معادله شکست آمریکا؛ هزینه انهدام، ده‌ها برابر قیمت هدف!/ «ناترازی» جنون‌آمیزی که جنگ علیه ونزوئلا را مبهم می سازد +عکس و فیلم

معادله شکست آمریکا؛ هزینه انهدام، ده‌ها برابر قیمت هدف!/ «ناترازی» جنون‌آمیزی که جنگ علیه ونزوئلا را مبهم می سازد +عکس و فیلم

1404/09/20 - 00:51 743 بازدید
روزی نیست که خبری درباره شروع حمله زمینی در «ساعات آتی» از حوزه کارائیب منتشر نشود. با این‌حال، اوضاع آن‌قدری که به نظر می رسد، برای انجام یک تهاجم نظامی «یک‌طرفه» و «قاطعانه» از سوی ترامپ فراهم نیست.
روزی نیست که خبری درباره شروع حمله زمینی در «ساعات آتی» از حوزه کارائیب منتشر نشود. با این‌حال، اوضاع آن‌قدری که به نظر می رسد، برای انجام یک تهاجم نظامی «یک‌طرفه» و «قاطعانه» از سوی ترامپ فراهم نیست. به گزارش سرویس جهان مشرق، چند هفته‌ای هست که دونالد ترامپ دستور گسیل نیرو و تجهیزات به سواحل ونزوئلا را صادر کرده و اوضاع از نظر تشدید، روز به روز بدتر می شود. روزی نیست که خبری درباره شروع حمله زمینی در «ساعات آتی» از حوزه کارائیب منتشر نشود. با این‌حال، اوضاع آن‌قدری که به نظر می رسد، برای انجام یک تهاجم نظامی «یک‌طرفه» و «قاطعانه» از سوی ترامپ فراهم نیست. به گزارش وبگاه تحلیلی امور دفاعی «دیفنس وان»، جنگ‌ها همواره با معیار «جان و مال» – هزینه‌های انسانی و مالی – سنجیده شده‌اند. در واقع، دونالد ترامپ از مدت‌ها پیش، از زمان انتقاداتش در سال ۲۰۱۳ از جنگ افغانستان، این عبارت را به‌عنوان سنجه‌ای برای ارزیابی خردمندانه‌بودن اعزام نیروهای آمریکایی به کار برده است. اکنون ترامپ عملیات نظامی خود را به راه انداخته است که در آن ایالات متحده چندین برابر بیش از حریفش هزینه می‌کند. تاریخ نشان می‌دهد که نقطه تصمیم‌گیری به زودی فرامی‌رسد: تشدید یا بازگشت. مناقشات درباره قانونی بودن حملات نظامی آمریکا به قایق‌های مشکوک به قاچاق مواد، محاسبات هزینه‌های آن را تحت الشعاع قرار داده است. و در حالی که در عملیات «نیزه جنوبی» تلفات جانی برای آمریکا گزارش نشده (عملیاتی که تاکنون مدعی کشتن ۸۷ شبه‌نظامی دشمن شده)، این کارزار گنجینه آمریکایی را بسیار بیشتر از عواید کارتل‌ها بلعیده است. در یک سوی این درگیری، «کارتل خورشیدها» قرار دارد که مقامات آمریکایی مدعی هستند که اتحادی بین قاچاقچیان مواد و مقامات دولتی ونزوئلاست. وزارت دادگستری آمریکا تخمین می‌زند این شبکه سالانه کوکائینی با ارزش خیابانی بین ۶.۲۵ تا ۸.۷۵ میلیارد دلار جابه‌جا می‌کند که سود خالصشان کمی کم‌تر از این رقم است. در سوی دیگر درگیری، بی‌تردید یکی از گسترده‌ترین – و در نتیجه پرهزینه‌ترین – استقرارهای نظامی تاریخ برای یک مأموریت مبارزه با مواد مخدر قرار دارد. این ناوگان دست‌کم توسط ۸۳ هواپیمای مستقر در خشکی که تاکنون در این استقرار مستند شده‌اند – با ارزش مجموع دست‌کم ۱.۸ میلیارد دلار – پشتیبانی می‌شود: ده فروند اف-۳۵بی (هر کدام ۱۰۹ میلیون دلار)، هفت فروند پهپاد ریپر (هر کدام ۳۳ میلیون دلار)، سه فروند پی-۸ پوسایدون (هر کدام ۱۴۵ میلیون دلار) و دست‌کم یک فروند هواپیمای آتش‌پوش ایسی-۱۳۰جی (۱۶۵ میلیون دلار). قطعاً این کشتی‌ها و هواپیماها برای مأموریت‌های بسیار دیگری نیز به کار رفته‌اند و خواهند رفت، اما این‌گونه است که در حال حاضر از آن سرمایه‌گذاری، بازده حاصل می‌شود. برای هواپیماها، هزینه هر ساعت پرواز حدود ۴۰ هزار دلار برای اف-۳۵ها و ایسی-۱۳۰جی؛ ۲۹۹۰۰ دلار برای پی-۸ها؛ و ۳۵۰۰ دلار برای پهپادهای ریپر است. سپس مهمات به کار رفته در خود حملات قرار دارد. تحلیل ویدیوهای حملات نشان می‌دهد نیروهای آمریکایی موشک‌های هلفایر (هر کدام حدود ۱۵۰ تا ۲۲۰ هزار دلار)، ای‌جی‌ام-۱۷۶ گریفین (۱۲۷۳۳۳ دلار بر اساس هزینه‌های سال مالی ۲۰۱۹) و احتمالاً بمب‌های خوشه‌ای جی‌بی‌یو-۳۹بی (هر کدام حدود ۴۰ هزار دلار) شلیک کرده‌اند. و در جنبه پرسنلی، دستمزد و مزایای حدود ۱۵ هزار عضو نیروهای مسلح آمریکا که تاکنون در این عملیات مستقر شده‌اند – شامل ۵۰۰۰ نفر در خشکی در پورتوریکو و ۲۲۰۰ نفر تفنگدار دریایی در کشتی‌ها – وجود دارد. وقتی این دو طرف را مقایسه کنیم، یک عدم تقارن آشکار در ارقام این «درگیری مسلحانه» هویدا می‌شود. در سطح عملیاتی، هزینه تأمین نیروهای آمریکایی گردآمده برای نیزه جنوبی دست‌کم هفت برابر درآمد سالانه دشمن و دست‌کم ۵۰۰۰ برابر بیشتر از هزینه‌ای است که دشمن برای قایق‌های تندرویی که با آن‌ها می‌جنگد، پرداخته است. در سطح تاکتیکی، ارقام حتی نامتقارن‌تر هستند. هزینه قایق‌های تندروی نابود شده، کم‌تر از هزینه یک روز عملیات ناو فورد در سواحل ونزوئلاست. هر یک از پهپادهای به کار رفته برای کشتن خدمه قایق‌ها، حدود ۶۶۰۰۰ برابر مبلغی تمام شده که طبق گزارش‌ها به هر خدمه آن قایق‌ها پرداخت شده است. هزینه هر بمب و موشک ۸۰ تا ۳۰۰ برابر دستمزد خدمه بوده است. اگر نیروهای آمریکایی برای هر حمله از چهار مهمات استفاده کرده باشند – «دو تا برای کشتن خدمه و دو تا برای غرق کردن قایق» – این مقدار ۳۲۰ تا ۱۲۰۰ برابر هزینه کارتل است. همه این‌ها ناهم‌ترازی‌ای را نشان می‌دهد که آمریکا را در هر درگیری که در دوران مدرن داشته، آزار داده است، این‌که خود را در موضع «حساب‌وشمار هولناکی» قرار داده که مجبور است چندین برابر بیشتر از دشمنانش خرج کند. با این حال، این ارقام نه‌تنها مشکلی برای جدیدترین «درگیری مسلحانه» آمریکا، بلکه برای آینده بالقوه درگیری‌های مشابه است. عملیات در حوزه کارائیب ممکن است به زودی با همان مشکل پایداری مواجه شود که در درگیری‌ها از ویتنام تا افغانستان پدیدار شد. وقتی آمریکا مجبور است چندین برابر بیشتر خرج کند تا یک هدف را خنثی کند، این هزینه نسبت به هزینه‌ای که دشمن برای میدان آوردن یا جایگزینی آن نیروی حذف‌شده می‌کند، معادله‌ای را شکل می دهد که در کسب‌وکار، «معادله بازنده» نامیده می‌شود، معادله‌ای که اغلب به شکست می‌انجامد. این حساب‌وکتاب همچنین استراتژی‌هایی را که دو طرف دنبال خواهند کرد، نشان می‌دهد. وقتی یک طرف به مراتب بیشتر از طرف دیگر خرج می‌کند، طرف ضعیف‌تر اما ارزان‌تر، درمی‌یابد که تنها کاری که باید بکند، انتظار کشیدن است. و وقتی رهبران طرف پرهزینه‌تر شروع به احساس کردن صدای تیک‌تاک ساعت کنند و پنجره‌ی زمانی عملیاتی کوچک و کوچک‌تر می شود، معمولاً یکی از دو گزینه را انتخاب می‌کنند: تخلیه یا تشدید. ممکن است عجولانه راهی برای «اعلام پیروزی و بازگشت به خانه» بیابند، همان‌گونه که آمریکا در ویتنام و افغانستان انجام داد. یا سعی می‌کنند این حساب‌وکتاب را تغییر دهند، مثلاً با به کارگیری دارایی‌های پرهزینه به شیوه‌ای دیگر، که معمولاً دراماتیک است. مثال مرتبط در اینجا از سال ۲۰۰۳ است، زمانی که تعهد تلقی‌شده «جریان نیرو» و سپس هزینه‌های غیرقابل تحمل حفظ نیروهای انبوه آمریکا در مرزهای عراق، به رئیس‌جمهور جورج دبلیو بوش کمک کرد تا ماشه حمله به آن کشور را بچکاند. این حساب‌وکتاب به خوبی ممکن است رئیس‌جمهور ترامپ را در همان موقعیت قرار دهد: یا نیروهای پرهزینه را به خانه فرا بخواند و ادعا کند که این «جنگ» را برده – یا تصمیم بگیرد آن را به جنگی واقعی تبدیل کند.
« بازگشت به لیست اخبار