
تامین ۹۵ درصد تجهیزات نظامی ارتش بعث توسط شوروی
رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش عراق، میگوید حدود ۹۵ درصد تجهیزات نظامی عراق از شوروی تأمین میشد و بخشی از آن نیز از طریق کشورهای اروپای شرقی وارد میشد. موشکهای عراق در ابتدا از شوروی میآمد، اما...
رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش عراق، میگوید حدود ۹۵ درصد تجهیزات نظامی عراق از شوروی تأمین میشد و بخشی از آن نیز از طریق کشورهای اروپای شرقی وارد میشد. موشکهای عراق در ابتدا از شوروی میآمد، اما... به گزارش مشرق، در تمام هشت سال جنگی که حزب بعث، با حمایت گسترده قدرتهای غربی، شرقی و عربی بر کشور ما تحمیل کرد، ایران زیر فشار تحریمها و محدودیتهای شدید قرار داشت. در این شرایط، نیروهای ایرانی و همه رزمندگان، در کنار مردم کشور، با کمترین امکانات و تقریباً با دست خالی در برابر ارتش بعث ایستادند و اجازه ندادند حتی یک وجب از خاک میهن از دست برود. این در حالی بود که ارتش بعث در طول جنگ، بهطور مستمر از کمکهای نظامی، اطلاعاتی و مالی آمریکا، شوروی و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بهرهمند میشد؛ از نیروی انسانی و نظامی گرفته تا تسلیحات و اطلاعات جنگی و حتی موشکها. با این حال، همواره درصدد پنهان کردن این حمایتها و القای خوداتکایی و استقلال بود. کمکهایی که هرگز بر کسی پوشیده نبوده و نیست، اما خوب است که واقعیتهای پشت پرده ارتش صدام را از زبان نزدیکترین افراد به او بشنویم. کتاب «جنگ، جنگ تا نابودی» از مجموعه «کتابهای وحشت» انتشارات شهید کاظمی با ترجمه فاطمه تشکری جهرمی، روایتی است از نزار الخزرجی، فرمانده سپاه اول و رئیس ستاد مشترک ارتش عراق، درباره وقایع و اتفاقات هشت سال جنگ تحمیلی. نزار الخزرجی متولد ۱۳۱۷ است. او در سال ۱۳۳۴ وارد دانشکده افسری شد و به تدریج در مسئولیتهای نظامی ارتقا یافت و فرماندهی لشکرها و سپاههای متعددی را بر عهده گرفت. در جریان جنگ ایران و عراق، ابتدا به عضویت «کمیته نظارت بر جنگ» درآمد و پس از مدتی ریاست این کمیته را بر عهده گرفت. در سال ۱۳۶۶ نیز به عنوان رئیس ستاد ارتش عراق منصوب شد؛ در این زمان، شمار نیروهای تحت امر او به حدود یک میلیون نفر میرسید. صدام حسین نیز معتقد بود پس از سقوط شاه، ارتش ایران تضعیف شدهاند و در نتیجه فرصت مناسبی برای مهار انقلاب فراهم شده است. او تصور میکرد با حمله به ایران حمایت جهانی، بهخصوص غرب، را جلب کرده و خود را مدافع عراق و کل منطقه خلیج فارس نشان خواهد داد. علاوه بر این، صدام رؤیای رهبری جهان عرب و ایفای نقشی مشابه یا حتی فراتر از جمال عبدالناصر را در سر داشت و میخواست چهرهای مانند صلاحالدین ایوبی از خود بسازد. به گفته الخزرجی، ترکیبی از اختلافات مرزی، ترس از صدور انقلاب، حمایت ضمنی قدرتهای جهانی و جاهطلبی شخصی صدام از عوامل اصلی آغاز جنگ بود. نزار الخزرجی روایت میکند که سه ماه پیش از آغاز جنگ ایران و عراق به همراه فرماندهان سپاه یکم و لشکرهای دیگر به بغداد فراخوانده شد تا با وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک دیدار کنند. موضوع جلسه آمادهسازی سپاه برای یک جنگ کلاسیک بود، در حالی که این سپاه در شمال عراق درگیر جنگ چریکی با کردها بود و تسلیحات سنگینش در انبارها قرار داشت. در عین حال، منتقدان معتقدند سخنان نزار الخزرجی با شواهد فراوانی که از نقش اطلاعاتی و تسلیحاتی غرب، شرق و برخی کشورهای عربی در حمایت از عراق وجود دارد، در تناقض است. از نظر آنان بعثیها با اتکای گسترده به تجهیزات و منابع خارجی باز هم نتوانستند حتی یک متر از خاک ایران را اشغال کنند و الخزرجی با این سخنان میخواهد نقش این حمایتها را کوچک جلوه دهد تا ناکامیهای عراق توجیه شود. ارتش صدام، در چند قدمی فروپاشی در طول جنگ ایران و عراق، صدام حسین برخی فرماندهان ارتش عراق را اعدام کرد، نه به دلیل خیانت، بلکه به این علت که گمان میکردند نتوانستهاند وظایف خود را بهطور مطلوب انجام دهند یا در مدیریت عملیات کوتاهی کردهاند. به گفته نزار الخزرجی، پس از سقوط خرمشهر، فرمانده سپاه سوم، سپهبد صلاح القاضی، و دیگر فرماندهان لشکرها اعدام شدند. این اعدامها بر روحیه ارتش تأثیر نامطلوبی داشت. رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش عراق، نزار الخزرجی، میگوید پس از اعلام آتش بس تمام ارتش خوشحال بودند چرا که اگر جنگ به همان شیوه ادامه مییافت، عراق قادر به ادامه نبرد نبود. تمام شدن درآمدها، بدهیهای سنگین، تلفات انسانی نسبتاً بالا، بسته شدن خطوط نفت و برتری جمعیتی ایران از جمله عواملی بود که باعث شده بود ارتش روز به روز ضعیفتر شود.
« بازگشت به لیست اخبار