قلب اسرائیل زیر ضربه نامرئی تهران لرزید! | تهدیدی که تلآویو برایش آماده نبود
1404/04/27 - 11:20
101 بازدید
«در فضای سایبری، زرادخانه ایران بهطرز چشمگیری گسترش یافته است: هزاران سند اسرائیلی هکشده، افشای اطلاعات سربازان رژیم، مختلسازی سامانههای راداری و نظارتی، حمله به زیرساختهای حیاتی. تهران اکنون میتواند بدون شلیک حتی یک موشک، در عمق اسرائیل ضربه بزند.»
«در فضای سایبری، زرادخانه ایران بهطرز چشمگیری گسترش یافته است: هزاران سند اسرائیلی هکشده، افشای اطلاعات سربازان رژیم، مختلسازی سامانههای راداری و نظارتی، حمله به زیرساختهای حیاتی. تهران اکنون میتواند بدون شلیک حتی یک موشک، در عمق اسرائیل ضربه بزند.» به گزارش همشهریآنلاین، سایت The Cradle در نوشتاری تفصیلی به بررسی آینده آتشبس میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا پرداخته است. جنگ دوازده روزه ژوئن ۲۰۲۵ میان ایران و رژیم اشغالگر اسرائیل، دههها حملات پنهانی، خطوط قرمز و خویشتنداری تحت مدیریت خارجی را در هم شکست. افشای برخی جزئیات از نشستهای نتانیاهو و ترامپ حاکی از اختلاف در اولویتهاست. این شکاف صرفاً به اختلافات تاکتیکی محدود نمیشود، بلکه نشاندهنده دو پایانبندی سیاسی متضاد است در کمتر از دو هفته، موشکهای ایران به تلآویو رسیدند و جنگندههای اسرائیلی به اعماق خاک ایران نفوذ کردند؛ بهگونهای که آنچه سالها در حالت نیمهنهفته باقی مانده بود، به جنگی مستقیم و علنی تبدیل شد. آتشبسی که به دنبال آن برقرار شده، نه نقطه عطفی در صلح، بلکه یک وقفه بود. اکنون دو طرف خود را برای یک تقابل طولانیمدت آماده میکنند؛ تقابلی که منطقه را دگرگون میکند، اتحادها را بازترسیم خواهد کرد و مرزهای سلطه آمریکا در غرب آسیا را به چالش میکشد. ترامپ و نتانیاهو هنوز اختلاف نظر دارند با پایان سفر اخیر نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، به آمریکا، سیاستگذاری در مورد ایران همچنان نقطهای پرتنش میان تلآویو و واشنگتن باقی مانده است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا که روزبهروز بیشتر از درگیریهای منطقهای احتراز میکند، از راهبردی محدود حمایت میکند که هدفش جلوگیری از «گریز هستهای» ایران است، بدون آنکه آمریکا را درگیر یک تقابل نظامی عمیق کند. در مقابل، نتانیاهو از واشنگتن بازگشته تا خواستار رویکردی بسیار تهاجمیتر شود، رویکردی که هدف آن تسریع در فروپاشی داخلی جمهوری اسلامی ایران است. افشای برخی جزئیات از نشستهای نتانیاهو و ترامپ حاکی از اختلاف در اولویتهاست. این شکاف صرفاً به اختلافات تاکتیکی محدود نمیشود، بلکه نشاندهنده دو پایانبندی سیاسی متضاد است: برای ترامپ، دیپلماسی ابزاری برای مهار تنشهاست؛ برای نتانیاهو، خودِ تقابل یک استراتژی است. تلآویو خواستار تسلیم تهران است، نه مهار. درسهایی از جنگ جنگ دوازدهروزه نخستین تقابل نظامی مستقیم و گسترده میان ایران و رژیم اشغالگر بود. در حالیکه برخوردهای قبلی بر جنگ اطلاعاتی و نبردهای نیابتی تکیه داشت، این درگیری به تبادل کامل موشکها و پهپادها منتهی شد. با استناد به مفهوم «تعادل هزینه» که میگوید «هرچه هزینه جنگ در مقایسه با منافع احتمالی آن بیشتر شود، احتمال وقوع آن کاهش مییابد»، میتوان فهمید چرا آمریکا عقبنشینی کرد. حملات هوایی اسرائیل تأسیسات هستهای و زیرساختهای حیاتی در عمق خاک ایران را هدف گرفت. در مقابل، موشکهای بالستیک و پهپادهای ایرانی به فضای هوایی اسرائیل نفوذ کرده و اهداف نظامی و اطلاعاتی، از جمله در تلآویو را هدف قرار دادند. این جنگ، بسیاری از فرضیات قدیمی را نابود کرد. ایران بزرگترین پایگاه آمریکا در غرب آسیا – پایگاه العدید در قطر – را هدف قرار داد تا نشان دهد در برابر حملات آمریکا به تأسیسات هستهایاش، مایل است مستقیماً به واشنگتن پاسخ دهد. آمریکا نیز ظرفیت خود برای ورود نظامی به تقابل با ایران را به نمایش گذاشت، اما از درگیر شدن در یک جنگ طولانیمدت اجتناب کرد. دو طرف، با الهام از نظریه «ریسک محاسبهشده»، سعی کردند توانمندی و اراده خود را نشان دهند، بدون آنکه به آستانه جنگ تمامعیار برسند. با استناد به مفهوم «تعادل هزینه» که میگوید «هرچه هزینه جنگ در مقایسه با منافع احتمالی آن بیشتر شود، احتمال وقوع آن کاهش مییابد»، میتوان فهمید چرا آمریکا عقبنشینی کرد. تهران روشن کرد که حمله گستردهتر آمریکا با واکنش منطقهای همراه خواهد بود تهدیدی علیه بازار انرژی و نیروهای آمریکایی. این واقعیت، بیش از هر انگیزه صلحطلبانه، دلیل چرخش ترامپ به سمت دیپلماسی بود. سه درس کلیدی ۱. محدودیتهای اسرائیل با وجود برخی موفقیتهای اولیه، از جمله حملات دقیق به کمک نفوذ گسترده موساد در دستگاه اطلاعاتی ایران، رژیم اشغالگر نتوانست برنامه هستهای ایران را فلج کند. ایران ضعف سامانه دفاع موشکی چندلایه اسرائیل را آشکار کرد. این جنگ به اسرائیل یادآوری کرد که حمایت سیاسی و نظامی آمریکا یا عدم حمایت آن تعیین میکند تا چه اندازه میتوانند علیه ایران پیش بروند. ترامپ، با وجود همدلی با اهداف کلی اسرائیل، به وضوح نمیخواست درگیر یک جنگ طولانی شود. بارش مداوم موشکها سامانههای گنبد آهنین و سایر سامانهها را از کار انداخت و نشان داد که تلآویو نمیتواند بدون هزینه حمله کند. به اعتراف مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS)، ایران با وجود برتری تکنولوژیک اسرائیل، میتواند «خسارات قابل توجهی وارد کند.» ۲. آسیبپذیریهای ایران ۳. خطوط قرمز واشنگتن این جنگ به رهبران اسرائیل یادآوری کرد که حمایت سیاسی و نظامی آمریکا یا عدم حمایت آن تعیین میکند تا چه اندازه میتوانند علیه ایران پیش بروند. دولت ترامپ، با وجود همدلی با اهداف کلی اسرائیل، به وضوح نمیخواست درگیر یک جنگ طولانی شود. پس از کمک به اسرائیل در حمله به تأسیسات هستهای ایران، ترامپ با اعلام «ماموریت انجام شد» و فشار برای آتشبس، نوعی «خروج نرم» برای خود فراهم کرد. این بدان معناست که واشنگتن ممکن است برای جلوگیری از گریز هستهای ایران از زور استفاده کند، اما نه برای سرنگونی نظام ایران و نه برای جنگی آشکار بهنمایندگی از اسرائیل. راهبرد جنگ فرسایشی تلآویو پس از آتشبس، هدف راهبردی اسرائیل همچنان پابرجاست: مهار قدرتگیری ایران، جلوگیری از اهداف منطقهای و هستهای آن و ایجاد شرایط برای فروپاشی داخلی. اما تلآویو میداند که یک جنگ ...
« بازگشت به لیست اخبار