
مأموریت جدید ترامپ: خفهکردن روسیه، مهار چین
به گزارش مشرق، موسسه مطالعات تحریریه در مطلبی در تلگرام نوشت: اما مسئله نگرانکنندهتر اینجاست که دولت ترامپ ممکن است از این فرصت استفاده کرده و در گامی خطرناکتر، موشکهای کروز «تاماهاک» را در اختیار اوکراین قرار دهد. اما واقعیت چیست؟ پاسخ هند مبهم و دوپهلو بود؛ در حالی که ترامپ با آبوتاب از «پیروزی» خود سخن میگفت، در پشت پرده شاید محاسبات دیگری جریان داشت. نگرانکنندهتر این است که او مستقیماً چین را هدف قرار داده و هشدار داده است: «نوبت بعدی، نوبت آنهاست.» نفت ارزان روسیه یا لبخند ترامپ؟ هند کدام را انتخاب میکند؟ اگر هند واقعاً واردات نفت از روسیه را به طور چشمگیری کاهش دهد، درآمد انرژی مسکو به شدت افت خواهد کرد. نباید فراموش کرد که در سال گذشته، نزدیک به یکسوم صادرات نفت روسیه راهی هند شد، و همین پولها سوخت اصلی ماشین جنگی پوتین بودند. اگر هند از این جبهه خارج شود، کشورهایی مانند ترکیه یا برخی دولتهای جنوب شرق آسیا که هنوز در حال تماشای اوضاع هستند، ممکن است از آن پیروی کنند؛ در آن صورت، اقتصاد روسیه واقعاً دچار بحران مضاعف خواهد شد. هیجان امروز ترامپ نیز بیدلیل نیست. عقبنشینی نسبی هند به او اعتمادبهنفس تازهای بخشیده و اکنون نگرانیاش از ارسال موشکهای تاماهاک به اوکراین بسیار کمتر شده است. پیشتر او از دادن موشکهای دوربرد به کییف خودداری میکرد، زیرا هم میخواست پوتین را تحت فشار تدریجی بگذارد و هم از واکنش متقابل روسیه میترسید. اما اکنون با تغییر جبهه هند، ترامپ احساس میکند که سیاست فشار اقتصادیاش جواب داده است و با جسارت بیشتری عمل میکند. او حتی با اعتماد کامل اعلام کرده که این روند، پایان جنگ را نزدیکتر خواهد کرد؛ چون به گفتهی او، «شریان اقتصادی روسیه بریده شده است». به نظر من، ارسال موشکهای تاماهاک به اوکراین دیگر از مرحلهی احتمال گذشته و وارد مرحلهی شمارش معکوس شده است. مذاکرات بین روسیه و اوکراین همچنان در بنبست قرار دارد و سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجهٔ روسیه، خودش اعتراف کرده که «حفظ وضعیت تعلیق فعلی، تنها گزینهی موجود است». همین بنبست یعنی آمریکا دیر یا زود فشار نظامی را بیشتر خواهد کرد. در همین هفته، ولودیمیر زلنسکی به کاخ سفید رفت و هدف اصلی سفرش گرفتن موشکهای کروز تاماهاک و سامانههای دفاع هوایی پاتریوت بود. ترامپ هم بیپرده گفت که «اوکراین قصد دارد حمله کند». اما اگر تاماهاکها واقعاً به دست اوکراین برسند، موازنهی جنگ کاملاً تغییر خواهد کرد. ارتش روسیه تا الان با تکیه بر دفاع در عمق و جنگ فرسایشی توانسته پیشروی اوکراین را مهار کند، اما اگر تاماهاکها وارد میدان شوند و به اوکراینیها امکان هدفگیری مستقیم مراکز لجستیکی و فرماندهی روسیه را بدهند، آنگاه اهدافی مثل پل کریمه یا پایگاه ناوگان دریای سیاه هم در تیررس قرار میگیرند. روسیه هم هشدار داده که تحویل تاماهاکها به اوکراین اقدامی بهشدت تحریکآمیز است که میتواند روابط مسکو و واشنگتن را تخریب کند — و این تهدید کاملاً جدی است. پوتین پیشتر خط قرمز مشخصی تعیین کرده بود: «هرگونه حمله به خاک روسیه پاسخ هستهای در پی خواهد داشت». حالا تاماهاک با برد بالا و دقت مرگبارش دقیقاً میتواند جرقه عبور از همان خط قرمز باشد. اما اینجا یک چرخش جالب وجود دارد: به گمان من، هند واقعاً تسلیم نشده. هند همیشه سیاست «روی دیوار نشستن» را در پیش گرفته، و واکنش مبهم اخیرش هم نشان میدهد که احتمالاً دارد زمان میخرد تا ببیند اوضاع به کدام سمت میرود. از طرف دیگر، ترامپ عملاً هند را به عنوان یک نمونهی آزمایشی انتخاب کرده تا همین مدل فشار را بعداً روی چین پیاده کند. خودش هم علناً گفته: «حالا وقت آن رسیده که چین هم همین کار را بکند». اما آیا این حربه در برابر چین هم جواب میدهد؟ قطعاً نه. امروز وزارت خارجهی چین خیلی صریح خطاب به واشنگتن گفت: «بهتر است هر بار پای چین را وسط نکشید؛ همکاری پکن و مسکو مشروع و قانونی است. ایالات متحده نباید خیال اعمال تحریمهای یکجانبهی غیرقانونی یا دستدرازی قضایی علیه چین را در سر بپروراند. اگر منافع مشروع چین آسیب ببیند، پاسخ قاطع در راه خواهد بود». چین، هند نیست که به این راحتی عقبنشینی کند. سه دلیل روشن وجود دارد که نشان میدهد پکن تا آخر مسیر خواهد ایستاد: اول، امنیت انرژی خط قرمز چین است. سال گذشته چین بیش از ۱۰۰ میلیون تُن نفت روسیه وارد کرد و فقط در نیمهی نخست امسال این رقم به ۴۹ میلیون تُن رسیده است. اگر این واردات ناگهان متوقف شود، هزینهی انرژی در داخل کشور سر به فلک میکشد و ثبات اقتصادی به خطر میافتد. پکن بارها تأکید کرده که «تجارت قانونی نباید سیاسی شود» — و پیام پنهانش واضح است: آمریکا حق ندارد به ما بگوید از چه کسی بخریم و از چه کسی نه. دوم، روابط چین و روسیه به سطح یک اتحاد «پشتبهپشت» رسیده است. در شرایطی که غرب از همهسو چین را محاصرهی اقتصادی و ژئوپلیتیکی کرده، پکن هرگز دیوار حمایتی خود را در برابر مسکو فرو نخواهد ریخت. سوم، چین ابزارهای فراوانی برای واکنش دارد. میتواند تجارت با روسیه را با تسویه بر پایهی یوان گسترش دهد و از این راه بینالمللی شدن پول ملیاش را سرعت ببخشد، یا حتی مستقیماً از سلاح منابع استراتژیک استفاده کند — مثلاً محدودیت در صادرات عناصر نادر خاکی که میتواند ضربهای مستقیم به صنایع پیشرفتهی آمریکا بزند. البته چین اهل ماجراجویی بیمحابا نیست. به احتمال زیاد، رویکردی چندلایه و هوشمندانه در پیش میگیرد: از یکسو بر «نیاز منطقی انرژی» تأکید میکند تا فشار افکار عمومی را خنثی سازد، و از سوی دیگر، با افزایش سرمایهگذاری در حوزهی انرژیهای نو، وابستگی خود به نفت روسیه را بهتدریج کاهش میدهد. جالبتر اینکه پکن شاید از همین فرصت برای یکپارچهسازی بازار انرژی آسیا استفاده کند؛ مثلاً با اندونزی و مالزی برای ایجاد «اتحاد ذخایر نفتی منطقهای» همکاری کند تا وابستگی به قیمتگذاری دلاری را تضعیف نماید. *بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.
« بازگشت به لیست اخبار