سینمای ایران با حضور مهدی کرمپور، جمال ساداتیان و سجاد نوروزی برگزار شد.
نهمین جلسه از سلسلسه نشستهای «سینما رو به آینده» با موضوع بررسی نسبت گیشه با سینمای ایران با حضور مهدی کرمپور، جمال ساداتیان و سجاد نوروزی برگزار شد. به گزارش مشرق به نقل از روابط عمومی برنامه، نهمین جلسه از سلسله نشستهای تخصصی «سینما رو به آینده» و اولین نوبت از این رویداد در سال ۱۴۰۴ با موضوع بررسی نسبت گیشه با سینمای ایران با حضور مهدی کرمپور، سیدجمال ساداتیان، سجاد نوروزی و به میزبانی امیر قادری در پردیس سینمایی آزادی برگزار شد. امیر قادری در ابتدای این نشست بیان کرد: جریانهای مختلف تولید در سینمای ایران یکییکی به پایان رسیده است و در این مسیر تا یک سدی شکسته نشود، جریان تولید سخت روی ریل دیگری قرار میگیرد. این مساله درباره سینمای کمدی قابل پیشبینی بود، همچنین درباره سینمای موسوم به اجتماعی و ارگانی که تاثیر خود را از دست داده نیز صدق میکند. سوالی که ابتدای جلسه قصد دارم از دوستان بپرسم این است که چه تفاوتهایی میان سینمای دهه ۸۰ که به نظرم موفقترین دهه سینمای ایران حتی نسبت به دهه شصت است، با سینمای امروز میبینند و چقدر شاهد تغییر شرایط هستیم؟ بر چه مبنایی از افول یا پیشرفت سینما میگوییم؟ سیدجمال ساداتیان در پاسخ به این پرسش قادری مطرح کرد: شاید بخشی از پاسخ به این پرسش به عهده وزارت ارشاد یا سازمانهای دولتی باشد که باید پژوهشهای میدانی انجام دهند تا بتوانند اطلاعات دقیقتری کسب کنند. اما از نظر من سوال اینجاست که واقعا سینمای ما چه استراتژی دارد و ما باید بر اساس چه چیزی آن را قضاوت کنیم؟ در حال حاضر نمیدانم! ما واقعا بر چه اساسی میگوییم که سینما افول، نزول یا پیشرفت کرده است؟ وی ادامه داد: من از سال ۱۳۷۸ وارد سینما شدم که قریب به ۳۰ سال میشود؛ در این مدت هیچ برنامهای تاکنون در سینما ندیدهام که بگویم تهیهکننده باید خود را با آن تنظیم کند. در هیچ دههای چنین چیزی را ندیدم. ما هر سال در کشور یک سری طرحهای اقتصادی تعریف میکنیم اما هیچ وقت نمیتوانیم آن را اجرا کنیم و اهدافمان محقق نمیشود چراکه بسترهای لازم آن فراهم نیست. من به یاد ندارم که هیچ زمان گفته باشیم سرعت رشد در سینما ۲ یا ۵ درصد باید باشد یا هست. این تهیهکننده سینما تاکید کرد: به همین دلیل است که هر مدیر جدیدی منصوب میشود، میگوید قبلی خراب کرده است و من میخواهم آن را درست کنم پس ریل جدید میگذارم. اینکه این ریل جدید قرار است ما را به کجا برساند را هم نمیدانیم! بالاخره من هم یک منویات ذهنی برای خود دارم و فکر میکنم با ساخت فیلمهایی مانند «چهارشنبهسوری»، «بهرنگ ارغوان»، «دایره زنگی»، «متری شیش و نیم» و همین «زن و بچه» به بخشی از رسالتم در کار عمل کردهام. تهیهکننده فیلم «زن و بچه» به کارگردانی سعید روستایی ادامه داد: برای ساخت فیلم «زن و بچه» پنج ماه پلههای وزارت ارشاد دولت قبل را بالا و پایین کردیم و در آخر صراحتا به ما گفتند مجوز ساخت این فیلم را به شما نمیدهیم. اما یک ماه بعد دولت جدید روی کار آمد و بسیار از ما استقبال و از فیلمنامه تعریف کرد. پس از آن فیلم به جشنواره کن راه یافت و با نواقص و نقدهای کم و زیادی که پیرامون آن هست، بخشی از جامعه هم امروز آن را دوست دارد. این فرصت پس از پنج سال برای کشور به وجود آمد که بتواند در جشنواره کن حضور داشته باشد و از کیان سینمای ایران دفاع کند. اما نکته این است که این فیلمنامه بر چه اساس و با چه معیاری ابتدا رد و سپس پذیرفته شد؟ تصور من این است که معاونت سینمایی هم فردی عمل میکند. در مواجهه با فیلمنامهای شبیه «زن و بچه» در اظهارات تنها یک کلمه کلی به اسم سیاه نمایی وجود دارد. وی با تاکید بر همراهی دولت جدید برای گرفتن مجوز ساخت فیلم «زن و بچه» گفت: ما هفته پیش هم که به کمیسیون فرهنگی مجلس رفتیم، متوجه شدیم دوستان بهشدت مشغول نمادسازی هستند. خواهش کردیم نمادها را کنار بگذارند. برخیها آتشی در وزارت ارشاد ریختند و به شدت وزیر را تحت فشار قرار دادند که چرا به «زن و بچه» مجوز ساخت و اکران داده است؟ گویی در همه موارد به صورت فردی عمل میشود؛ یعنی متر و اندازهای ندارد. اینکه شما میگویید چه چیزی باید داشته باشیم، من میگویم باید متری داشته باشیم که بتوانیم بر اساس آن سینما و فیلمها را قضاوت کنیم. دعواهای سیاسیتان را به بیرون سینما ببرید! در ادامه نشست امیر قادری خطاب به مهدی کرمپور گفت: شما هم در دهه هشتاد و هم الان در سال ۱۴۰۴ در شورای صنفی نمایش هستید. بهعنوان فردی که در آن زمان به سینمای ایران اشراف داشت و در حال حاضر هم با اشراف وارد این عرصه شده، موقعیت آن زمان با شرایط کنونی چه تفاوتی دارد؟ مهدی کرمپور اظهار کرد: در حوزه تولید، بحثی درباره برنامههای پنج ساله و هفت سالهای وجود دارد که معمولا محقق نشده است. بهترین کار این است که درخواست کنیم دوستان به دعواهای خود در فضایی خارج از سینما ادامه دهند. منظور این است که این افراد دعواهایی با وزیر یا دولت دارند، بعد سر مجوز ساخت یا اکران فیلم مطرح میکنند. برای مثال بلایی که سر فیلم «آدم برفی» آوردند. به یاد داریم که بعدا همین فیلم بارها در تلویزیون پخش شد! یا برای فیلم «مارمولک» که چند سال بعد تلویزیون آن را پخش کرد. یعنی ما اساسا درگیر مسائلی هستیم که ربطی به سینما ندارد. در دهه هشتاد هم همین بود و تمام رشدهای ما به علت سیاستهای دولت نیست؛ بلکه حاصل تلاشهای فردی بوده است. یعنی یک نسلی پس از دهه ۶۰ در دهه ۸۰ وارد سینما شدند و فیلمهای خوبی ساختند. وی ادامه داد: یعنی برنامه دهه ۸۰ هم از پیش برنامهریزی نشده بود؛ بلکه حاصل کار یک سری افراد بود که یک نسل پس از دهه ۶۰، تصمیم گرفت دست خود را روی زانو بگذارد و رانتها و دعواها را کنار بگذارد. این افراد سعی کردند فیلمهایی بسازند که با دنیا ارتباط بگیرد و این اتفاق تبدیل به نهضتی در دهه ۸۰ شد که دهه پُررونق سینمای ایران را به لحاظ ساخت فیلمهای خوب رقم زد. آن زمان مردم برای گرفتن بلیت و تماشای فیلمها در جشنوارهها صف میبستند و سینمای ایران را بسیار بیشتر دوست داشتند. سینما آزادی در دهه هشتاد برای ورودی جشنواره فجر داربست میبست تا صف مردم را کنترل کند، اما الان چنین چیزی نداریم و افراد راحت به سینما میآیند. این موضوع نیاز به آمار ندارد و با چشم هم میتوان دید. دبیر جدید شورای صنفی نمایش تاکید کرد: همچنین مردم، هنرمندان ما را بهعنوان مرجع دوست داشتند اما در دهه ۹۰ چون سیاستمداران فکر کردند این افراد میتوانند در مقاطعی تاثیرگذار باشند، شروع کردند به هر نحوی به ترور کردن این شخصیتها. همچنین شبکه مجازی هم تبدیل به جایی شده که هرکسی را میتوانست معتبر جلوه دهد. برای مثال اگر قبلا باید نقد فیلم در مجله یا سایت معتبر منتشر میشد که سردبیری داشته باشد، حالا روابط عمومی پدید آمده است که با ۲۰۰ هزار تومان پول میتواند یک سری افراد را اجیر کند تا پستی در اینستاگرام بگذارند و بگوید فیلم خوبی است یا آدمی را اجیر کند و فردی با اسم مستعار در سایه بایستد و فرد دیگری را بزند. وی با اشاره به نمایش آثار سینمایی گفت: در دهه ۸۰ ما وارد دوره استفاده از مالتیپلکسها شدیم. ما در همان دوره ۱۰ نفر از سینماداران را به مدت ۲ هفته و طی یک دوره به فرانسه سیانسی بردیم تا به آنها نشان دهیم که چگونه باید سینما را اداره کنند. ما در آن مقطع در زمینه مدیریت مالتیپلکسها مانند سینماهای تک سالنه برخورد میکردیم. سیستمی که امروز به آن رسیدهایم حاصل این است که ما بچهها را به ورکشاپی بردیم و گفتیم نگاه کنید. باید رفتار مناسب با مخاطب و صنعت را به رسمیت بشناسیم. کرم پور درباره حضور ارشاد در صنعت سینما گفت: بزرگترین کاری که ارشاد میتواند انجام دهد این است که با سینما کاری نداشته باشد. در حقیقت بنیاد فارابی، حوزه هنری، اوج و ... باشند و از فیلمهایی که میخواهند، حمایت کنند اما کسی به فیلمسازان دیگر کاری نداشته باشد. خطای ادراکی و گرفتاری در سیاهچاله توسعهنیافتگی در ادامه امیر قادری خطاب به سجاد نوروزی گفت: شما بهعنوان مدیر سینما آزادی که مستقیم با مخاطب و مشتری روبهرو هستید، در طی این سالها چه تفاوتی دیدید؟ سجاد نوروزی با اشاره به اینکه ما دچار یک لوپ توسعه نیافتگی شدهایم، عنوان کرد: این لوپ توسعه نیافتگی را حال حاضر در ناترازی آب و برق و گاز میبینیم که تئوریسنهای توسعه از آن بهعنوان سیاهچاله توسعه نیافتگی یاد میکنند. یعنی وقتی دچار خطای ادراکی شویم و بر پایه آن عملیاتی را برنامهریزی کنیم، برنامه هر چقدر جلو میرود، خطاهای خود را نشان میدهد اما ما سعی میکنیم با مسکنی آن را ترمیم کنیم و به حیات خود ادامه میدهیم تا زمانی که ناترازی آشکار میشود. وی ادامه داد: حالا اگر همین خطای ادراکی را برای سینما در نظر بگیریم باعث میشود تا فکر کنیم اگر حرفی منتقدانه گوشه یک فیلم باشد به زیان و خسران امنیت ملی میانجامد. اما واقعا فیلمی در ایران نبوده است که پس اکران به اصطلاح شرّی درست کرده باشد. در تأیید این نکته، ساداتیان با بیان اینکه مشکل توقیف فیلم «به رنگ ارغوان» پنج سال طول کشید تا امکان اکران بهدست بیاورد، تصریح کرد: زمانی که قرار شد بالاخره فیلم اکران شود، یک سری گفتند ممکن است پس از اکران فیلم مردم شعار بدهند! به همین دلیل تا مدتی تعدادی افراد لباس شخصی هنگام اکران فیلم در سالنها مینشستند تا ببیند اگر مردم واکنشی نشان دادند، چه کنند! اما بعد دیدند مردم بسیار راحت فیلمشان را میبینند و میروند. نوروزی ادامه داد: دقیقا نکته همین است وقتی بنیاد چیزی را بر اساس خطای ادراکی میگذاریم و بعد شبهکمپانیهایی را درست میکنیم که در بخش حاکمیتی از کارکرد اصلی خود خارج شده و باعث میشود سینمای ایران سیاست را رها نکند. یعنی بعضی از فعالینی که در این حوزه هستند برای اینکه بتوانند کار خود را پیش ببرند ممکن است در جاهایی دست به دامن حکومت شوند و بعد وارد یک کنشگری شوند که تعادل را بر هم بزند. وی تاکید کرد: نتیجه این میشود که ما امروزه صنف به معنای واقعی نداریم و کارکردهای ممیزی، رگولاتوری و تنظیمگری شما برای اینکه بتوانیم جریان محتوایی ایجاد کنیم، ساقط شده و صرفا به یک نهاد دموکراتیو فربه تبدیل شده است که مسئله اول آن تامین حقوق، اضافه کاری و پاداشی است که باید به کارمندانش بدهد و اساسا از کارکردهای بنیادی خود فاصله گرفته است. اعتماد مخاطب به سینمای کمدی چگونه از دست رفت؟ امیر قادری تاکید کرد: تجربه شخصی من این است که مخاطب به سینمای کمدی اعتماد کرد اما اعتمادش را با کپی دسته چندم آثار از دست داد، اکنون شرایط کمی بهتر شده اما نمیدانم اگر این اعتماد مجددا از بین برود چطور بازمیگردد. درباره فیلمنامه نیز باید بگویم که من...
« بازگشت به لیست اخبار