دمشق در آچمز اسرائیل: سازش تحمیلی یا خطر تجزیه

دمشق در آچمز اسرائیل: سازش تحمیلی یا خطر تجزیه

1404/07/08 - 11:24 885 بازدید
به گزارش مشرق،کانال تلگرامی ایران ویو ۲۴ مطلبی با عنوان دمشق در آچمز اسرائیل: سازش تحمیلی یا خطر تجزیه منتشر کرد: در سایه فشارهای بی‌سابقه سیاسی و اقتصادی و تهدیدات نظامی مستمر اسرائیل، حکومت جدید سوریه در یک دوراهی سرنوشت‌ساز قرار گرفته است: تسلیم به توافق‌های تحمیلی و واگذاری بخش‌هایی از جنوب کشور به تل‌آویو یا مقاومت در برابر فشارها و مواجهه با خطر جنگ داخلی و تجزیه کامل. خروج دمشق از محور مقاومت، این کشور را به طعمه مستقیم اسرائیل در هر سناریو ممکن و هدفی شکننده در بازی پیچیده منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل کرده است. حکومت جدید سوریه تحت فشارهای گسترده سیاسی، اقتصادی و امنیتی قرار دارد تا موضع خود را نسبت به اسرائیل بازبینی کند. مذاکرات درباره توافقنامه‌ امنیتی میان دمشق و تل‌آویو تحت فشار مستقیم واشنگتن ادامه دارد، در حالی که اسرائیل همزمان به عملیات نظامی خود در خاک سوریه ادامه می‌دهد و از ظرفیت دیپلماتیک و استراتژیک خود در سیاست آمریکا برای تحمیل فشار بر دمشق بهره می‌برد. دولت دونالد ترامپ با زبان ظاهراً صلح‌طلبانه اما در عمل فریبنده، دمشق را با وعده‌های غیرعملی در برابر تل‌آویو منفعل کرده است، در حالی که کشورهای غربی و عرب هم که مدعی بازگشایی سیاسی و اقتصادی با سوریه بودند، در سایه ناامنی ناشی از حملات گسترده اسرائیل، هیچ اقدام مؤثری برای سرمایه‌گذاری، بازسازی و تثبیت شرایط سیاسی حکومت ابومحمد الجولانی انجام نداده‌اند. بر این اساس، حکومت تحریرالشام با یک دوراهی استراتژیک مواجه است: یا جنوب کشور را تحت فشارهای سیاسی و اقتصادی از طریق یک توافقنامه امنیتی به اسرائیل واگذار کند و به حیات سیاسی خود ادامه دهد و یا در برابر فشارهای فزاینده مقاومت کند که منجر به تشدید عملیات نظامی اسرائیل در سوریه شده و کشور را به سمت سناریوی جنگ داخلی و تجزیه کامل سوق می‌دهد. اسعد الشیبانی وزیرخارجه دولت انتقالی سوریه در آخرین اظهارات خود تصریح کرده است که عادی‌سازی روابط با اسرائیل «دشوار» است، زیرا اسرائیل همچنان سوریه را تهدید می‌کند و بخشی از خاک این کشور، از جمله جولان و منطقه بافر، که طبق توافقات پیشین باید بی‌طرف باقی می‌ماند، تحت اشغال عملی تل‌آویو قرار دارد. گزینه سازگاری هوشمندانه و مقاومت محاسبه‌شده نیز با توجه به برنامه‌های سخت و غیرقابل تغییر اسرائیل برای تثبیت اشغال جنوب کشور عملاً محدودیت‌های شدید عملیاتی دارد. در واقع، سوریه با کاهش ارتباط خود با محور مقاومت، به نوعی در برابر فشارهای واشنگتن و تل‌آویو خلع سلاح شده و برای ادامه حیات سیاسی با پیش‌شرط‌های سخت و غیرقابل انعطاف روبروست که یک پیش شرط غیرقابل تغییر آن واگذاری خاک به اسرائیل است. این در حالی است که حتی در صورتی که توافقنامه امنیتی با اسرائیل منعقد شود، شواهد و تحلیل‌های موجود نشان می‌دهد که این توافق نمی‌تواند سایه ناامنی و عدم کنترل بر مناطق جنوبی را به طور واقعی کاهش دهد و دمشق همچنان در معرض تهدیدات نظامی و فشارهای خارجی قرار خواهد داشت و بدین ترتیب گریز سرمایه از سوریه ادامه خواهد داشت؛ چنانچه حتی ترکیه به عنوان حامی اصلی رژیم سوریه هنوز سرمایه گذاری قابل توجهی در سوریه نداشته است. در واقع جمع‌بندی استراتژیک نشان می‌دهد که حکومت سوریه در یک آچمز واقعی قرار گرفته است؛ آمریکا و اسرائیل با سیاست‌های فشاری و اقدامات نظامی خود دمشق را در محدودیت عملی قرار داده و عملاً توان تصمیم‌گیری مستقل حکومت را تضعیف کرده‌اند. خروج سوریه از محور مقاومت و کاهش نقش منطقه‌ای خود در کنار حزب‌الله و دیگر بازیگران محور مقاومت، دمشق را به طعمه‌ای مستقیم برای اسرائیل تبدیل کرده است؛ طعمه‌ای که با فشارهای سیاسی و تهدید نظامی، نه تنها کنترل استراتژیک جنوب کشور را از دست داده بلکه برای حفظ بقای سیاسی خود مجبور است بین تسلیم به توافق‌های تحمیلی و مواجهه با خطر تجزیه و جنگ داخلی یکی را انتخاب کند. در چنین شرایطی، تنها راه ممکن برای حکومت الجولانی، اتخاذ سیاستی ترکیبی است که میان حفظ حداقل خطوط قرمز مقاومت، مدیریت فشارهای خارجی و بهره‌برداری از فرصت‌های دیپلماتیک و اقتصادی تعادل برقرار کند، زیرا هر اشتباه محاسباتی یا انعطاف نابجا می‌تواند سوریه را به سوی بحران‌های پیچیده‌تر، از دست رفتن مشروعیت داخلی و افزایش تهدیدات خارجی سوق دهد. ۱️- فشارهای چندلایه: سوریه در یک وضعیت بی‌سابقه تحت فشارهای هم‌زمان سیاسی، اقتصادی و امنیتی از سوی آمریکا و اسرائیل قرار دارد؛ این فشارها به‌گونه‌ای طراحی شده که آزادی عمل دمشق را در تصمیم‌گیری‌های راهبردی محدود کند. ۲️- توافق امنیتی تحمیلی: مذاکرات امنیتی با تل‌آویو نه از موضع اختیار بلکه تحت فشار مستقیم واشنگتن و در سایه حملات مستمر اسرائیل به خاک سوریه پیش می‌رود و هدف آن تثبیت حضور و ساختارهای اشغالگرانه در جنوب کشور است. ۳- خروج از محور مقاومت: فاصله گرفتن دمشق از محور مقاومت عملاً قدرت چانه‌زنی و بازدارندگی این کشور را تضعیف کرده و آن را به هدفی آسیب‌پذیر در برابر سیاست‌های اسرائیل و آمریکا تبدیل کرده است. ۴- دو راهی استراتژیک: دمشق میان دو مسیر پرهزینه گرفتار است؛ یا با پذیرش توافق‌های تحمیلی بخشی از جنوب را واگذار کند و بقای کوتاه‌مدت سیاسی را بخرد، یا مقاومت کند و خطر تجزیه و جنگ داخلی را بپذیرد. ۵- گزینه ترکیبی: احتمالا تنها راهبرد قابل تصور برای دمشق جهت کاهش ریسک، اتخاذ سیاستی ترکیبی است که در آن سوریه ضمن حفظ حداقل خطوط قرمز با آمریکا، استراتژی میان مدت مقاومت، از فرصت‌های محدود دیپلماتیک و اقتصادی بازیگران منطقه ای حامی دمشق بهره ببرد و مانع فروپاشی کامل در برابر اسرائیل شود. *بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.
« بازگشت به لیست اخبار