جنگی که به حساسیت‌های غرب‌آسیا دامن زد

1404/04/23 - 17:16 4 بازدید
طبق اسناد منتشرشده، ایالات متحده و اسرائیل در این جنگ با تکیه بر اطلاعات سازمان منافقین و دیگر گروه‌های معاند قصد داشتند مدل حمله‌ای را آزمون کنند که بعدها در حمله به ایران به کار گرفته شود.
طبق اسناد منتشرشده، ایالات متحده و اسرائیل در این جنگ با تکیه بر اطلاعات سازمان منافقین و دیگر گروه‌های معاند قصد داشتند مدل حمله‌ای را آزمون کنند که بعدها در حمله به ایران به کار گرفته شود. در واکنش به این اقدام، رژیم صهیونیستی حمله‌ای گسترده و تمام‌عیار به لبنان آغاز کرد. این حمله با حمایت و تشویق جناح نئوکان‌های آمریکا همراه بود که به‌دنبال تسویه‌حساب منطقه‌ای با حزب‌الله و هم‌زمان با آن، ایجاد زمینه‌ای برای حمله به ایران و سوریه بودند. تحلیلگران اهداف این جنگ را در چهار محور عمده خلاصه کردند: نخست، نابودی قدرت بازدارندگی حزب‌الله؛ دوم، تقویت دولت فؤاد سنیوره و کاهش نفوذ مقاومت در لبنان؛ سوم، تحریک جریان‌های مسیحی و سنی برای مقابله با حزب‌الله از طریق حمایت مدنی و چهارم، بی‌اثر ساختن پتانسیل حزب‌الله برای کمک به ایران و سوریه در صورت حمله احتمالی به این کشورها. سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله، در میانه این جنگ طی سخنانی به افشای ابعاد پنهان این تهاجم پرداخت. وی تصریح کرد که آنچه بر لبنان می‌گذرد، صرفاً واکنش به گروگان‌گیری نیست، بلکه تلاشی برای در هم شکستن کل ساختار مقاومت، دولت، ارتش و ملت لبنان است. او با تأکید بر آغاز دوره‌ای جدید در معادلات منطقه، هشدار داد که پاسخ مقاومت به حملات فراتر از مرزهای حیفا خواهد بود. نصرالله گفت: «این بار، جنگ نامحدود خواهد بود. ما تنها نخواهیم پرداخت. خانه‌های ما تنها خراب نخواهد شد. کودکان ما تنها کشته نخواهند شد. دوره پرداخت یک‌طرفه هزینه‌ها به پایان رسیده است.» اسرائیل در طول این نبرد ۳۳ روزه، از سلاح‌هایی استفاده کرد که قدرت تخریب بسیار بالایی داشتند؛ از جمله بمب‌هایی که تا ده طبقه زیر زمین نفوذ و در لحظه انفجار، خلأیی ویرانگر ایجاد می‌کردند. بخش زیادی از ضاحیه جنوبی بیروت منطقه‌ای با بافت عمدتاً مسکونی به‌طور کامل تخریب شد. بر پایه برخی گزارش‌ها، رژیم صهیونیستی بیش از ۳۰۰ برج مسکونی را در این منطقه منهدم کرد. در همین حال، حزب‌الله با اتکا به تاکتیک‌های جنگ نامتقارن و بهره‌گیری از اطلاعات دقیق و چابکی عملیاتی، موفق شد برتری خود را حفظ کند. انهدام بیش از ۱۲۰ تانک، آسیب‌زدن به یک ناوچه اسرائیلی و پرتاب میانگین ۱۶۸ موشک در روز به شهرها و شهرک‌های صهیونیست‌نشین، بخشی از عملکرد نظامی حزب‌الله در این جنگ بود. برای نخستین‌بار، شهر حیفا تا آخرین روز جنگ هدف موشک‌ها قرار گرفت و ارتش اسرائیل، بدون اینکه بتواند حتی یک متر از خاک لبنان را اشغال کند، عقب‌نشینی کرد. در آتش‌بس اعلام شده بین لبنان و اسرائیل آخرین گلوله از سمت لبنان شلیک شد و بعد از آن به این جنگ خاتمه داده شد. در نهایت، کمیته تحقیقی به ریاست «الیاهو وینوگراد» در اسرائیل تشکیل شد. گزارش ۶۲۱ صفحه‌ای این کمیته به‌صراحت اعلام کرد که اسرائیل در این جنگ شکست خورده و مسئولیت اصلی این ناکامی متوجه ارتش و دولت وقت است. در طول جنگ، ۱۵۶ صهیونیست کشته شدند که ۱۱۷ نفر آنان نظامی بودند. افزون بر آن، بیش از ۵ هزار نفر زخمی و تا یک میلیون نفر آواره گزارش شد. از منظر اقتصادی، رژیم صهیونیستی متحمل ۵۷ میلیارد دلار خسارت شد و ۹۰ درصد از ذخایر مهمات خود را مصرف کرد. سید حسن نصرالله، همواره با فروتنی، نقش خود در این پیروزی را نادیده گرفته و از «عماد مغنیه» ملقب به حاج رضوان، به عنوان معمار اصلی این پیروزی یاد کرده است. به گفته نصرالله، عماد مغنیه پس از آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰، بی‌وقفه برای تقویت ساختار مقاومت تلاش می‌کرد. به‌گفته تحلیلگران، اگر حزب‌الله در این جنگ نابود می‌شد، بلافاصله تهران و دمشق هدف حملات بعدی قرار می‌گرفتند. کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت ایالات متحده، این سناریو را «زایمان خاورمیانه جدید» نامید. اما این زایمان، به‌جای تولد نظم جدید آمریکایی، به تثبیت جبهه مقاومت و افول افسانه شکست‌ناپذیری ارتش اسرائیل منجر شد. پس از پیروزی سال ۲۰۰۰ که به خروج کامل نیروهای اسرائیلی از جنوب لبنان انجامید، «عماد مغنیه» به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین فرماندهان مقاومت، نقشی مهمی در تقویت توان نظامی و سازمانی حزب‌الله ایفا کرد. به گفته سید حسن نصرالله، عماد مغنیه شبانه‌روز بدون وقفه تلاش می‌کرد تا زیرساخت‌های مقاومت را مستحکم سازد و فن‌آوری‌های نوینی چون پهپاد «ایوب» را در اختیار این نیروها قرار دهد. این پهپادها قادر بودند تصاویر استراتژیک را از عمق مناطق اشغالی تهیه و در زمان واقعی به مرکز فرماندهی مقاومت ارسال کنند. چنین دستاوردهایی نه تنها به افزایش دقت عملیات نظامی کمک کرد، بلکه موجب ایجاد شکاف عمیق در اعتماد به سامانه‌های دفاعی اسرائیل شد. حضور پررنگ حاج رضوان در ساختار فرماندهی حزب‌الله و ابتکارات او در جنگ الکترونیک، اطلاعاتی و پدافند، بارها نشان داد که مقاومت تنها یک گروه پارتیزانی نیست بلکه به یک قدرت نظامی و سیاسی تبدیل شده است که از توانایی بالایی برای مقابله با نیروهای متجاوز برخوردار است. فقدان او در سال‌های اخیر به شدت احساس شده است، اما میراث او در ساختار فرماندهی مقاومت همچنان پابرجاست و نقش تعیین‌کننده‌ای در حفظ برتری حزب‌الله ایفا می‌کند. پیروزی مقاومت اسلامی در این نبرد، به‌عنوان نمادی از ایستادگی مستضعفان در برابر استکبار جهانی و رژیم‌های متجاوز قلمداد شد. این رویداد، الهام‌بخش گروه‌ها و جنبش‌های مقاومت در سراسر جهان شد و جبهه مقاومت را به عنوان بازیگری مهم در معادلات سیاسی منطقه تثبیت کرد. همچنین، پیامدهای این جنگ در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی داخلی اسرائیل نیز محسوس بود؛ روحیه عمومی به شدت آسیب دید و نگرانی‌ها از امنیت سرزمین‌های اشغالی افزایش یافت. در مجموع، جنگ ۳۳ روزه فصل جدیدی در تاریخ معاصر خاورمیانه رقم زد. این جنگ نشان داد که نه تنها تجهیزات پیشرفته و قدرت نظامی برتری صرف به حساب نمی‌آیند، بلکه اراده، استقامت و هوشمندی نظامی نیز می‌توانند بر شکست‌ناپذیری ظاهری دشمن غلبه کنند. امروز حزب‌الله به عنوان یک قدر...
« بازگشت به لیست اخبار