ماریا کورینا ماچادو کیست و چرا جایزه صلح نوبل گرفت؟/ صلح به سبک نوبل: تقدیم جایزه به حامی ترامپ و نتانیاهو +تصاویر

ماریا کورینا ماچادو کیست و چرا جایزه صلح نوبل گرفت؟/ صلح به سبک نوبل: تقدیم جایزه به حامی ترامپ و نتانیاهو +تصاویر

1404/07/25 - 05:06 198 بازدید
ماریا کورینا ماچادو، معارض ونزوئلایی، در حالی برنده جایزه صلح نوبل شد که از عاملان نسل‌کشی در فلسطین حمایت کرده و حتی رسماً از نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، خواسته به کشورش حمله نظامی کند.
ماریا کورینا ماچادو، معارض ونزوئلایی، در حالی برنده جایزه صلح نوبل شد که از عاملان نسل‌کشی در فلسطین حمایت کرده و حتی رسماً از نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، خواسته به کشورش حمله نظامی کند. - جایزه‌ی صلح نوبل، که قرار بود به افرادی تعلق گیرد که «بیش‌ترین یا بهترین اقدام را برای برادری بین ملت‌ها، الغا یا کاهش ارتش‌های دائمی، و برگزاری و ترویج کنگره‌های صلح انجام داده‌اند»، تاریخچه‌ای اغلب بحث‌برانگیز دارد. اگرچه این جایزه در برخی موارد، ابتکارهای واقعاً مهم برای ترویج صلح را مورد تقدیر قرار داده، اما در اکثر مواقع، جنجال‌برانگیز بوده و بحث‌هایی را در مورد قضاوت کمیته‌ی تصمیم‌گیر، نفوذ سیاسی در تعیین برنده، و به طور کلی، تعریف اهداکنندگان جایزه از مفهوم «صلح» برانگیخته است. اعطای جایزه‌ی امسال به «ماریا کورینا ماچادو» رهبر معارضان ونزوئلا، که او را «بانوی آهنینِ ونزوئلا» می‌خوانند، بسیاری از این جنجال‌ها را دوباره شعله‌ور کرده و سنت جنجال بر سر این جایزه‌ی بین‌المللی را ادامه داده است. اگرچه کمیته‌ی نوبل ماچادو را «قهرمان صلح» توصیف کرده و دلیل اعطای جایزه به او را «مبارزه با دیکتاتوری در ونزوئلا» دانسته، اما این تصمیم به دلیل روابط و اتحادهای سیاسی گذشته‌ی او و همچنین اقدام این سیاستمدار ونزوئلایی به تقدیم جایزه‌اش به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، بلافاصله، مورد انتقاد قرار گرفته است. «ماریا کورینا ماچادو» رهبر معارضان ونزوئلا، ۲۸ آگوست ۲۰۲۴، در کاراکاس، پایتخت این کشور، در جمع معترضان به پیروزی «نیکلاس مادورو» برگه‌های نمادین شمارش آرا را در دست گرفته است. ماچادو ادعا می‌کند معارضان، با اختلاف، برنده‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۴ شده‌اند، اما دولت دست به تقلب زده است. این سناریو به نظر شما تکراری نمی‌آید؟ تاریخچه‌ای از جنجال: وقتی صلح سیاسی می‌شود جنجال پیرامون جایزه‌ی صلح نوبل پدیده‌ی تازه‌ای نیست؛ بلکه در تاروپود تاریخ تقریباً ۱۲۰ ساله‌ی این جایزه تنیده شده است. انتخاب یک فرد یا سازمان از میان بافت پیچیده‌ی سیاست جهانی به عنوان ترویج‌کننده‌ی صلح، به خودی خود اقدامی جنجالی است. یکی از قدیمی‌ترین انتقاداتی که همیشه به جایزه‌ی صلح نوبل وارد شده، به ماهیت تعریف «صلح» برمی‌گردد که در ذهن افراد مختلف، متفاوت است. آن‌چه که یک نفر راهی به سوی صلح می‌بیند، ممکن است از نظر فردی دیگر، تسلیم یا حتی عملی تجاوزکارانه باشد. بر همین اساس، اهدای جایزه‌ی صلح نوبل به برخی افراد، اکنون، با نگاه به گذشته، اقدامی جنجالی و چه‌بسا حتی ضدصلح به نظر می‌آید. تصویری از نماد صلح نوبل (جلوی تصویر) و برخی از افرادی (پس‌زمینه) که اعطای این جایزه به آن‌ها جنجال‌برانگیز بوده است. جایزه‌ی صلح نوبل ده‌ها سال است به جای ارزش‌گذاری واقعی برای «صلح» به ابزاری سیاسی تبدیل شده که اعتبار خود را از دست داده است. به عنوان نمونه، جایزه‌ی سال ۱۹۷۳ که به طور مشترک به هنری کیسینجر، وزیر خارجه‌ی وقت آمریکا، و «له دوک تو» نماینده‌ی حزب حاکم ویتنام شمالی در مذاکرات صلح با هدف پایان جنگ ویتنام اهدا شد، از نظر بسیاری افراد یکی از جنجالی‌ترین جایزه‌های صلح نوبل بود. اولاً، اعطای جایزه به کیسینجر، به عنوان معمار اصلی سیاست خارجی آمریکا و کسی که، در وهله‌ی اول، مسئول تشدید جنگ ویتنام و همچنین بمباران کامبوج و لائوس بود، مضحک به نظر می‌رسید؛ تا جایی که دو نفر از اعضای کمیته‌ی نوبل در اعتراض به این تصمیم، استعفا دادند. دوماً، خود له دوک تو، با استناد به این‌که صلح در عمل هنوز حاصل نشده، از دریافت این جایزه خودداری کرد؛ تصمیمی که اتفاقاً کاملاً درست از آب درآمد. در حالت بدبینانه، جایزه‌ی صلح نوبل به دلایل کاملاً سیاسی به کیسینجر داده شده بود، چراکه اسناد جدید نشان می‌دهند کمیته‌ی نوبل حتی همان زمان نیز به‌خوبی می‌دانسته که جنگ ویتنام با این توافق‌نامه به پایان نخواهد رسید. و در حالت خوش‌بینانه، این جایزه‌ی جنجالی، نشان داد تقدیر از افرادی که از جنبه‌های دیگر تفرقه‌انگیز هستند و یا ابتکاراتی که هنوز به نتیجه نرسیده‌اند، تا چه اندازه می‌تواند اشتباه باشد. «یاسر عرفات» (راست) رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین و «اسحاق رابین» (چپ) نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی، سال ۱۹۹۳، در حضور «بیل کلینتون» رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در کاخ سفید به مناسبت دستیابی به اولین توافق اسلو با یک‌دیگر دست می‌دهند. در حالی که عرفات، یکی از برندگان جایزه‌ی صلح نوبل سال بعد بود، فلسطینیان او را به خیانت به کشورشان و تسلیم در مقابل رژیم صهیونیستی متهم می‌کنند. چنان‌که اتفاقات بعد از این توافقات، به‌وضوح، نشان داد، کوتاه آمدن مقابل رژیم صهیونیستی نه‌تنها گامی در جهت صلح نیست، بلکه صهیونیست‌ها را به گسترش جنایت‌هایشان تشویق می‌کند. یکی دیگر از جوایز بسیار بحث‌برانگیز، جایزه‌ی سال ۱۹۹۴ بود که به طور مشترک به یاسر عرفات، رئیس کمیته‌ی اجرایی سازمان آزادی‌بخش فلسطین و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، شیمون پرز، وزیر خارجه‌ی وقت رژیم صهیونیستی، و اسحاق رابین، نخست‌وزیر وقت این رژیم، به خاطر تلاش‌هایشان در چارچوب توافق‌نامه‌های اسلو برای «برقراری صلح در خاورمیانه» اهدا شد. این در حالی است که صرف‌نظر از نگرانی‌ها درباره‌ی اقدامات تروریستی طرف‌های مذاکره‌کننده در گذشته، توافقی که امضا شد و قرار بود موجب عقب‌نشینی اسرائیل از اراضی اشغالی فلسطین و اعطای حق تعیین سرنوشت به فلسطینیان شود، در نهایت هرگز محقق نشد. (از راست) «اسحاق رابین» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی، و «شیمون پرز» وزیر خارجه‌ی وقت این رژیم، و «یاسر عرفات» رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین، در اسلو، پایتخت نروژ، با جوایز صلح نوبل خود عکس می‌گیرند. طبق توافقات اسلو، قرار بود اسرائیل حق فلسطینیان در تعیین سرنوشت خود را به رسمیت بشناسد. جایزه‌ی سال ۲۰۰۹ به باراک اوباما، که آن زمان تازه به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب شده بود، نیز شک و تردیدهای زیادی را برانگیخت. اعطای این جایزه به اوباما در حالی که هنوز یک سال هم از ریاست‌جمهوری او نگذشته بود، آن هم به دلیل آن‌چه که کمیته‌ی نوبل «تلاش‌های خارق‌العاده‌ی او برای تقویت دیپلماسی بین‌المللی و همکاری بین ملت‌ها» توصیف کرد، از نظر بسیاری افراد اقدامی عجولانه و زودهنگام مبتنی بر آرزوهای خوش‌بینانه به جای دستاوردهای واقعی بود. این تردیدها، اکنون با بررسی سابقه‌ی رئیس‌جمهور وقت آمریکا پس از دریافت جایزه‌ی صلح نوبل، منطقی‌تر به نظر می‌رسند. اوباما در دوران ریاست‌جمهوری‌اش کارزاری از حملات پهپادی را در افغانستان به راه انداخت و جنگ‌های ایالات متحده در این کشور و عراق را ادامه داد؛ اقداماتی که با روح هر جایزه‌ی صلحی در تضاد هستند. باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، سال ۲۰۰۹، در حالی جایزه‌ی صلح نوبل را به خاطر «تلاش‌های خارق‌العاده‌اش برای تقویت دیپلماسی بین‌المللی و همکاری بین ملت‌ها» دریافت کرد که هنوز حتی یک سال هم از انتخابش نگذشته بود. اوباما بعدها به خاطر گسترش حملات پهپادی آمریکا در کشورهای دیگر به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت. در همین‌باره بخوانید: ›› این مثال‌ها، الگوهای تکرارشونده‌ای را نشان می‌دهند: کمیته‌ی نوبل، گاهی اوقات جایزه‌ی صلح را بر اساس «وعده‌ی برقراری صلح» به افراد تقدیم می‌کند، نه در ازای «تحقق صلح پایدار.» همچنین، جایزه‌ی صلح نوبل در بسیاری از موارد به دلیل انجام یک اقدام مشخص به اشخاصی تعلق می‌گیرد که ممکن است سوابق گسترده‌ترشان عمیقاً با روح صلح در تناقض باشد. «مهاتما گاندی» رهبر جنبش استقلال هند از بریتانیا و کنشگر ضداستعماری، در سال ۱۹۳۱، با لباس مشهورش که آن را به نشانه‌ی هم‌دردی با فقرا و روستائیان در کشورش می‌پوشید. گاندی که اکنون به نماد اعتراض مسالمت‌آمیز در جهان تبدیل شده، چندین بار به عنوان نامزد دریافت جایزه‌ی صلح نوبل انتخاب شد، اما این جایزه هرگز به او تعلق نگرفت. ماریا کورینا ماچادو؛ حامی جنایت‌کاران و حامیِ حامیِ جنایت‌کاران اعطای جایزه‌ی امسال (۲۰۲۵ میلادی) به ماریا کورینا ماچادو نیز در ادامه‌ی روال جنجالی تاریخ جایزه‌ی صلح نوبل بود و بلافاصله انتقاداتی را برانگیخت که عمدتاً ناشی از جهت‌گیری‌های سیاسی او و تقدیم جایزه‌اش به دونالد ترامپ هستند. اولین موضوعی که عصبانیت منتقدان را به دنبال داشت، روابط ماچادو با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، بود. نتانیاهو به عنوان یک جنایت‌کار جنگی و رهبر کارزار آشکار نسل‌کشی فلسطینیان، توسط دیوان کیفری بین‌المللی تحت تعقیب است. این در حالی است که ماچادو در گذشته از حزب لیکود اسرائیل، که نتانیاهو ریاستش را به عهده دارد، حمایت کرده و طبق گزارش‌های موجود، سال ۲۰۲۰ با این حزب سند همکاری امضا نموده است. البته روابط ماچادو با اسرائیل و شخص نتانیاهو به همین‌جا خلاصه نمی‌شود. این معارض ونزوئلایی، که اسرائیل را «متحد واقعی آزادی» توصیف می‌کند، سال ۲۰۱۸ رسماً به نتانیاهو نامه نوشته و از او خواسته بود از نفوذ و قدرت نظامی اسرائیل «برای فروپاشی رژیم جنایت‌کار ونزوئلا» استفاده کند. نامه‌ای که «ماریا کورینا ماچادو» رهبر معارضان ونزوئلا، اوایل ماه دسامبر سال ۲۰۱۸، به «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی (و «مائوریسیو ماکری» رئیس‌جمهور وقت آرژانتین) نوشت و از او درخواست کرد تا برای سرنگونی دولت «نیکلاس مادورو» رئیس‌جمهور کشورش، به ونزوئلا حمله‌ی نظامی کنند. این یکی از اقداماتی بوده که ماچادو را واجد شرایط دریافت جایزه‌ی صلح نوبل کرده است. اظهارات مداخله‌جویانه‌ی «ماریا کورینا ماچادو» درباره‌ی ایران. کسی که خواستار حمله‌ی خارجی به کشور خودش شده، درباره‌ی «آزادی و دموکراسی» در ایران حرف می‌زند. در همین‌باره بخوانید: ›› این یعنی جایزه‌ی صلح نوبل، امسال به فردی تعلق گرفته که نه‌تنها از عاملان جنایت جنگی و نسل‌کشی در غزه حمایت کرده، بلکه از همین افراد خواسته علیه کشور خودش حمله‌ی نظامی انجام دهند. البته شاید جای تعجب هم نداشته باشد. «یورگن واتنه فرایدنس» رئیس «کمیته‌ی نوبل نروژ» که این جایزه را اهدا می‌کند، می‌گوید: «کمیته در اتاقی پر از تصاویر همه‌ی برندگان [جایزه‌ی صلح نوبل] تشکیل جلسه می‌دهد و این اتفاق مملو از شجاعت و شرافت است.بنابراین، ما تصمیم‌مان را فقط بر اساس فعالیت‌ها و وصیت آلفرد نوبل اتخاذ می‌کنیم.» طبیعتاً اگر کمیته‌ی نوبل، با نگاه به تصمیمات جنجالی گذشته‌ی خود، شخصی مانند ماچادو را شایسته‌ی دریافت جایزه‌ی صلح تلقی کرده، دونالد ترامپ حق دارد ناراحت باشد که جایزه را به او نداده‌اند؛ هرچه باشد، ترامپ از ماچادو جنایت‌کارتر است و بنابراین گزینه‌ی شایسته‌تری برای دریافت این جایزه است. «یورگن واتنه فرایدنس» رئیس «کمیته‌ی نوبل نروژ»، روز جمعه، ۱۰ اکت...
« بازگشت به لیست اخبار