مقصر اصلی ریشهای پژمان جمشیدی در این سریال چه کسیست؟ | ببینید
پژمان جمشیدی با ریش و سبیل متغیر و زخمهای غیرواقعی ساره بیات، در سریال محکوم نشان داد که حفظ راکورد برای تیم تولید جدی گرفته نمیشود، حتی از چشم کارگردان هم پنهان مانده است.
پژمان جمشیدی با ریش و سبیل متغیر و زخمهای غیرواقعی ساره بیات، در سریال محکوم نشان داد که حفظ راکورد برای تیم تولید جدی گرفته نمیشود، حتی از چشم کارگردان هم پنهان مانده است. به گزارش ، سریالسازی ایرانی در سالهای اخیر با چالشهای زیادی روبهرو بوده است؛ اما یکی از بنیادینترین مشکلات، بیتوجهی به جزئیات فنی و رعایت نکردن راکورد است؛ همان ستون نامرئی نظم تصویری که اگر رعایت نشود، جهان داستان فرو میریزد و مخاطب حس میکند چیزی در تصویر «نمیچسبد». حفظ راکورد در سینما و تلویزیون، گرچه به ظاهر مسئولیت منشی صحنه است، اما در واقع همهچیز زیر نظر کارگردان پیش میرود. او از پشت مانیتور کوچکترین تغییر در لباس، نور، زاویه یا حتی حالت دست بازیگر را میبیند و هنگام تدوین دوباره با همان نماها روبهرو میشود. پس هر گاف تصویری، پیش از مخاطب، از نگاه او گذشته است. در سریال محکوم، این مشکل بیش از همیشه خود را نشان داده است. زخم صورت نسرین با بازی ساره بیات، در یک سکانس عمیق و پرجزئیات، به طور ناگهانی در سکانس بعد کمرنگ یا حتی ناپدید میشود. همزمان، پژمان جمشیدی در نقش ادیب فروتن، از سکانسی به سکانس دیگر، گاه با ریش پرپشت و گاه با ریش کمحجم دیده میشود؛ انگار در راه قهوهخانه فرصت کرده است که صورتش را اصلاح کند! این بیدقتیها، حتی اگر به دلیل رجزدن سکانسها و فیلمبرداری در روزهای مختلف باشد، مسئولیت مستقیم منشی صحنه و کارگردان را نفی نمیکند. حفظ راکورد، بخشی از حرفهایترین استانداردهای تولید است و پیش از مخاطب، از نگاه کارگردان عبور میکند؛ اگر او ندیده باشد، در تدوین حتماً با همان نماها روبهرو خواهد شد. سیامک مردانه، کارگردان محکوم، در پاسخ به این گافها گفته است: «قصور خودمان را میپذیریم… اما موتور قطار پروژه به حرکت درآمده بود و دیگر نمیشد متوقفش کرد.» پذیرش خطا، هرچند شجاعت میخواهد، اما پرسش اصلی این است: چرا پیش از آنکه کار به عذرخواهی برسد، مراقب نبودند چنین اشتباهی رخ ندهد؟ مگر نه اینکه «موتور قطار» از همان ابتدا زیر نظر کارگردان روشن شد؟ در واقع، سرعت و فشار بازار جای دقت فنی را گرفته است. وقتی هدف، رساندن سریال به پلتفرم در زمان مشخص باشد، جزئیات قربانی میشوند. اما مخاطب امروز با دقتی چند برابر میبیند: او قاب را متوقف میکند، زوم میکند و کوچکترین سوتی را در شبکههای اجتماعی بازنشر میکند. با توجه به ادامه این روند تا قسمت نهم، واضح است که نه فقط منشی صحنه بلکه خود کارگردان و تیم تولید، هنوز اهمیت واقعی راکورد را درک نکردهاند. سوال اینجاست که آیا وقت آن نرسیده است که در سریالسازی ایرانی، احترام به شعور مخاطب و رعایت جزئیات فنی، جایگاه اولویتبندی را دوباره پیدا کند؟ چرا که هیچ سلبریتی، هیچ تبلیغ و هیچ پوستر جذاب، نمیتواند جای خالی دقت و انسجام تصویری را پر کند.
« بازگشت به لیست اخبار