
زوال مشروعیت: چگونه جنایات غزه، طوفان نفرت جهانی را علیه رژیم صهیونیستی برافروخت
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی خیابان انقلاب نوشت: در طول دهههای متمادی، رژیم صهیونیستی با بهرهگیری از حمایتهای بیدریغ قدرتهای غربی و به کارگیری یک ماشین پروپاگاندای پیچیده، کوشیده است تا تصویری از مظلومیت و مشروعیت را از خود در جهان ارائه دهد. این روایت، که بر پایههایی، چون «حق موجودیت»، «امنیت» و «دفاع از خود» استوار بود، هرگونه انتقاد از سیاستهای اشغالگرانه و جنایات مستمر آن را به «یهودستیزی» فرو میکاست و هدف از آن، خفه کردن هر ندای مخالفی بود. اما با آغاز دور جدید حملات وحشیانه به نوار غزه و گسیل داشتن تصاویر بیواسطه و دلخراش از کشتار بیرحمانه غیرنظامیان، کودکان و زنان، این دیوار بلند دفاعی در مقابل چشمان بیدار افکار عمومی جهان، در هم شکسته است. نظرسنجیهای متعدد و معتبری که در ماههای اخیر از اقصی نقاط جهان منتشر شدهاند، نه تنها از کاهش بیسابقه محبوبیت اسرائیل پرده برمیدارند، بلکه نشانگر یک طغیان واقعی در اذهان عمومی جهانی علیه موجودیت و عملکرد این رژیم هستند. این گزارشات، سندی غیرقابل انکار بر انزوای عمیق رژیم صهیونیستی و شکست مطلق روایتهای رسمی آن در اقناع وجدانهای بیدار جهاناند. این یادداشت به تحلیل این نظرسنجیها و پیامدهای ژرف آنها برای آینده رژیم اشغالگر و نظم جهانی میپردازد. افول روایت رسمی: بیداری وجدانها در قلب غرب و جهان نظرسنجی مؤسسه Focaldata و تارنمای UnHerd در بریتانیا، تصویری تکاندهنده از نگرش جوانان بریتانیایی نسبت به رژیم صهیونیستی و جنگ غزه ترسیم میکند. یافتههای این نظرسنجی نشان میدهد که ۵۴٪ از جوانان ۱۸ تا ۲۴ ساله بریتانیایی معتقدند «کشور اسرائیل نباید وجود داشته باشد». این رقم، نه تنها یک شوک برای حامیان اسرائیل است، بلکه نشانگر دگرگونی بنیادین در درک از مسئله فلسطین است؛ دیگر صرفاً انتقاد از سیاستها مطرح نیست، بلکه مشروعیت خود "موجودیت" اسرائیل به چالش کشیده شده است. این گروه سنی، با دسترسی بیواسطه به اطلاعات و تصاویر از طریق شبکههای اجتماعی، به عمق فاجعه پی بردهاند و روایتهای رسمی را که از سوی رسانههای سنتی و دولتها ترویج میشوند، پس میزنند. افزون بر این، ۵۰٪ از همین گروه سنی، دولت اسرائیل را مقصر اصلی جنگ غزه میدانند و نه حماس یا دیگر گروههای مقاومت. این امر، نشان میدهد که روایت رسمی اسرائیل مبنی بر "دفاع از خود" و متهم کردن حماس به آغازگر جنگ، در میان این نسل به طور کامل شکست خورده است. علاقه بیحدوحصر این گروه سنی به جنگ غزه (۳۸٪ «بسیار علاقهمند») در مقایسه با جنگ اوکراین (۱۹٪)، خود گواهی بر عمق تأثیرگذاری و اهمیت این موضوع برای نسلهای جدید است که در بستر فضای مجازی و دسترسی آزاد به اطلاعات، واقعیتهای میدان را به وضوح بیشتری درک میکنند. تصور دیرینه مبنی بر حمایت بیچون و چرای ایالات متحده از اسرائیل، به لطف بیداری نسل جوان آمریکایی، به شدت متزلزل شده است. نظرسنجی دانشگاه هاروارد، حقایقی را آشکار میکند که میتواند سیاست خارجی واشنگتن را در آیندهای نزدیک به چالش بکشد: ۵۱٪ از جوانان ۱۸ تا ۲۴ ساله آمریکایی معتقدند راهحل نهایی، انحلال اسرائیل و واگذاری آن به حماس است. این ایده، که زمانی صرفاً در حلقههای رادیکال مطرح میشد، اکنون به یک خواسته اکثریت در میان نسل آینده رهبران و رأیدهندگان آمریکایی تبدیل شده است. فاجعهبارتر برای حامیان اسرائیل، این است که ۶۰٪ از همین گروه سنی، حمله ۷ اکتبر را با توجه به نارضایتیهای فلسطینیان «قابل توجیه» میدانند. این پذیرش، نشانگر دگرگونی عمیق در روایت از مقاومت فلسطینی و درک دلایل ریشهای این مناقشه است. همچنین، ۶۰٪ از آنها معتقدند اسرائیل در غزه در حال «نسلکشی» است، اتهامی که در دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) نیز مطرح شده و اکنون در افکار عمومی بخش مهمی از جوانان غربی، مهر تأیید خورده است. اوج این دگرگونی، آنجاست که ۶۷٪ از این جوانان باور دارند که یهودیان «باید بهعنوان ظالم شناخته شوند». این یافته، زنگ خطری جدی برای لابیهای صهیونیستی است که سالها کوشیدهاند هر انتقادی از اسرائیل را به یهودستیزی تقلیل دهند؛ اکنون افکار عمومی میان یهودیت به عنوان یک دین و صهیونیسم به عنوان یک ایدئولوژی ظالم، تمایز قائل شدهاند. این تحول بنیادین در نگرشها، بستر را برای تغییرات عمیقتر در سیاست آمریکا فراهم خواهد کرد، زیرا نسل جدید رأیدهندگان، سیاستمداران خود را تحت فشار قرار خواهند داد تا موضع متفاوتی در قبال اسرائیل اتخاذ کنند. انزوای بیسابقه در پایتختهای غربی: شکاف در سنگرهای حمایت سنتی تصور سنتی از اروپای حامی اسرائیل نیز در حال فروپاشی است. دادههای نظرسنجیها از کشورهای مختلف اروپایی، از جمله متحدان کلیدی آمریکا، نشانگر رد قاطع اقدامات این رژیم و مطالبه عدالت است. نظرسنجی مؤسسه یوگاو (YouGov) در شش کشور اروپایی (بریتانیا، آلمان، فرانسه، دانمارک، ایتالیا، اسپانیا) ابعاد واقعی این انزوا را آشکار میکند. حمایت از اسرائیل در این کشورها به پایینترین حد تاریخی خود رسیده است؛ بین ۶۳٪ تا ۷۰٪ مردم این کشورها نظری منفی به اسرائیل دارند، در حالی که تنها بین ۱۳٪ تا ۲۱٪ دیدگاه مثبتی دارند. این ارقام نشان میدهد که اکثریت قاطع مردم اروپا، روایت اسرائیلی را پس زدهاند. حمایت از عملیات نظامی اسرائیل در غزه نیز بسیار پایین است و اکثریت مطلق آن را نامتناسب و ناموجه میدانند. این یعنی بمبارانهای بیامان، کشتار کودکان و تخریب بیرویه زیرساختهای غزه، به جای ایجاد حس همدردی، به نفرت عمومی از اسرائیل دامن زده است. نظرسنجی شبکه دولتی آلمان (ZDF) نیز این واقعیت را در کشوری که سابقه تاریخی خاصی در حمایت از اسرائیل دارد، تأیید میکند: ۸۰٪ از آلمانیها معتقدند عملیات نظامی اسرائیل در غزه به دلیل تلفات غیرنظامیان «موجه نیست». این یک تغییر پارادایم واقعی در نگرشهای اروپایی است که فشار بیسابقهای بر دولتهایشان برای تغییر سیاست در قبال اسرائیل وارد میکند. مطالبه عدالت و فراخوان به تحریم: ندای اروپا برای پایان اشغالگری زوال یک رژیم اشغالگر و طلوع عصر جدید عدالتخواهی این روند، پایههای مشروعیت رژیمی را که بر اشغالگری و ظلم بنا شده است، به شدت متزلزل کرده و آن را در معرض تهدیدی وجودی از سوی افکار عمومی بینالملل قرار داده است. اگر این رژیم به جنایات خود ادامه دهد و به ندای عدالتخواهی جهانی بیاعتنا باشد، سرنوشتی جز انزوای کامل و تبدیل شدن به یک رژیم طرد شده و نامشروع در تاریخ، در انتظارش نخواهد بود. عصر جدیدی از عدالتخواهی و مطالبه حقوق بشر در حال طلوع است، و در این عصر، جایی برای رژیمهای اشغالگر و جنایتکار، در میان وجدان بیدار انسانیت، وجود ندارد. این تغییرات بنیادین در نگرشهای جهانی، به ناگزیر بر روابط دولتها نیز تأثیر خواهد گذاشت و حامیان اسرائیل را در موقعیتی دشوار قرار خواهد داد تا میان منافع کوتاهمدت سیاسی و فشار بیامان افکار عمومی برای عدالت، یکی را انتخاب کنند. *بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.
« بازگشت به لیست اخبار