
ضرورتهای منطقی روایت قدرت
رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی در دیدار هیأت دولت بر ضرورت توجه به «روایت قدرت و قوت از امکانات کشور» از سوی مسئولان در مواجهه با مردم تأکید فرمودند.
رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی در دیدار هیأت دولت بر ضرورت توجه به «روایت قدرت و قوت از امکانات کشور» از سوی مسئولان در مواجهه با مردم تأکید فرمودند. به گزارش ، سپهر خلجی ؛ رئیس شورای اطلاعرسانی دولت سیزدهم در یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت؛رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی در دیدار هیأت دولت بر ضرورت توجه به «روایت قدرت و قوت از امکانات کشور» از سوی مسئولان در مواجهه با مردم تأکید فرمودند. ثانیا؛ این تذکر علاوه بر اینکه مبانی نظری و پایههای استدلالی دقیق دارد، برگرفته از سیره عملی امامین انقلاب و تجربه حکمرانی انقلاب اسلامی در عرصه میدان است. چرا باید مسئولان راوی قدرت کشور باشند نه راوی ضعفها؟ آیا این توصیه بهمعنای نادیدهگرفتن ضعفهاست؟ به همین دلیل است که حتی در جامعهای مانند آمریکا بهرغم بالاترین بدهی جهانی، بیشترین حجم زندانی به نسبت جمعیت، بالاترین میزان قتل روزانه با اسلحه، بالاترین فرسودگی در زیرساختها، بالاترین حجم قاچاق موادمخدر، بیشترین مشکل مربوط به مهاجران و دهها مشکل دیگر ناشی از قطبیشدن فضای سیاسی اما شعار مهم رهبران آن «اول آمریکاست». شعار اول آمریکا در حقیقت نشان دادن نقطه امید و توانستن برای رسیدن به شرایط بهتر برای شهروندان آمریکایی است. منطق حکم میکند که مسئولان ارشد نقاط امید را برجسته و زنده نگه دارند و در عین حال از باب مسئولیت اجرایی، برای حل نارساییها و تبدیل آن به نقاط امیدبخش تلاش کنند و به راهحل منطقی برسند. دوم؛ روایت ضعف و ناتوانی با تلاش برای نشستن بر منصب اجرایی منافات دارد. وقتی مسئولیتی را میپذیریم یعنی یقین داریم که قادر به بهبود شرایط و حل مشکلات پیشرو هستیم در غیراین صورت پذیرش مسئولیت با علم به ناتوانی در اجرا یا قابل حلنبودن مشکلات علاوه بر اینکه منطقا پذیرفته نیست بلکه دارای ضمان شرعی است؛ یعنی اگر فردی بداند که یا قادر به حل مشکلات نیست و یا مشکلات موجود قابل حل نیست، پذیرفتن مسئولیت به لحاظ شرعی محل ابهام و اشکال است. وقتی خود را در معرض انتخاب مردم قرار میدهیم یعنی میپذیریم که قادریم برای مشکلات کشور راهحل پیدا کنیم. اینکه بعد از مسئولیت به جای تدبیر امور صرفا به دیکته مشکلات و بازگویی نارساییها بپردازیم بیش از اینکه رفعکننده مشکلات باشد نشاندهنده بیبرنامگی و ضعف مدیریتی است. مسئولیت اجرا جای دیکته نیست؛ وقت آزمون است. سوم؛ باید به آثار بیرونی روایت ضعف و ناتوانی در جریشدن دشمنان و تمرکز بر فشار بر نقاط آسیب توجه کرد. عقلانی نیست مشکلاتی که جای طرح آن در تریبونهای مشورتی قوا، جلسات دولت و کمیسیونهای متعدد دستگاه اجرایی برای همافزایی و یافتن راهحل است، در تریبون رسانه فریاد شود. آیا قرار است رسانهها مشکلات پیشروی دولت را حل کنند یا جامعه مخاطب که خود چشمانتظار اقدام راهگشای مسئولان منتخب هستند؟ در همین چند ماه گذشته برخی مواضع ترامپ و نتانیاهو علیه ایران عینا برگرفته از ضعیفنمایی و ابراز استیصال مسئولان ایرانی در موقعیتهای مختلف بوده است. یعنی با ضعیفنمایی از کشور نهتنها مشکل را حل نکردیم بلکه فرصت لازم را هم به دشمن برای تصویرسازی علیه ایران دادیم. چهارم؛ آیا توصیه به پرهیز از روایت ضعف بهمعنای نادیدهگرفتن نارساییهاست؟ یقینا پاسخ منفی است. هم میتوان از فرصتهای کشور روایت قدرت داشت و از آینده امیدبخش تصویرسازی کرد و هم با اولویتبخشی به حل نارساییها در جهت تحقق چشمانداز برنامهریزی کرد. بدیهی است که پذیرفتنی نیست نارساییهای کشور را با خاکانداز زیر فرش پنهان کنیم اما فریاد زدن مشکلاتی که مخاطب اقدام در مورد آن خودمان هستیم چه مشکلی از جامعه را حل میکند؟
« بازگشت به لیست اخبار