
علت عقب ماندگی سینمای کودک، آدمهای این سینماست
تصور تصمیمگیران سینمای کودک از این سینما خاطرات سینمایی دروه کودکیشان است که اوضاع و احوال جامعه کاملا با امروز فرق داشت. تا زمانی که تفکر حاکم بر سینمای کودک عوض نشود، وضع همین است.
تصور تصمیمگیران سینمای کودک از این سینما خاطرات سینمایی دروه کودکیشان است که اوضاع و احوال جامعه کاملا با امروز فرق داشت. تا زمانی که تفکر حاکم بر سینمای کودک عوض نشود، وضع همین است. : روابط عمومی جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان خبر داده که دومین جلسه از سلسله نشستهای «قرار هفت» با حضور رئیس سازمان سینمایی، دبیر جشنواره، رضا بابک، آزیتا حاجیان، بابک نکویی (کارگردان انیمیشن و طراح پوستر سی و هفتمین جشنواره) و امیر مشهدیعباس (دبیر دورههایی از جشنواره تئاتر کودک) روز یکشنبه در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد. حرفهایی که در این نشست زده شده کموبیش نشان میدهد که چرا سینمای کودک کارش به اینجا رسیده و جز سالی یک دو انیمیشن موفق در مقیاس سینمای ایران (و نه تماشاگرانش)، هرچه نهادها و سازمانهای مسئول و سیاستگذار هزینه میکنند، چیز زیادی عایدشان نمیشود. ۱. در ابتدای این نشست، مشهدیعباس گفته: «زمانی سینمای ایران را در تمام دنیا با سینمای کودک و نوجوان و با آثار کیارستمی، مجیدی، فروزش و... میشناختند اما متاسفانه سینمای کودک طی این سالها خیلی رشد نکرده است.» سینمای کیارستمی سینمای کودک نیست. دورهای از سینمای کیارستمی با کودکان ممزوج بود، اما واقعا بچههای فیلمهای کیارستمی ربطی به بچههای سینمای کودک دارند؟ «قضیه شکل اول، شکل دوم» چقدر فیلم کودک است؟ «مشق شب» و «خانه دوست کجاست؟» چقدر فیلم کودکاند؟ اگر اینها فیلم کودکاند، «یک اتفاق ساده» سهراب شهید ثالث هم ــ که فیلمهای کیارستمی به آن نسب میبرند ــ فیلم کودکاند. کدام بچه را در اطرافتان میشناسید که با ذوق و شوق به تماشای کارهای کیارستمی یا شهیدثالث بنشیند؟ سینمای مجیدی هم سینمای کودک نیست. «پدر» یا «رنگ خدا» یا «بچههای آسمان» را کدام بچهای برای تماشا انتخاب میکند؟ حتی در مورد ابراهیم فروزش، به نظرتان بچهای هست که بنشیند به تماشای «خمره»؟ وقتی تلقی دبیر چند دوره جشنواره تئاتر کودک و نوجوان از سینمای کودک این است، از بقیه چه انتظاری دارید؟ ۲. در بخش دیگری از این نشست، آزیتا حاجیان که در اواخر دهه ۱۳۶۰ در دو فیلم موفق سینمای کودک و نوجوان یعنی «دزد عروسکها» (۱۳۶۸) و «سفر جادویی» (۱۳۶۹) بازی کرده بود، گفته: «مدیا بچهها را سحر کرده است و این اتفاق بخش مثبت هم دارد. یعنی بچهها جذب محتوای محدود و نصیحتگونه نمیشوند. در عین حال ما از بچهها عقب ماندهایم و دیگر نمیتوانیم با محتوای کلیشهای بچهها را به سمت خودمان جذب کنیم. بچهها را نمیشود با غل و زنجیر به برخی تفکرات چسباند.» ۳. رضا بابک در فیلم کودک «گربه آوازهخوان» (۱۳۶۹) و چند کار عروسکی تلویزیونی، از جمله صداپیشگی در «خونه مادربزرگه»، سابقه کار دارد. با اینکه هنوز برای مسنترها با قلیچِ «چریکه تارا» یا اسد خمارلوی سریال «آرایشگاه زیبا» به یاد آورده میشود، اما از نظر دستاندرکاران سینمای کودک، بابک هنوز در سینمای کودک چهرهای موفق است. واقعا بچههای امروز بابک را می شناسند؟ یا رضا فیاضی به واسطه بازی در نقش آقای همسایه در سریال «قصههای تابهتا (زیزیگولو)» (۱۳۷۳) باید همواره در جشنواره کودک حی و حاضر باشد؟ همین امسال دو فیلم از بابک اکران شده که فارغ از کیفیتشان هر دو در اکران شکست خوردهاند. بابک در این نشست گفته: «ما برای بچهها و نوجوانان هر کاری میتوانیم اجرا کنیم و هر سوژهای برای آنها قابل اجرا است.» خود بابک اگر قرار بر انتخاب میان بازی در یک فیلم سینمایی کودک و همکاری با گروهی حرفهای در فیلمی غیر کودک باشد کدام را انتخاب میکند؟ اجرای هر موضوعی برای بچهها از روی انتخاب است یا...؟ ۴. رضا بابک بازیگر خوبی است. آزیتا حاجیان در حد و اندازه سینمای ایران کارش را بلد است. رضا فیاضی هم بازیگر بدی نیست. اما مسئله خوبی و بدی آدمها نیست؛ طرز تفکر حاکم بر سینمای کودک است. سینمایی کودک و نوجوان شده سینمایی موسمی، فصلی و مناسبتی. هر سال حولوحوش همین ایام کسانی از روی وظیفه یا احترام یا انتفاع یاد سینمای کودک میافتند؛ جلسات و نشستها و المپیادها برگزار میشود؛ جشنوارهای با چند فیلم راه میافتد؛ چهرههای قدیمی مصاحبه میکنند؛ افتتاحیهها و اختتامیهها با عروسکهایی که معمولا شخصیتهای فیلمهای فرنگی هستند برگزار میشود و در آخر هم چیزی دست کسی را نمیگیرد. بچهها همچنان قهرمانان فیلمهای ابرقهرمانی فرنگی را خوب میشناسند و پیگیر سرنوشت ستارههای k-pop کرهای هستند و مانگاها و اینمههای ژاپنی را با ذوق دنبال میکنند. تصور تصمیمگیران سینمای کودک از این سینما خاطرات سینمایی دروه کودکیشان است که اوضاع و احوال جامعه کاملا با امروز فرق داشت. تا زمانی که تفکر حاکم بر سینمای کودک عوض نشود، وضع همین است. ما از بچهها عقبیم چون صدا و حرفشان را نمیشنویم یا نمیخواهیم بشنویم.
« بازگشت به لیست اخبار