عملیات چکش نیمهشب علیه ایران فقط برای ترامپ زمان خریده است | فارن افرز: با جنگ نتوانستیم ایران را مهار کنیم باید..
فارین افرز خاطرنشان کرد: نکته مهمتر اینکه تلاشها برای حمله به برنامه هستهای ایران، عزم تهران را راسختر و باور رهبران کشور را تقویت کرده است که داشتن یک بازدارنده هستهای برای جلوگیری از تهدید دشمنان-بهویژه اسرائیل و ایالات متحده ضروری است.
به گزارش ، کیهان نوشت: فارن افرز در مقالهای اظهار داشت: در بهترین حالت، حمله آمریکا به سه تاسیسات هستهای نطنز، فردو و اصفهان شاید برنامه هستهای ایران را حدود ۱۲ تا ۱۸ ماه به تعویق انداخته باشد، سایر ارزیابیهای اطلاعاتی ایالات متحده نیز حاکی از آن است که تأخیر ناشی از این حملات ممکن است تنها چند ماه باشد، برای تبدیل این وقفه تاکتیکی به یک دستاورد راهبردی، واشنگتن باید از این فرصت کوتاه برای دنبال کردن یک مسیر دیپلماتیک استفاده کند. نشریه علمی تحلیلی فارن افرز وابسته به شورای روابط خارجی آمریکا، روز دوشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۴، در یادداشتی به قلم دیوید مینچین آلیسون مدرس دانشگاه ییل و پژوهشگر پروژه مطالعاتی امنیت هستهای این دانشگاه، به بررسی ابعاد تاثیرگذاری حمله آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران پرداخته و با ذکر مثالهای تاریخی تاثیرگذاری این قبیل حملات را در توقف فعالیتهای هستهای کشورهای هدف ناکارآمد معرفی کرده است. فارین افرز در این مقاله با عنوان «چرا استفاده از زور نمیتواند از اشاعه هستهای جلوگیری کند» اظهار میدارد: برای سومین بار در چهار دهه اخیر، جنگندهها تلاش کردهاند یک برنامه هستهای در خاورمیانه را با بمباران وادار به تسلیم کنند. تازهترین تلاش با حمله هوائی اسرائیل به ایران در ۱۳ ژوئن آغاز شد. سپس، در ساعات اولیه صبح ۲۲ ژوئن، هفت بمبافکن رادارگریز بی-۲ نیروی هوائی ایالات متحده، بمبهای ۳۰ هزار پوندی نفوذگر عظیمالجثه (Massive Ordnance Penetrator) را بر روی مقاومترین سایتهای هستهای ایران رها کردند. اهداف اصلی ایالات متحده تأسیسات غنیسازی ساخته شده در اعماق زمین یعنی فردو و نطنز و همچنین یک مرکز فناوری هستهای در اصفهان بودند. آمریکا باید برای تبدیل وقفه ناشی از حملات به دستاورد راهبردی، از دیپلماسی استفاده کند در قسمتی از این مقاله فارن افرز آمده است: در بهترین حالت، عملیات «چکش نیمهشب» (حمله آمریکا به سه تاسیسات هستهای نطنز، فردو و اصفهان) شاید برنامه هستهای ایران را حدود ۱۲ تا ۱۸ ماه به تعویق انداخته باشد. بنا بر گزارشی که «والاستریت ژورنال» در ۲ ژوئیه منتشر کرد، پنتاگون حداکثر یک تا دو سال عقبافتادگی را برآورد کرده، اما سایر ارزیابیهای اطلاعاتی ایالات متحده نیز حاکی از آن است که تأخیر ناشی از این حملات ممکن است تنها چند ماه باشد، با توجه به توانایی ایران برای بازیابی مواد، پراکندن سایتها و بازسازی در تأسیسات مخفی. تلقی این وقفه به عنوان یک پیروزی راهبردی یک اشتباه اساسی خواهد بود. در واکنش به این حملات، تهران تأسیسات هستهای عمیقتر، پراکندهتر و با دفاع شدیدتر خواهد ساخت و کارایی حملات بعدی را کاهش خواهد داد. آلیسون نویسنده این مقاله میافزاید: مشکل اینجاست که مذاکرهکنندگان اکنون با ایرانی مواجه هستند که توسط دو ارتش هدف قرار گرفته و ممکن است هرگونه مصالحه را دعوتی به حملات آینده بداند. تجربه نشان میدهد یک کشور در حال اشاعه که از حملات جان سالم به در برده، از آنها درس میگیرد، زیرساختهای خود را مقاومتر میکند و با پنهانکاری بیشتر و اراده سیاسی قویتر به کار بازمیگردد. بمبها میتوانند زمان بخرند؛ اما تنها دیپلماسی میتواند امنیت پایدار به ارمغان آورد. واقعیت بسیار نامطمئنتر از ادعای ترامپ است در این مقاله آمده است: واشنگتن این عملیات را که «چکش نیمهشب» نامیده شد، یک موفقیت چشمگیر اعلام کرد؛ رئیسجمهور دونالد ترامپ گفت این تأسیسات «کاملاً و به طور کامل نابود شدهاند.» اما واقعیت بسیار نامطمئنتر است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، نهاد بیندولتی مسئول ارزیابی پایبندی به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، از نزدیک شدن به شعاع حدود ۴۰ مایلی تأسیسات هدفگرفتهشده منع شد و نتوانست میزان خسارت واردشده به سالنهای زیرزمینی فردو و نطنز را بررسی کند. وزارت دفاع ایالات متحده بعدها ادعاهای ترامپ درباره مقیاس تخریب را تعدیل کرد و پذیرفت که از محل نگهداری ذخایر اورانیوم با غنای نزدیک به سطح تسلیحاتی ایران اطلاعی ندارد. آلیسون اظهار میدارد: درواقع، شواهد قوی غیرمستقیمی وجود دارد که پیش از اصابت بمبهای آمریکایی، تهران مواد هستهای و همچنین مجموعههای سانتریفیوژ پیشرفته مورد استفاده برای غنیسازی اورانیوم را از سایتهای هدفگرفتهشده تخلیه کرده بود. تصاویر ماهوارهای تجاری فعالیت چشمگیر کامیونها را در سایت فردو در روزهای منتهی به حمله ۲۲ ژوئن نشان میداد. بر اساس اطلاعاتی که مقامات نظارتی ایران در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دادند، پس از بمباران، هیچ افزایش قابل اندازهگیری در سطح تشعشعات در مناطق اطراف تأسیسات هدف قرار گرفته ثبت نشد که نشان میدهد این حملات احتمالاً نتوانستهاند ذخایر اورانیوم را نابود کنند. درواقع، به احتمال زیاد ایران همچنان بخش زیادی یا حتی همه ذخایر پیش از حمله اورانیوم با غنای بالا را در اختیار دارد - ذخایری که به گفته برخی برآوردها برای ساخت حداکثر ده بمب هستهای کافی است. تاریخ نشان میدهد که نابود کردن زیرساختها ممکن است تواناییهای یک دولت نوظهور هستهای را عقب بیندازد، اما تمایلات آن کشور برای دستیابی به سلاح هستهای را تشدید میکند فارن افرز خاطرنشان میکند: اما حتی اگر این حملات هوائی واقعاً خسارات سنگینی به سایتهای هستهای ایران وارد کرده باشند، تاریخ نشان میدهد که نابود کردن زیرساختهای سطحی بهندرت امنیت پایدار ایجاد میکند. چنین حملاتی ممکن است تواناییهای یک دولت نوظهور هستهای را عقب بیندازد، اما همچنین تمایلات آن کشور برای دستیابی به سلاح هستهای را تشدید میکند. در مورد ایران، دولت ترامپ، مانند اسرائیل پیش از آن، ظاهراً در دام «بمبهای هوشمند» گرفتار شده است. اعتمادی اشتباه به قدرت تسلیحات دقیق برای متوقف کردن جهش هستهای یا حتی تحریک فروپاشی رژیم. فارن افرز در بخش دیگری از این مقاله با عنوان«صرفا جهت نمایش» عنوان می...
« بازگشت به لیست اخبار