‌سقوط سوریه: دروازه اسرائیل به قلب جهان عرب

‌سقوط سوریه: دروازه اسرائیل به قلب جهان عرب

1404/06/31 - 11:35 691 بازدید
به گزارش مشرق، فروپاشی سوریه به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، پیامدهای عمیقی برای خاورمیانه به دنبال داشته است. سوریه که زمانی رکن اصلی تقابل اعراب با اسرائیل بود، با فروپاشی خود، بخش مهمی از دیوار دفاعی را که از قلب این منطقه محافظت می‌کرد، از بین برد. با تضعیف دمشق، اسرائیل نفوذ استراتژیک خود را عمیق‌تر در خاک اعراب گسترش داده و آرزوهای قدیمی را که بسیاری تصور می‌کردند به بایگانی سپرده شده‌اند، احیا کرده است. آنچه اکنون در حال وقوع است، صرفاً یک درگیری محلی نیست، بلکه اجرای فعال یک چشم‌انداز گسترده‌تر است: پروژه اسرائیل بزرگ. سقوط سوریه و گسترش استراتژیک اسرائیل سوریه مدت‌ها به عنوان یک حائل و بازدارنده در برابر اسرائیل عمل می‌کرد. موقعیت مکانی، زیرساخت‌های نظامی و همسویی آن با جنبش‌های مقاومت، آن را به یک سنگ بنا در موازنه قدرت منطقه‌ای تبدیل کرده بود. فرسایش دولت سوریه به اسرائیل اجازه داده است تا چنگال خود را در سراسر جنوب دمشق گسترش داده و مواضع مهمی در ارتفاعات مانند کوه حرمون را تأمین کند. کوه حرمون، که اغلب به عنوان «چشمان خاورمیانه» توصیف می‌شود، قابلیت‌های نظارتی بی‌نظیری را ارائه می‌دهد و به اسرائیل یک نقطه دید بر لبنان، سوریه و حتی بخش‌هایی از اردن می‌دهد. این تغییر در کنترل، چیزی فراتر از یک نماد است، بلکه اساساً توازن اطلاعات و قدرت نظامی در شام را تغییر می‌دهد. با ناتوانی سوریه در اعمال قدرت یا دفاع از حاکمیت خود، اسرائیل جای پایی در سرزمین‌هایی به دست آورده است که زمانی بخشی از سپر جمعی اعراب بود. تهدید پروژه «اسرائیل بزرگ» این دستاوردها حوادث منفرد نیستند، بلکه بخشی از یک چشم‌انداز گسترده‌تر و دیرینه هستند: پروژه «اسرائیل بزرگ». رهبران اسرائیلی، از جمله نتانیاهو، آشکارا درباره جاه‌طلبی‌های خود برای گسترش دامنه اسرائیل فراتر از مرزهای فعلی خود صحبت کرده‌اند. فروپاشی سوریه این جاه‌طلبی‌ها را تسریع کرده و یکی از آخرین موانع جدی در سطح دولت را از بین برده است. لبنان با فشار فزاینده‌ای روبرو است، اردن عمق استراتژیک خود را در معرض خطر می‌بیند، عراق همچنان دچار تفرقه است و حتی کشورهای حوزه خلیج فارس به طور فزاینده‌ای در دسترس نظامی اسرائیل قرار دارند. از شام تا خلیج فارس و تا شمال آفریقا، منطقه وارد مرحله خطرناک جدیدی شده است: اسرائیل نشان داده است که می‌تواند بدون مجازات حمله و بمباران کند، اهداف با ارزش بالا را از بین ببرد و اراده خود را در سراسر مرزهایی که زمانی امن تلقی می‌شدند، تحمیل کند. قطر: پیامی به خلیج فارس تلاش برای ترور رهبر حماس در قطر، پیامی تکان‌دهنده به سراسر خلیج فارس ارسال کرد. اسرائیل می‌توانست این عملیات را در عرصه‌های متعددی انجام دهد، اما دوحه را انتخاب کرد. نمادگرایی آن اشتباه‌ناپذیر بود: اسرائیل محدود به شام نیست، بلکه می‌تواند به قلب خلیج فارس حمله کند. این فقط یک ترور هدفمند نبود، بلکه اعلام برتری هوایی بود. اسرائیل با انجام چنین عملیاتی در قطر، به رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس این پیام را داد که هیچ‌کس خارج از دسترس آن نیست. این پیام ساده اما ویرانگر بود: دوران مناطق امن در جهان عرب به پایان رسیده است و پروژه اسرائیل بزرگ وارد مرحله جدیدی شده است: اجرای منطقه‌ای از طریق برتری هوایی. وحدت یا فروپاشی تکه تکه شدن جهان عرب بزرگترین سلاح اسرائیل است. هرگونه رقابت، چه بین کشورهای حوزه خلیج فارس و ایران، یا بین دولت‌های عربی و جنبش‌های مقاومت، تنها به تعمیق برتری اسرائیل کمک می‌کند. هرچه منطقه متفرق‌تر بماند، پروژه اسرائیل بزرگ سریع‌تر پیشرفت می‌کند. برای مقابله با این تهدید وجودی، وحدت یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت است. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس باید با این واقعیت کنار بیایند که اختلافات آنها با ایران و گروه‌های مقاومت در مقایسه با خطر وجودی گسترش اسرائیل ناچیز است. بدون یک جبهه متحد، هر دولتی در نهایت با همان سرنوشت سوریه روبرو خواهد شد. سقوط سوریه دروازه‌های جهان عرب را به روی اسرائیل گشوده است. عمق عربی که زمانی محافظت می‌شد، اکنون در معرض دید قرار دارد. انتخابی که منطقه با آن روبرو است، واضح است، به راه تفرقه ادامه دهید و پیشروی اسرائیل را تماشا کنید، یا اختلافات را کنار بگذارید و در برابر دشمنی که همه را تهدید می‌کند، متحد شوید. *بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.
« بازگشت به لیست اخبار