صلح موقت در خاورمیانه؛ ایران و بازتعریف نفوذ منطقه‌ای

صلح موقت در خاورمیانه؛ ایران و بازتعریف نفوذ منطقه‌ای

1404/07/19 - 02:15 632 بازدید
تحلیلگران هشدار می‌دهند صلح موقت، در حالی که خشونت‌ها را کاهش داده و کمک‌های بشردوستانه را ممکن ساخته، زمینه را برای بازآرایی نفوذ بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای فراهم می‌کند.
تحلیلگران هشدار می‌دهند صلح موقت، در حالی که خشونت‌ها را کاهش داده و کمک‌های بشردوستانه را ممکن ساخته، زمینه را برای بازآرایی نفوذ بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای فراهم می‌کند. - گروه سیاسی: تنش دو ساله جنگ غزه با میانجی‌گری آمریکا در قاهره و با کمک قطر، مصر و ترکیه در آبان ۱۴۰۴ موقتا آرام شد و جایگاه بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را دگرگون کرد. دونالد ترامپ با یک «طرح ۲۰ بندی» صلح، اسرائیل و حماس را به تبادل گروگان و عقب‌نشینی جزئی نیروها ترغیب کرد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند این دستاورد تاریخی، مدیون فشار ترامپ بر نتانیاهو و همراهی کشورهای منطقه بود؛ چنان‌که جاناتان پانیکوف از اتاق فکر شورای آتلانتیک می‌گوید «تعداد زیادی موانع بالقوه هست که واقعا تعیین‌کننده خواهد بود در اینکه آیا این آتش‌بس آغاز صلح باشد یا فقط پیچشی دیگر در چرخه خشونت». دنیس راس، دیپلمات پیشین آمریکا، به تلخی تصریح می‌کند: «بدون این اهرم، هیچ توافقی نبود؛ نتانیاهو نمی‌تواند به ترامپ نه بگوید». اما جاناتان آلتمن از موسسه مطالعات استراتژیک آمریکا هشدار می‌دهد: «به نظر می‌رسد شتابی در پشت این توافق هست، اما اشتباه است تصور کنیم که همه مسائل حل شده؛ در هفته‌های پیش رو لحظات نفس‌گیری خواهیم داشت». به سخن دیگر، اکنون که جلوی ادامه درگیری گرفته شده، نوبت پیچیدگی اجرای توافق رسیده و همه نگاه‌ها به نقش واشنگتن در حفظ این لحظه حساس دوخته شده است. همکاری آمریکا با میانجی‌های منطقه‌ای واشنگتن در حصول آتش‌بس غزه حضوری بی‌سابقه یافت و موقتا با بازیگرانی چون قطر، ترکیه و مصر همسو شد. ترامپ که خود را معمار این توافق می‌داند، در واشنگتن نشست‌های فشرده‌ای برگزار کرد و در دیدار با نخست‌وزیر اسرائیل، حمایت قطر و ترکیه را جلب کرد. در تابستانی که گذشت تنش شدیدی میان تل‌آویو و دوحه درگرفته بود، اما ظرف چند هفته دولت قطر با میانجی‌گری ترامپ به همکاری بازگشت. ترامپ حتی در سفر امیر قطر به واشنگتن، عذرخواهی اسرائیل از بمباران دفتر حماس در دوحه را به نخست‌وزیر و امیر قطر اعلام کرد. آن‌سوی معادله، رجب طیب اردوغان رییس‌جمهور ترکیه می‌گوید کشورش «به فضل خدا، در نیروی کاری که اجرای توافق را در میدانی نظارت می‌کند، شرکت خواهد کرد» و «در بازسازی غزه مشارکت خواهد داشت». او ضمن تشکر از ترامپ، قطر و مصر افزود که «متوقف نخواهیم شد تا دولت مستقل فلسطینی برقرار نشود». مشارکت علنی ترکیه که در سال‌های اخیر حامی حماس بود نشان می‌دهد آنکارا در این بحران با پیوند زدن خود به تیم میانجی ترامپ جایگاه جدیدی برای خود قائل شده است. تحلیلگران شورای آتلانتیک نیز خاطرنشان می‌کنند که هر دو طرف مذاکره به‌دنبال اهداف غیرقابل تعویضی هستند؛ «حماس نمی‌خواهد سلاح‌های خود را کنار بگذارد و نقش خود را در آینده فلسطین رها کند و اسرائیل نیز نمی‌خواهد به‌طور کامل از غزه خارج شود یا اجازه دهد دولت فلسطین بازگردد». به عبارت دیگر، هرچند فاز اول آتش‌بس شاهد پیشرویی نمادین برای آمریکا و متحدانش بود، اما تعارضات راهبردی همچنان باقی است. به‌رغم این دستاورد، نقش میدانی آمریکا ابعاد جدیدی یافته است. واشنگتن اعلام کرده ۲۰۰ نیروی هوابرد برای نظارت بر توافق می‌فرستد و اندیشکده‌ها درباره «مرمت» منطقه در آینده پردازش می‌کنند. رابرت ساتلاف از موسسه واشنگتن می‌نویسد ترامپ اکنون «تکلیف عظیمی را به دوش گرفته: مسئولیت طرح صلحی که تا ابد نام او را با خود دارد». او هشدار می‌دهد که رقبای جهانی (چین، روسیه، ایران) دقیقا تحت نظرند. برای نمونه ساتلاف می‌گوید «چینی‌ها با دقت نگاه می‌کنند که آیا ترامپ وقتی اوضاع سخت می‌شود، اراده دارد این اتحاد گسترده را حفظ کند یا نه. روس‌ها نظاره‌گرند که آیا رئیس‌جمهور مفاد توافق را به‌طور جدی اجرا می‌کند یا بخش‌هایی ناخوشایند را کنار می‌گذارد. ایرانی‌ها هم خواهند دید که آیا ترامپ چنان غرق بازسازی غزه می‌شود که نتواند همان ائتلاف قدرتمند عرب-اسرائیلی سال گذشته را دوباره شکل دهد». این تحلیل نشان می‌دهد آمریکا اکنون نه تنها میانجی، بلکه بازیگر مسئول اجرای طرحی است که نتایج آن فراسوی غزه بر توازن منطقه تاثیر می‌گذارد. واکنش بازیگران اصلی منطقه‌ای فرجام آتش‌بس غزه، موقعیت بازیگران سنتی منطقه را دوباره تعریف کرده است. در کوتاه‌مدت، مصر نقش خود را در کنترل صحنه حفظ کرده اما موضع محتاطانه‌ای در پیش گرفته است. گزارش‌ها حاکی است دولت عبدالفتاح السیسی زیر فشار واشنگتن وارد مذاکرات شد و تاکنون حاضر نشده به‌تنهایی بار امنیت غزه را بر عهده گیرد؛ کارشناسان چتم‌هاوس می‌نویسند مصر «مسئولیت کامل غزه را نخواهد پذیرفت» و تاکید کرده این بار در نهایت بر دوش فلسطینی‌ها گذاشته شود. قاهره همچنین بارها مخالفت خود را با انتقال جمعی آوارگان فلسطینی به شبه‌جزیره سینا اعلام کرده است. این رویکرد، مصر را به‌عنوان نگهبان نسبی مرز غزه تثبیت می‌کند، اما اهمیت حضور ناتو، «دوستان آمریکا» را نیز آشکارتر کرده است. علاوه بر این، توازن قدرت میان کشورهای خلیج نیز دستخوش تغییراتی شده است. قطر که میزبان حماس است، با حمایت واشنگتن عملا جایگاهی مهم در روند صلح به‌دست آورده؛ روحیه مثبتی که گزارش‌ها از دوحه منعکس می‌کنند، از همکاری این کشور با آمریکا در فشار به حماس خبر می‌دهند. از سوی دیگر، عربستان سعودی که از پیش با ایران آشتی نسبی کرده و در ماه‌های اخیر تلاش کرده از منازعات خاورمیانه فاصله بگیرد، ظاهرا از پیشرفت‌های صلح استقبال کرده است. با این حال مقام‌های سعودی هنوز درباره فازهای بعدی طرح ترامپ موضع شفاف اعلام نکرده‌اند. به زعم اندیشکده‌های غربی، موضوع دیگر، جایگاه ایران در قبال غزه است. ایران که یکی از حامیان مهم حماس محسوب می‌شود، اکنون با واقعیتی تازه روبرو شده است؛ محور مقاومت، با کنار گذاشته شدن ایران از میز مذاکره غزه (تنها میانجی شیعه منطقه)، باید سیاست‌ خود را بازبینی کند. تحلیلگران استراتژیک تاکید می‌کنند حماس اگر وارد ساختار سیاسی جدید شود، نفوذ تهران را کاهش می‌دهد. اگر حماس به سلاح‌های خود وفادار بماند «هیچ چشم‌اندازی نیست که دولت‌های عربی به بازسازی غزه کمک کنند؛ چرا که اگر حماس دوباره بر قدرت مسلط شود و حمله کند، اسرائیل آنچه بازسازی شده را نابود خواهد کرد». از دیدگاه مشابه تحلیل‌های غربی تا این بخش از تحولات، تحریک ائتلاف‌های عرب-اسرائیلی که علیه ایران شکل گرفته بودند، مهمترین «نعمت» پنهان معامله غزه است؛ همانطور که ساتلاف می‌گوید ایرانی‌ها خواهند دید آیا ترامپ درگیر بازسازی غزه خواهد شد و فرصت احیای مجدد اتحاد ضدایرانی را از دست می‌دهد یا نه. به‌طور خلاصه، این توافق فعلا ائتلاف منطقه‌ای جدیدی را رقم زده و صف‌آرایی سنتی در برابر تهران را تحت تاثیر قرار داده است. چشم‌انداز قدرت‌های فرامنطقه‌ای آتش‌بس غزه همچنین موقعیت قدرت‌های بزرگ را در خاورمیانه دستخوش تغییر می‌کند. مسکو از موضع محتاطانه استقبال کرد و خواستار دنبال‌شدن متن توافق شد. به گزارش رویترز، دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین اظهار داشت: «بی‌تردید از این تلاش‌ها حمایت می‌کنیم... و همه این تلاش‌ها قابل استقبال است» سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه هم طرح ترامپ را «بهترین راه‌حل روی میز» خواند و ابراز امیدواری کرد. این رویکرد نشان می‌دهد مسکو تا حدی از بازگشت ثبات نسبی سود برده و در عین حال به دنبال تضمین منافع راهبردی در فرایند آینده غزه است. تداوم روابط راهبردی روسیه با ایران و همچنین تلاش برای حفظ نقش رهبری در سوریه و لبنان، همگی زمینه تیره‌تر شدن روابط با واشنگتن را پیچیده‌تر کرده است؛ منتها این انتظار وجود دارد که پکن و مسکو اکنون در آینده منطقه‌ای که آمریکا دیر یا زود درگیر آن خواهد شد، منافع خود را پیگیری کنند. چین نیز ضمن استقبال از آتش‌بس، صراحتا خواستار توقف دائمی جنگ شد. سخنگوی وزارت خارجه چین گفت: «چین امیدوار است آتش‌بس کامل و دائمی در غزه هرچه زودتر برقرار شود، بحران انسانی به طور موثر کاهش یابد و تنش‌ها در منطقه فروکش کند». پکن که پیش‌تر بر راه‌حل دوکشوری و عبور از مناقشات بین‌المللی تاکید کرده بود، این بار هم سیاست خارجی «میانه‌روانه» خود را حفظ کرد و آماده «کوشش بی‌وقفه برای راه‌حل عادلانه» مسئله فلسطین شد. این سخنان و متن‌های دولتی چین بیانگر آن است که پکن یک ابرقدرت منطقه‌ای را که درگیر صلح خاورمیانه است، فرصتی برای نمایش نقش داوری و ترویج چندجانبه‌گرایی می‌بیند؛ ضمن اینکه با اعزام تیم کمکی به بازسازی غزه، روابطش را با کشورهای عربی از سر خواهد گرفت. به طور کلی، توافق آتش‌بس غزه مجموعه‌ای از بازتعریف‌ها را در رابطه بازیگران برجای گذاشته است: از قدرت پررنگ‌تر آمریکا با حمایت متحدان قدیم و جدید گرفته تا چرخش راهبردی ترکیه و قطر، و نیز مواجهه محتاطانه مصر. ایران و عربستان در سطح راهبردی خود را مجاب می‌بینند به این نتایج واکنش نشان دهند و با شرایط جدید سازگار کنند. در چشم‌انداز بزرگ‌تر، روسیه و چین علیرغم اختلافات عمیق با غرب، این رویداد را به عنوان آزمونی برای تاثیرگذاری بر سیاست جهانی و مانور بر اساس منافع خود می‌بینند. همان‌طور که تحلیلگران هشدار می‌دهند، حفظ این توازن شکننده مستلزم تلاش مداوم و جدیت قدرتمندهای جهانی است و در غیر این صورت «پیچ‌وخم‌های نفس‌گیر» پیش‌بینی شده قابل وقوع است.
« بازگشت به لیست اخبار