
دیپلماسی کنشمند، راه سوم در دوگانه تسلیم- مقاومت
به گزارش مشرق، بهزاد احمدی، فعال رسانه در تلگرام نوشت: با عدم تصویب قطعنامه لغو تحریمها در شورای امنیت و فعال شدن مکانیسم اسنپ بک، کشور در آستانه مرحلهای حساس و تعیینکننده قرار گرفته است. طی یک هفته آتی و تا تاریخ ۲۸ سپتامبر، احتمال بازگشت تحریمها و قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد وجود دارد؛ اقدامی که میتواند ایران را بهعنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی معرفی کند. این وضعیت اگرچه ابعاد حقوقی دارد، به ابزاری سیاسی هم تبدیل شده که دشمنان ایران میتوانند برای محدود کردن جایگاه بینالمللی کشور از آن بهره گیرند. از این منظر، اولین و فوریترین هدف سیاست خارجی، در مدت یک هفته باقی مانده تا موعد بازگشت قطعنامههای تحریمی سازمان ملل، انجام هر اقدامی برای جلوگیری از قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم و جلوگیری از فعال شدن «اسنپبک» است. در شرایطی که بخشی از افکار عمومی و برخی سیاستمداران کشور را در دوگانه «تسلیم» یا «مقاومت» ارزیابی میکنند، ضرورت دارد مسیر سومی جستوجو شود و آن هم ارائه راهحلهایی است که نه به معنای تسلیم باشد و نه القا کند ایران خواهان جنگ است. این مسیر میتواند شامل تقویت قدرت چانهزنی دیپلماتیک و ارائه طرحهای توافق واقعبینانه روی میز مذاکره باشد، بهگونهای که ایران بتواند منافع خود را حفظ کند و همزمان مانع از تشدید بحرانها شود. با توجه به کنار گذاشته شدن اروپا از مذاکرات اخیر، فرصتهای زیادی از دست رفته است و وضعیت جاری نشان داد که نادیده گرفتن نقش این بازیگر در مدیریت بحران، اشتباه راهبردی خواهد بود. در شرایطی که اروپا بهطور مستمر تلاش کرده است از «کارت ایران» در مواجهه با آمریکا در موضوع اوکراین بهره گیرد؛ بهترین راهبرد در این شرایط، بازپسگیری ابتکار عمل و ارتقای جایگاه ایران از «ابزار بازی دیگران» به بازیگر کنشگر است. در عین حال باید این امر مهم را مدنظر داشت که در این روند حرکت در مسیر اقدامات هیجانی خطرات جدی دارد. بهعنوان نمونه، تهدید به خروج از معاهده NPT بدون برنامه و دکترین مشخص، نه تنها اثر بازدارنده ندارد بلکه ممکن است اعتبار دیپلماسی ایران را کاهش دهد و موجب افزایش تنش شود. از این رو در زمینه هستهای بهترین راهبرد، حفظ حداقل همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همزمان گسترش تحرک دیپلماتیک در سطح جهانی و منطقهای است. این تحرک شامل گفتوگو با کشورهای منطقه، سازمانهای بینالمللی و قدرتهای جهانی خواهد بود. در این فضا انسجام داخلی نیز از دیگر ارکان حیاتی این راهبرد است. جامعه ایران در شرایط کنونی با شکافهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مواجه است و همزمان نگرانیهای گستردهای درباره احتمال بروز جنگ وجود دارد. تجربه تاریخی نشان داده است که ابعاد روانی ـ اجتماعی بحرانها زودتر و شدیدتر از واقعیتهای میدانی بر افکار عمومی ایرانیها اثر میگذارد. از این رو، دولت ناگزیر است سیاست ارتباطی مؤثری با مردم در پیش گیرد؛ سیاستی که بر شفافیت، ارائه تحلیلهای واقعی و تصویر روشن از آینده تمرکز داشته باشد، نه بر شعارهای هیجانی. تقویت توان دفاعی کشور، مدیریت مؤثر تنش با اروپا، استمرار تعامل با آژانس و سازمانهای بینالمللی و بازگرداندن دیپلماسی ایران به وضعیت کنشمندی فعال، ستونهای اصلی سیاست خارجی در شرایط حساس کنونی هستند. ایران باید با طراحی یک برنامه جامع، مانع از محدود شدن جایگاه خود در عرصه بینالمللی شود و همزمان ظرفیتهای داخلی و دیپلماتیک خود را برای مواجهه با بحرانهای آتی تقویت کند. در نهایت، آنچه این مرحله حساس را تعیینکننده میکند، تلفیق دو بعد داخلی و بینالمللی است: از یک سو، مردم و جامعه باید قانع شوند که کشور توان دفاع و مدیریت بحران را دارد؛ از سوی دیگر، دیپلماسی ایران باید فعال، خلاق و توانمند باشد تا بتواند جایگاه کشور را از ابزار بازی قدرتهای دیگر به بازیگردانی مستقل ارتقا دهد. *بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.
« بازگشت به لیست اخبار