
ضربالاجل ۱۰ روزه؛ تقابل «ترامپ» و «پوتین» به کجا میرسد؟
با کاهش مدت زمان ضربالاجل ترامپ از ۵۰ روز به ۱۰ روز برای روسیه، تنشها میان واشنگتن و مسکو به اوج رسیده است. در پایان این مهلت، چه سناریوهایی از سوی دو طرف محتمل است؟
با کاهش مدت زمان ضربالاجل ترامپ از ۵۰ روز به ۱۰ روز برای روسیه، تنشها میان واشنگتن و مسکو به اوج رسیده است. در پایان این مهلت، چه سناریوهایی از سوی دو طرف محتمل است؟ به گزارش مشرق، طی هفتههای اخیر، تحولات سیاسی مهمی در عرصه بینالملل با چرخشی معنادار در مواضع «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، رقم خوردهاست؛ چرخشی که مستقیماً روسیه و شخص «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه را در مساله اوکراین هدف قرار دادهاست. ترامپ که وعده حلوفصل ۲۴ ساعته جنگ اوکراین را دادهبود، بعد از ۶ ماه زمامداری و ناامیدی از تحقق این وعده انتخاباتی، بهتازگی با لحنی بیسابقه به کرملین تاخت و ضربالاجلی که پیشتر برای صلح ۵۰ روزه تعیین کرده بود را به بازهای ۱۰ روزه کاهش داد. این موضعگیری تند که با تهدید به تحریمهای اقتصادی شدید همراه بود، بلافاصله واکنشهایی متضاد از سوی کییف و مسکو در پی داشت. این تضاد در واکنشها، خود گویای عمق تنشها و پیامدهای بالقوه تصمیم ترامپ در فضای ژئوپلیتیک فعلی است. این تغییر لحن ناگهانی از جانب سیاستمداری که همواره تلاش کرده بود از مداخله مستقیم در جنگ اوکراین اجتناب کند، اکنون به پرسشهای مهمی بدل شده است؛ اینکه چه عواملی ترامپ را به سمت رویکردی قاطع در برابر روسیه سوق داده و اهداف نهایی او از تعیین چنین ضربالاجلی چیست؟ بعد از این ضرب الاجل، در صورت عدم حصول صلح، ترامپ واقعاً چه تصمیمی میگیرد؟ آیا پوتین در این مدت تغییر رویکرد خواهد داد یا خیر؟ اقدامات مسکو بعد از پایان ضربالاجل از چه جنسی خواهد بود؟ رمزگشایی از چرخش آشکار ترامپ به سمت اوکراین چرخش اخیر ترامپ به سمت اوکراین، یکی از مهمترین دگردیسیهای سیاست خارجی آمریکای ترامپ در هفتههای اخیر بهشمار میرود. ترامپ تا چندی پیش، با بیمیلی آشکار نسبت به درگیریهای شرق اروپا سخن میگفت و بارها تمایل خود را به کاهش تعهدات واشنگتن در پرونده اوکراین ابراز کرده بود. حتی در حاشیه نشست ژنو و دیگر موقعیتها، سبک پوشش «ولودیمیر زلنسکی» رئیس جمهور اوکراین را به تمسخر گرفت و دیدارشان در کاخ سفید مقابل رسانهها به مشاجره لفظی شدید کشیده شد. اما بهطرز غافلگیرکنندهای، طی هفتههای اخیر شاهد چرخشی کامل در لحن و رویکرد ترامپ نسبت به روسیه بودهایم. او نهتنها پوتین را «دیوانه» خواند، بلکه از زلنسکی پرسید که آیا حاضر است مسکو را بمباران کند! ضربالاجلی ۵۰ روزه برای توقف جنگ تعیین کرد و سپس، چند روز پیش با نارضایتی از روند پیشرفت، آن را به ۱۰ روز کاهش داد. این چرخش ناگهانی، از نظر بسیاری از تحلیلگران، نه حاصل دلسوزی برای کییف، بلکه نتیجه چند ملاحظه استراتژیک و مصلحتجویانه درونکاخسفید است. نخست آنکه ترامپ در دوره دوم خود با چالشی به نام بازسازی اعتبار جهانی آمریکا مواجه است. پس از چند سال فاصلهگیری از متحدان اروپایی و افزایش نفوذ روسیه در شرق، او اکنون نیاز دارد تا تصویری مقتدر و ابتکارمحور از خود در عرصه ژئوپلیتیک ارائه دهد. تعیین ضربالاجل برای صلح، بدون ورود به میدان جنگ، راهی است برای نمایش قدرت، بدون هزینه نظامی مستقیم. دوم آنکه در فضای داخلی آمریکا، موجی از نارضایتی نسبت به طولانی شدن جنگ اوکراین شکل گرفته و بخشی از پایگاه رأی ترامپ نیز خواهان پایان سریع بحران است؛ نه از موضع حمایت از کییف، بلکه به دلیل خستگی از تبعات اقتصادی جنگ. ترامپ با صدور ضربالاجل در واقع در تلاش است نشان دهد تنها کسی است که میتواند این جنگ را تمام کند؛ شعاری که پیشتر هم تکرار کرده بود اما این بار آن را با اقدامات ملموستری پیوند زده است. سناریوهای ترامپ برای ضربه به روسیه پس از پایان ضربالاجل با توجه به اعلام کاهش مدت زمان ضربالاجل صلح از سوی ترامپ، اکنون پرسش کلیدی این است که در صورت عدم تحقق پیشرفت ملموس در مذاکرات اوکراین، کاخ سفید چه گزینههایی را روی میز خواهد گذاشت؟ برخلاف تصور اولیه مبنی بر تهدید نظامی مستقیم، شواهد موجود نشان میدهد که ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری خود تمایلی به ورود مستقیم به جنگ ندارد؛ هرچند که به طور محدود از ابزار نظامی استفاده کردهاست. ترامپ در عوض قصد دارد از اهرمهای سنگین اقتصادی، دیپلماتیک و نظامیِ نیابتی برای تحت فشار قرار دادن مسکو استفاده کند. دومین اقدام مهم، گسترش دیپلماسی فشار و حذف روسیه از نهادهای بینالمللی یا تضعیف موقعیت آن در مجامع جهانی است. گزینههایی مانند تعلیق عضویت روسیه در گروه ۲۰، محدودسازی دسترسی آن به منابع صندوق بینالمللی پول، یا رهبری یک ائتلاف سیاسی ضد کرملین از جمله سناریوهای محتمل در این مسیرند. این اقدامات، گرچه جنبه نظامی ندارند، اما ترامپ با این ابزارها قصد دارد که بهطور هدفمند مشروعیت بینالمللی دولت پوتین را تضعیف کند. اما شاید جنجالیترین گزینه، تجهیز نظامی گستردهتر اوکراین، آن هم با هدف افزایش قدرت تهاجمی در عمق خاک روسیه باشد. گفتوگوی تلفنی فاششده میان ترامپ و زلنسکی ـ که در آن رئیسجمهور آمریکا بهصراحت پرسیده بود «میتوانی مسکو را هدف قرار دهی؟» و پاسخ شنیده بود «قطعاً، اگر سلاح مناسب داشته باشیم» ـ نشان میدهد که ترامپ آماده است برای افزایش فشار روانی و نظامی، سلاحهای دوربردتر و هجومیتر را در اختیار اوکراین قرار دهد؛ از جمله موشکهای تاماهاک، پهپادهای تهاجمی و سامانههای پرتاب موشک با برد فراتر از ۳۰۰ کیلومتر؛ چنین اقدامی، بی آنکه آمریکا مستقیماً وارد جنگ شود، ممکن است معادلات دفاعی روسیه را به هم بریزد و کرملین را به یک واکنش تند یا ورود به مذاکرات وا دارد. واکنشهای احتمالی روسیه؛ از نمایش اقتدار تا پاسخ تلافیجویانه کاهش مدت زمان ضربالاجل از سوی ترامپ برای پایان جنگ اوکراین، بیسابقهترین هشدار مستقیم یک رئیسجمهور آمریکایی به کرملین در طول دهه گذشته محسوب میشود. در چنین وضعیتی، واکنش روسیه نه یک پاسخ فوری و هیجانی، بلکه بخشی از یک استراتژی چندلایه برای بیاثر کردن این اولتیماتوم خواهد بود؛ استراتژیای که از هماکنون نشانههای آن در میدان نبرد و مواضع دیپلماتیک قابل ردیابی است. تا پیش از فرارسیدن مهلت نهایی، کرملین احتمالاً از مواجهه مستقیم پرهیز میکند اما با دقت و حسابشده دست به نمایش قدرت خواهد زد. حملات دقیقتر به زیرساختهای اوکراین، رزمایشهای گسترده در مرزهای غربی، تهدیدهای نمادین علیه تسلیحات ناتو، و تشدید همکاریهای نظامی با بلاروس و کشورهای غیردوست با واشنگتن، بخشی از این تاکتیک مهار تهدید است. مسکو در این مرحله تلاش میکند افکار عمومی جهان را متقاعد سازد که اولتیماتوم ترامپ نه راهحل صلح، بلکه جرقهای برای فاز تازهای از تنش است؛ جایی که آمریکا بهجای میانجیگری، نقش آتشافروز بحران را ایفا میکند. از نگاه مسکو، اولتیماتوم ترامپ اگر به اقدام منتهی شود، بهمعنای آغاز جنگ سردی جدید البته با ماهیتی تهاجمیتر، سریعتر و کمتر قابل کنترل است. برخلاف تصور رایج در واشنگتن، روسیه اکنون نه در موضع انفعال بلکه در موقعیتی است که با اتکا به شبکهای از متحدان آماده تقابل بلندمدت است. این بدان معناست که هر تصمیم ترامپ، اگر از سطح رسانهای فراتر رود و وارد فاز اجرا شود، با پاسخ سخت و مرحلهبهمرحله روبهرو خواهد شد؛ پاسخی که ممکن است قواعد بازی در اوکراین را بهطور کامل تغییر دهد و آمریکا را وارد یکی از پرهزینهترین نبردهای نیابتی قرن بیستویکم کند.
« بازگشت به لیست اخبار