
شادی خلیلی: دلم برای «تابان» تنگ میشود
شادی خلیلی بازیگر نقش تابان در سریال «محکوم» به کارگردانی سیامک مردانه از انتخاب این نقش گفت و این که گاهی دلش برای این شخصیت تنگ میشود. او قرار است با فیلم «ناپلئون» به سینما بیاید.
شادی خلیلی بازیگر نقش تابان در سریال «محکوم» به کارگردانی سیامک مردانه از انتخاب این نقش گفت و این که گاهی دلش برای این شخصیت تنگ میشود. او قرار است با فیلم «ناپلئون» به سینما بیاید. : «چه کسی تابان را کشت» این پرتکرارترین سوالی است که از اول قصه «محکوم» تا پایان ذهن بیننده را درگیر میکند. سریال «محکوم» نخستین ساخته سیامک مردانه، اثری جنایی و قصه قتل تابان را روایت میکند که «شادی خلیلی» این نقش را ایفا کرده است. او که پیشتر در سریال «نیسان آبی» با نقش کاملیا حضور داشت، الفبای بازیگری را در کلاسهای آزاد شهرام شاه حسینی گذرانده است. خلیلی که فیلم سینمایی «ناپلئون» را در نوبت اکران دارد، در گپی که داشتیم از چگونگی انتخابش برای نقش «تابان» و بازی در این سریال گفت. • برای بازی نقش تابان چطور انتخاب شدید؟ تابستان در شهرستان مشغولی بازی در اثری بودم که امیر حسین حیدری دستیار کارگردان با من تماس گرفت و گفت برای این سریال تست میگیرند و متن را هم برایم ارسال کرد. بازیم که در فیلم «ناپلئون» به پایان رسید حدود یک ماه بعد برای تست رفتم. آقای مردانه کارگردان سریال بعد از دیدن تست درباره نقش توضیحاتی داد و گفت کاراکتر تابان قسمت اول به قتل میرسد منتهی با وجود حضور کوتاه باید خیلی تاثیر گذار باشد، یعنی فارغ از طول نقش برای ما خیلی اهمیت دارد به همین دلیل تعداد زیادی تست گرفتیم و هم چنان هم ادامه میدهیم و فعلا به گزینه دلخواهمان نرسیدیم. او گفت با وجود اینکه شما تست دادید باز هم به جستوجو و تست گرفتن برای این نقش ادامه میدهیم. • کارگردان چه تعریفی از نقش تابان برایتان داشت؟ تأکید آقای مردانه برای نقش تابان این بود که بازیگر باید به نحوی آن را بازی کند که معصومیت و دختر خوب بودن را به درستی نمایش دهد تا بیننده دوستش داشته باشد؛ آنقدر که وقتی به قتل میرسد، مخاطب نسبت به او حس ترحم داشته باشد و دلش بگیرد تا این حس منتقل شود و نباید بیتفاوت باشد. برای همین در آوردن این حس سخت بود و او هم برای انتخاب نقش سخت گیری میکرد. وقتی گفتند به جست و جو برای بازیگر این نقش ادامه میدهیم ناامید شدم اما بعد از ۲-۳ روز با من تماس گرفتند و برای بستن قرار داد به دفتر رفتم و مهر ماه برای بازی جلو دوربین رفتم. • تابان با وجود اینکه نقش کوتاهی در قصه داشت اما کلیدی بود و در روند قصه تاثیر گذار است… دلیل تاثیرگذاری نقش این است که همه مدام اسمش را میآورند و شاید خاطراتش را بگویند و از او حرف میزنند یعنی درست است سکانس دیگری تا آخر قصه ندارد اما داستان سر این است که چه کسی تابان را به قتل رساند؟ به همین دلیل در طول قصه یادآوری کاراکتر اتفاق مدام میافتد. • درباره طراحی شخصیت توضیح بدهید و اینکه چطور به این کاراکتر رسیدید؟ تابان بابد پل ارتباطی بین نسرین و کورش یا بین نسرین با مهیار میبود و باید مثل میانجی روابط را بهتر میکرد و اگر جایی فضا سنگین میشد او باید آن فضا را میشکست بنابراین لازم بود که او دختر پرشور و هیجان، مثبت و خوش انرژی باشد. معمولا بازی در این گونه نقشها از این جهت سخت میشود که اگر در اجرای آن اندکی زیاده روی اتفاق بیفتد، تصنعی در میآید یعنی بیننده متوجه میشود بازیگر دارد ادا در میآورد بنابراین با او ارتباط برقرار نمیکند برای همین باید همیشه حواسم را جمع میکردم که از آن حد اعتدال خارج نشوم. آقای مردانه همیشه به من کمک میکرد و سر هر سکانس صحبت میکردیم اگر برداشت من با ایشان تفاوت داشت به تفاهم و نتیجه مشترک میرسیدیم و بعد جلو دوربین میبردیم. ولی به طور کلی شخصیت را میشناختم و رسالت این کارکتر این بود که اندکی روابط را جوش بدهد و بعد هم به قتل برسد یعنی قبل از اینکه داستان جنایی شود وظیفه تابان این بود که مثل یک میانجی حال بقیه را خوب کند و اگر قهری هست درست کند و روابط را بهتر کند و این خودش میشود طراحی شخصیت. • تلخترین سکانس از دید بیننده قتل تابان بود، برای بازی این سکانس چه چالشی داشتید؟ نمیتوانم بگویم چالش داشتم ولی دلم همیشه به حال تابان میسوخت همان طور که بیننده بعد از اینکه این سکانس را دید دلش سوخت که چرا این اتفاق افتاد. فیلمبرداری سکانس قتل تابان با لباسی خونی و پاره به دلیل ضربههای چاقو حدود ۵-۶ بار طول کشید. تنها حس دلسوزی برای این شخصیت داشتم بعد از اینکه سریال پخش شد با وجود اینکه نقشهای دیگری هم بازی کردهام ولی اولین بار بود که برای یک کاراکتر گریه کردم که دیگر نمیتوانم این نقش را بازی کنم، دیگر این کاراکتر نمیتواند تجلی پیدا کند. • تا کنون چه بازخوردی از مخاطبان گرفتید؟ خیلی حساس و وسواس هستم گاهی پلی بک را میدیدم و به کارگردان نظر میدادم. همه عوامل این سریال از بازیم تعریف میکردند و میگفتند این نقش دیده میشود ولی در ذهنم نبود که مردم چقدر دوستش دارند و ارتباط میگیرند؛ حتی ترس داشتم و به کارگردان هم گفتم نکند سریال پخش شود و مردم بگویند تابان چقدر لوس است و همه اینها از وسواسهایم میآمد. وقتی سریال پخش شد تمام دایرکتهایم بازخورد مثبت بود و قسمت اول تصور میکردند مهیار خواب دیده که تابان را به قتل رسانده است، قسمت دوم تشییع جنازه که پخش شد همان مخاطبان در دایرکت میگفتند واقعا مردی؟ ما دیگر سریال را نمیبینیم و این انتقادها از آن سو بود که کاراکتر تابان را دوست داشتند و توانستم از پس نقش بر آیم بخصوص اینکه پیام میگذاشتند چقدر تابان حیف شد و دختر خوبی بود و چقدر مظلوم و معصوم بود و دلمان سوخت. با دریافت این پیامها یاد نخستین روز تست و گفتوگویم با کارگردان افتادم که میگفت باید جوری بازی کنی که وقتی تابان مرد دل مردم بسوزد؛ در قسمت دو همین اتفاق افتاد و با خودم گفتم آخیش دل مردم برای تابان سوخت. بازخوردها به طرز عجیبی خوب بود و این برایم خیلی ارزشمند است.
« بازگشت به لیست اخبار