
«حمید فرخنژاد» چگونه همایش سلطنتطلبان را تبدیل به یک نمایش کمدی کرد؟ +عکس و فیلم
اگر تمامی دریافتیهای حامد بهداد در سینما جمع بزنیم به عدد ۵۰۰ هزار دلار دستمزد حمیدفرخنژاد در فیلم «استراد» نزدیک هم نمیشود. حالا باید بررسی کنیم که چه کسی برنده است؟
اگر تمامی دریافتیهای حامد بهداد در سینما جمع بزنیم به عدد ۵۰۰ هزار دلار دستمزد حمیدفرخنژاد در فیلم «استراد» نزدیک هم نمیشود. حالا باید بررسی کنیم که چه کسی برنده است؟ سرویس فرهنگ و هنر مشرق - «حمید فرخنژاد» در سالهای اخیر بیش از آنکه با آثار سینمایی و تلویزیونی خود شناخته شود، به دلیل مواضع و اظهارنظرهای جنجالیاش در مرکز توجهات قرار گرفته است؛ چه در دوران حضورش در ایران و چه پس از مهاجرت به آمریکا. وقتی نقشها یکنواخت میشوند، سیاست میآید به داد شهرت! بازیگر «عروس آتش» علاوه بر فعالیت در مقام بازیگر، با انتشار دیدگاههای سیاسی منتقدانه در صفحه اینستاگرامش خود نیز نامش را پررنگ نگه داشت. در حالیکه با افزایش سن، کیفیت نقشآفرینیهای او در آثار نمایشی حالتی یکنواخت به خود گرفته بود و این مسئله جایگاه هنریاش را تهدید میکرد، اما تمرکز بر مباحث سیاسی و بهرهگیری از فضای مجازی فرصتی برای بازسازی وجهه عمومی و حفظ توجه مخاطبان را برایش فراهم آورد. این بازیگر اکنون در آمریکا اقامت دارد و همچنان با ذهنیت و تصورات مربوط به ایران زندگی میکند. او بر این باور است که فعالیتهای مجازی میتواند زمینهساز حضورش در پروژههای هالیوودی شود، اما به اعتقاد بسیاری، این تصور دور از واقعیت است. در روزهای اخیر نیز ویدئوهایی از تقابل کلامی میان «حامد بهداد» و «حمید فرخنژاد» در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. این ویدئوها چه به صورت جداگانه و چه در کنار یکدیگر، با اشکال گوناگون بازنشر میشوند و توجه کاربران فضای مجازی را جلب کردهاند. این لفاظی جنجالی از زمانی آغاز شد که «حامد بهداد»، بازیگر سینما درباره علت ناراحتیاش از فرخنژاد گفت: «حمید فرخ نژاد که رفت و با یک تیپ دیگر ظاهر شد و به همکارانش هم توهین کرد، الان برنده است؟ و رفتن یک انتخاب است، من جهان دیگری دارم به نام بازیگری و سینما و دوست دارم باشم و کار کنم. ما به تصمیم آنهایی که رفتند احترام میگذاریم ولی آنها به ما احترام نمیگذارند. من گلایه و دعوا دارم نمیبخشم کسی رو که نسخه خودش رو پیچیده و حالا میخوادراهکار جلوی پای ما بگذاره. من انتخاب کردم اینجا بمونم و علیر رغم تمام محدودیتها کار کنم. » اظهارنظر اخیر حامد بهداد موجب شد حمید فرخنژاد در گفتوگویی با مهدی رستمپور بهطور مستقیم واکنش نشان دهد و با لحنی صریح بگوید: «بله، من باختم؛ سینمای ایران را باختم؛ دیگر قراردادی ندارم و درآمدی به دست نمیآورم. مرا عصبانی نکن؛ کسی که خطرناک است تویی؛ من عصبانیام.» این رویارویی نشان میدهد مناقشه میان چهرههای هنری وارد مرحله تازهای شده است؛ نزاعی میان آنان که کشور را ترک کردهاند و آنان که ماندهاند؛ جدالی که فرخنژاد از آن بهرهبرداری کرد تا دوباره چهره فراموش شده خود در ایران را بازسازی کند. چرا بازیگر ارتفاع پست، واردی بازی پست شد؟ این واکنش چندان دور از انتظار نیست. با این حال، او و دیگر چهرههای هنری مهاجر پیش از ترک کشور، سالها با نهادهای فرهنگی و حتی امنیتی همکاری داشتند و نمیتوانند گذشته خود را نادیده بگیرند. همین همکاری با نهادهای امنیتی زمینه پرسشهایی را درباره هنرمندانی که سال ۱۴۰۱ از ایران مهاجرت کردند تقویت میکند. «بازیگر ارتفاع» پست، بازیگری است که بخش عمدهای از کارنامهاش به آثار حکومتی با دستمزدهای چشمگیر گره خورده است. با این حال، او در جریان حوادث سال ۱۴۰۱ مسیری متفاوت در پیش گرفت و با حضور در کانونهای اعتراضی و تأکید بر حمایت از پروژه بازگشت پهلوی به قدرت، چنین تصور میکرد که میتواند جایگاه تازهای برای خود بهعنوان یک کنشگر سیاسی رقم بزند. با وجود این، از نگاه افکار عمومی ـ به استناد رویکردهای منتشرشده در اکانتهای اپوزیسیون و حتی کاربران منتقد حکومت، بازیگر سریال امنیتی «سقوط» محصول همان سیستمی است که اکنون در برابر آن موضع میگیرد. فرخنژاد درست پیش از ترک ایران، مشغول بازی در واپسین صحنههای سریال «سقوط» بود؛ اثری که گفته میشود ارتباطاتمستقیم با نهادی امنیتی داشته است. دستمزد او در این پروژه با درنظر گرفتن تورم، حقوقی نجومی محسوب میشد و همزمان قرارداد تازهای نیز برای فیلم «پالایشگاه» بسته بود. با این حال، در صفحه اینستاگرام خود ادعا میکرد: «دو بار احضار شدم، ده ساعت بازجویی شدم و ممنوعالخروج بودم، فقط برای اینکه ثابت کنند اشتباه کردم وقتی گفتم نمیشود حتی یک اعتراض مسالمتآمیز کرد. » آیا حضور فرخنژاد در آمریکا و همراهی او با پهلوی یک پروژه امنیتی است؟ او در حالی روی «حافظه کوتاهمدت مردم» حساب باز کرده بود که کاربران شبکههای اجتماعی این تناقضها را نادیده نگرفتند. حتی شماری از مخاطبان معتقدند حضور وی در آمریکا یک پروژه امنیتی است. با وجود شایعات گسترده درباره «اپوزیسیون اجارهای بودن» فرخنژاد، اثبات این موضوع نزد افکار عمومی دشوار است. با این حال، بررسی چند پرده از کارنامه او، اتصالاتش به بدنه حاکمیت را روشن میسازد. کاسبی ۵۰۰ هزار دلاری فرخنژاد در دوران پساجنبش سبز دستمزد ۴۸۰ میلیون تومانی او از محسن علیاکبری ـ از اعضای ستاد انتخاباتی احمدینژاد ـ رکوردی تاریخی در سینمای ایران بود که معادل حدود نیممیلیون دلار به نرخ روز برآورد میشد. فرخنژاد در سالهای پس از ۱۳۸۸ و در اوج جنبش سبز، از حمایتهای دولت محمود احمدینژاد بهره برد. او با حضور در پروژههای مهم حاکمیتی آن دوران، در سال ۱۳۸۹ برای فیلمهای «دموکراسی تو روز روشن» و «شب واقعه» جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم دفاع مقدس را دریافت کرد. تهیهکننده «شب واقعه»، احمد میرعلایی، از حلقه نزدیکان جواد شمقدری و از مدیران وقت سینما (بنیاد سینمایی فارابی) است. با وجود این سوابق، فرخنژاد در سال ۱۴۰۱ دستاویز تازهای یافت، حمایت از اعتراضات. این در حالی است که در سالهای پسا۸۸، شورشهای وقت را به رسمیت نشناخت و در عوض از دولت وقت بیشترین بهره را برد. دستمزد ۴۸۰ میلیون تومانی او از محسن علیاکبری ـ از اعضای ستاد انتخاباتی احمدینژاد ـ رکوردی تاریخی در سینمای ایران بود که معادل حدود نیممیلیون دلار به نرخ روز برآورد میشد. بهداد همیشه بازی کرد، اما دلارها به جیب فرخنژاد رفت! در مقایسه، دستمزدهای «حامد بهداد» هرگز به این ارقام نزدیک نشد. اگر تمامی دریافتیهای حامد بهداد در سینما جمع بزنیم به زحمت به عدد ۵۰۰ هزار دلار دستمزد حمیدفرخنژاد در فیلم «استراد» نزدیک هم نمیشود. حالا شما بگویید چه کسی برنده است؟ در سال ۱۳۹۰ فرخنژاد برای فیلم نازل «گشت ارشاد» سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را گرفت و سال بعد نیز برای «استرداد» جایزهای مشابه دریافت کرد؛ امری که کمتر برای یک بازیگر در دو سال متوالی رخ میدهد و نشان از حمایت مدیران وقت داشت. محکومیت خاندان پهلوی در پرده نقرهای تا سلامتی با رضا در لسآنجلس امروز اما او در قامت حامی رضا پهلوی ظاهر میشود؛ در حالی که خود در فیلم «استرداد» نقشی ایفا کرد که به محکومیت خاندان پهلوی اشاره داشت. امروز که حمید فرخنژاد جام با رضا پهلوی بهم میزند میتواند به او بگوید من در ایران فیلمی بازی کردم که خاندان پهلوی را متهم و محکوم میکند که بخش عمدهای از طلاهای کشور را به عنوان پشتوانههای خودشان از این کشور خارج کردهاند تا در آینده از آن بهرهمند شوند و برای همین فیلم به اندازه تمام دستمزدهای سینمایی حامد بهداد، حقوق دریافت کرده است؟ منتقدان این تناقض را یادآور میشوند و آن را در تضاد با شعارهای امروزش میدانند. حامد بهداد هیچگاه بازیگر مورد تایید ارگانهای امنیتی نبوده است از سوی دیگر، مقایسه تطبیقی کارنامه بهداد و فرخنژاد نشان میدهد هرچند اولی در پروژههای دفاع مقدس نیز ایفای نقش کرده، اما هرگز بازیگر شاخص فیلمهای ارگانی یا امنیتی نبوده و برخلاف فرخنژاد، او به حمایتهای مستقیم نهادهای امنیتی وابستگی نداشته است. .بدون هیچ پردهپوشی باید اذعان داشت که برای ایفای نقشهای امنیتی باید تاییدی از سوی نهاد یا کمپانی سفارش دهنده وجود داشته باشد. حالا یکبار دیگر باید گذشته فرخنژاد بازیگررسمی فیلمهای و سریالهای امنیتی را بررسی کرد و باید به تقابل دو دیگاه فرخنژاد – بهداد توجه داشت که کدامیک ارگانیتر، حکومتیتر و یا امنیتیتر هستند!؟ از بازجویی ۱۰ ساعته تا لوکیشن فیلمبرداری؛ مأموریتی غیرممکن اما واقعی! مخاطبان عادی، حتی آنان که چندان درگیر مسائل سیاسی نیستند نیز نمیتوانند محتوای سریال «سقوط» و شخصیت «حمید فرخنژاد» را در نقش یک مأمور امنیتی باور کنند. این در حالی است که شنیدهها حاکی از کنار گذاشته شدن «مرتضی اصفهانی» ـ همکار نزدیک سعید امامی ـ از این پروژه است. با وجود این تغییر، نوعی تسامح و تساهل در شیوه مدیریت پیمانکار آثار امنیتی مشاهده میشود؛ شرایطی که به گفته ناظران، احساس قدرت را در بازیگرانی چون فرخنژاد تقویت کرده و موجب شده او علیرغم شکست برخی آثارش، همچنان از پرکارترین چهرههای پروژههای امنیتی و ارگانی باقی بماند. از سوی دیگر مخاطبی که همزمان با حوادث سال ۱۴۰۱ سریال سقوط را دنبال میکرد، نمیتواند باور کنند فرخنژاد به محض اتمام بازجویی ۱۰ ساعته، به محل فیلمبرداری آخرین اثرش رفته، گریم شده و در مقابل دوربین ظاهر شده است، آنهم در پروژهای که متعلق به وزارت اطلاعات است و این موضوع در مشرق منتشر شد و هیچگاه تکذیبهای برای آن ارسال نشد. این تناقض، باورپذیری نقش او و ادعاهایش را زیر سؤال برد. با این حال، بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی بر این باورند که «حمید فرخنژاد» همچنان در قامت یک «اپوزیسیون اجارهای» و پیمانکار فعالیت میکند. به اعتقاد آنان، او نتوانسته از حقوق ماهیانه ۵۰ هزار دلاری خود در ایران چشم بپوشد و اکنون در پروژههایی مانند نمایش «خانه امن» با دستمزدی حداقلی در آمریکا به زندگی هنری خود ادامه میدهد. از نگاه تحلیلگران، حضور در ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی برای هنرمندانی که طی سالهای فعالیتشان از ایران مهاجرت کردهاند، بازگشت به نقطه صفر است. خانه امن؛ صحنه تئاتر یا مأموریت اجارهای؟ فرخنژاد پیشتر در گفتوگویی با «تیوی پلاس» ادعا کرده بود که برای تأمین زندگی خانوادهاش ماهیانه ۱۰ هزار دلار ارسال میکرده، اکنون پرسش جدی مطرح میشود: آیا او میتواند با حضور در پروژههای پراکنده نمایشی، همچون نمایش «خانه امن»، به چنین سطحی از درآمد در آمریکا دست یابد؟ منتقدان در فضای مجازی بر این باورند که فرخنژاد همچنان یک «اپوزیسیون اجارهای» و پیمانکار است. آنها معتقدند او نتوانسته از درآمدهای کلان خود در ایران چشمپوشی کند و در آمریکا نیز با پروژههایی همچون نمایش «خانه امن» معادل درآمد خود را بازتولید میکند. نمایش «خانه امن» در سالگرد حوا...
« بازگشت به لیست اخبار