
ماجرای همبرگر ۱۵ میلیونی پروازی! | وقتی زندگی قربانی نمایش میشود!
صد سال پیش یک اقتصاددان آمریکایی به نام وبلن، ریشه مشکلات اقتصادی را در دل جامعه جستجو کرد؛ آنجا که تنپرورها، سرمایه را به جای اینکه صرف تولید و شکوفایی کشور کنند، صرف نمایش میکردند.
صد سال پیش یک اقتصاددان آمریکایی به نام وبلن، ریشه مشکلات اقتصادی را در دل جامعه جستجو کرد؛ آنجا که تنپرورها، سرمایه را به جای اینکه صرف تولید و شکوفایی کشور کنند، صرف نمایش میکردند. به گزارش همشهریآنلاین، تبیان نوشت: این سادهترین روایت است که بگوییم: دولت ناکارآمد است، سیاستگذار اشتباه میکند، ساختار اقتصاد بیمار است. حدود صد سال گذشته یک اقتصاددان آمریکایی_نروژی به نام وبلن، ماجرا را عمیقتر میدید و ریشه مشکلات اقتصادی را در دل جامعه جستجو کرد؛ در جایی که طبقه تنپرورها مصرف هرز دارد. کسانی که زمان را مصرف میکنند برای اینکه سر زبانها بیفتند و موقعیت اجتماعی بسازند؛ البته نه با کار و مولدسازی برای کشور، بلکه با خلق ایده مصرف؛ یعنی مصرف زمان برای چگونگی مصرف! مثل ایده سفارش یک همبرگر مکدونالد از دوبی به کیش، آن هم با پرواز اختصاصی و قیمت ۱۵ میلیون تومان! مصرف برای مصرف وقتی تنپرورها این نمایش را آغاز میکنند، طبقات پایینتر هم وارد بازی میشود. در واقع نانِ تنپرورها در همین «نمایش» است: کشاندن دیگران به چرخه مقایسه و تقلید. به این شکل اقشار مختلف جامعه در لوپ مقایسه دائمی، مصرف و در نتیجه نمایش گرفتار میسازند تا جایی که خود را از آنچه واقعا هستند در وضعیت مالی فقیرتر میبینند. بربریت دیجیتال! اما این مصرف احمقانه تازه نیست؛ ریشهاش میرسد به عصر بربریت. همان دورانی که آدمها مثل گرگهای گرسنه در میدان رقابت، برای گرفتن جایگاه بالاتر دست به هر کاری میزدند. مصرف زیاد و اغراقآمیز، رفاهطلبی، نمایش و به رخ کشیدن هر چیزی که بوی «من برترم» میداد، ابزارهایی بود برای برتریجویی و لهکردن رقبا. در عصر اشرافسالاری یا همان بربریت، این سبک زندگی منحصر به طبقهای خاص بود؛ همان طبقه تنآسا که بالای هرم اجتماعی ایستاده بودند و با نمایش ثروت، دیگران را به زنجیر حسرت و تقلید میکشیدند. امروز اما همان الگو دوباره زنده شده، با ابزارهای مدرن مثل اینستاگرام. تنها فرقش این است که میدان نمایش از تالارهای اشرافی به صفحههای موبایل کوچ کرده؛ اما اثرش همان است: کشاندن جامعه به سمت مصرف، تقلید، و دورشدن روزافزون از تولید و مولدسازی. تن پرورها، خوره رشد اقتصاد وبلن در نظریه «طبقه تنآسا» هشدار داده بود که جامعهای که چنین الگویی بر آن حاکم شود، روزبهروز از مسیر شکوفایی دور میشود و سرمایه به جای آنکه موتور رشد اقتصادی باشد، به بنزینی برای مسابقه نمایش تبدیل میشود. وقتی جامعه غرق توهم فقر میشود در نهایت، این طبقه تنپرور با نمایشهای مصرفیشان، مثل خوره به جان جامعه میافتند و کشور را از پیشرفت واقعی عقب میاندازند. به این شکل سرمایهای که میتوانست موتور محرک اقتصاد باشد، حالا بنزین مسابقهای بیپایان برای به رخ کشیدن و تقلید شده؛ در نتیجه جامعه در فقر، حسرت و بدهکاری غیر واقعبینانخ غرق میشود، تولیدکنندهها و کارآفرینان فراموش میشوند و مصرفکنندههای نمایشی قهرمان میشوند؛ بنابراین این چرخه، کل کشور را به سمت عقبماندگی اقتصادی و فرهنگی میکشاند.
« بازگشت به لیست اخبار