راز دفترچه روی مزار شهید | این شهید جنگ ۱۲روزه خادم آستان رضوی بود

راز دفترچه روی مزار شهید | این شهید جنگ ۱۲روزه خادم آستان رضوی بود

1404/08/03 - 14:02 142 بازدید
۲۴ سال بیشتر نداشت، اما زندگی‌اش شایسته روایتگری است؛ از خادمی حرم امام رضا(ع) تا پیاده‌روی‌های پرشور اربعین. او حافظ قرآن، به حق‌الناس حساس و اخلاق و تواضعش زبانزد همه بود. در آخرین روزهای زندگی، ده روز پیش از شهادت، فیلمی از خودش گرفته و در آن خود را «شهید» خطاب کرده بود.
۲۴ سال بیشتر نداشت، اما زندگی‌اش شایسته روایتگری است؛ از خادمی حرم امام رضا(ع) تا پیاده‌روی‌های پرشور اربعین. او حافظ قرآن، به حق‌الناس حساس و اخلاق و تواضعش زبانزد همه بود. در آخرین روزهای زندگی، ده روز پیش از شهادت، فیلمی از خودش گرفته و در آن خود را «شهید» خطاب کرده بود. _ مرتضی گلستانی‌فر: ۲۴ سال بیشتر نداشت، اما زندگی‌اش شایسته روایتگری است؛ از خادمی حرم امام رضا(ع) تا پیاده‌روی‌های پرشور اربعین. او حافظ قرآن، به حق‌الناس حساس و اخلاق و تواضعش زبانزد همه بود. در آخرین روزهای زندگی، ده روز پیش از شهادت، فیلمی از خودش گرفته و در آن خود را «شهید» خطاب کرده بود؛ ‌ گویی قلباً به این سرنوشت نزدیک شده بود و برای آن آماده می‌شد. در مصاحبه با اعضای خانواده و دوستان این شهید تلاش کردیم گوشه‌ای از سبک زندگی مهدی شعبانی را بازگو کنیم. خادم آستان قدس درس‌های یک زندگی مهدی حافظ کل قرآن بود و شاگردان بسیاری تربیت کرد. مادر شهید می‌گوید: «تمام فضایل اخلاقی‌اش را از قرآن داشت؛ هر ویژگی خوبی که در او می‌دیدم، سایه‌ای از آموزه‌های قرآن بود که در رفتارش تجلی پیدا می‌کرد.» مهدی روزی در نمایشگاه قرآن به خواهرش فاطمه زنگ زد و پرسید: برات قرآن بخرم؟ خواهر به شوخی جواب داد برای مراسم عروسی‌ات بخر؛ قرآنی که حالا در کنار قاب عکسش قرار دارد. فاطمه شعبانی، خواهر شهید، تعریف می‌کند: «پس از شهادت مهدی، من در کشوی او دفترچه‌ای کوچک پیدا کردم که مهدی در آن، تمام بدهی‌هایش را با دقت و وسواس نوشته بود. به حق‌الناس خیلی اهمیت می‌داد. حتی در میان نوشته‌ها، جایی که احساس می‌کرد پشت کسی حرفی زده، از من خواسته بود از آن فرد حلالیت بگیرم.» آخرین وداع این پاسدار سازمان هوا و فضا، ورزشکار هم بود؛ در رشته‌هایی همچون فوتبال، بسکتبال، تنیس و حتی غریق نجات مهارت داشت. اما آنچه بیش از مهارت‌های ورزشی‌اش در ذهن‌ها ماند، شجاعت، تواضع و اخلاق برجسته‌اش بود. محسن شعبانی پدر شهید که خود از جانبازان دوران دفاع‌مقدس است، می‌گوید: «خط قرمز حاج مهدی جون، حضرت آقا بود و خودش را فدایی آقا می‌دانست.» او ساعتش را روی یک و بیست دقیقه تنظیم کرده بود (همان ساعتی که حاج‌قاسم به شهادت رسید) تا هر شب برای نماز شب ‌بیدار شود. این ساعت، یادآوری دائمی از ارادت او به فرمانده شهیدش بود. هنگام انفجار، انگشتری که حاج‌قاسم به او هدیه داده بود در دست داشت. جالب است که قبل از حادثه، مهدی مرخصی بود، اما با شنیدن خبر جنگ لحظه‌ای‌ تردید نکرده و بلافاصله به محل خدمتش در ملارد بازگشته بود. در دیدار آخر به مادرش گفت: اگر شهید شدم، گریه نکنید؛ دشمن‌شاد می‌شویم. مادرش جواب داد: اگر شهید شدی، ما را شفاعت‌کن. شعبانی کنار مزار مهدی دفترچه‌ای گذاشته تا هر کسی که به سر مزارش می‌آید بتواند دل‌نوشته‌ای در آن بنویسد. به‌گفته پدر شهید این دفترچه، پلی ساده و مستقیم میان مهدی و کسانی که به او ارادت دارند برقرار می‌کند.
« بازگشت به لیست اخبار