ناوگان سایه؛ واکاوی همکاری ایران، چین و روسیه برای مقابله با تحریمها
ناوگان سایه را دیگر نمیتوان صرفاً مجموعهای از ابزارهای تاکتیکی برای دورزدن تحریمها، بلکه باید به عنوان یک زیرساخت استراتژیک دائمی و نماد بارز یک بلوک اقتصادی-سیاسی نوظهور دانست.
ناوگان سایه را دیگر نمیتوان صرفاً مجموعهای از ابزارهای تاکتیکی برای دورزدن تحریمها، بلکه باید به عنوان یک زیرساخت استراتژیک دائمی و نماد بارز یک بلوک اقتصادی-سیاسی نوظهور دانست. به گزارش مشرق، پدیدهای که زمانی به عنوان «ناوگان سایه» شناخته میشد، از مجموعهای پراکنده از نفتکشها به یک اکوسیستم لجستیکی و مالی موازی و بسیار پیچیده تبدیل شده است. این شبکه که در ابتدا برای دور زدن تحریمهای نفتی علیه ایران و ونزوئلا شکل گرفت، پس از اعمال تحریمهای گسترده علیه روسیه در سال ۲۰۲۲، رشدی تصاعدی و جهشی کیفی را تجربه کرد. مشخصههای اصلی این ناوگان که اکنون بخش قابل توجهی از تجارت جهانی انرژی در «بازار خاکستری» را به خود اختصاص داده، همچنان ثابت است. در این سیاست کشورهای عضو «باشگاه تحریمیها» استفاده از کشتیهای با عمر بالا، ساختارهای مالکیت چندلایه و مبهم از طریق شرکتهای کاغذی، تعویض مداوم پرچم با استفاده از پرچمهای مصلحتی کشورهایی چون پاناما و لیبریا و خاموش کردن سیستم شناسایی خودکار برای پنهان شدن از رادارهای نظارتی را در دستور کار خود قرار دادند. امروز تفاوت کلیدی «ناوگان سایه» با دورهای قبلی در مقیاس و سازماندهی آن قابل مشاهده است. این ناوگان دیگر یک تاکتیک مقطعی برای بقا نیست، بلکه ستون فقرات یک شریان تجاری غیرغربی است که به طور مستقیم هژمونی اقتصادی و نظارتی آمریکا و متحدانش را در آبهای آزاد به چالش میکشد و کارایی ابزار تحریم را به شدت زیر سوال برده است. برهمین اساس در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به همکاری مشترک ایران، روسیه و چین در حوزه دور زدن تحریمهای نفتی بپردازیم. «ناوگان سایه» چگونه کار میکند؟ همکاری میان تهران- مسکو در این حوزه، از یک انتقال تجربه ساده به یک همافزایی استراتژیک عمیق تکامل یافته است. ایران با چندین دهه تجربه در خنثیسازی تحریمها، نقشه راه و دانش عملیاتی لازم را در اختیار روسیه قرار داده است. تکنیکهایی مانند انتقال نفت کشتی به کشتی در آبهای بینالمللی، تغییر اسناد محمولهها و ایجاد شبکههای بیمه و پوشش مالی جایگزین در خارج از دسترس کلوپهای لندن، به سرعت توسط مسکو بومیسازی و در مقیاسی بسیار بزرگتر پیادهسازی شد. تا امروز این همکاری فراتر از تبادل دانش رفته و شامل اشتراکگذاری اطلاعاتی، هماهنگی در استفاده از بنادر امن و حتی پشتیبانی فنی و تعمیراتی مشترک برای این کشتیها میشود. این اتحاد عملیاتی یک کریدور تجاری انعطافپذیر و مقاوم در برابر تحریم ایجاد کرده که نه تنها نفت خام و فرآوردههای نفتی، بلکه به تدریج سایر کالاهای تحریمی را نیز مبادله میکند و عملاً یک سیستم نسبتاً ایمن تجاری را شکل داده که مستقل از سیستم بانکی سوئیفت و دلار آمریکا عمل میکند و بقای اقتصادی هر دو کشور را در برابر فشارهای خارجی تضمین مینماید. جایابی چین در بلوک «ضد تحریمیها» بزنگاه تغییر نظم بین المللی پیامدهای ظهور و تثبیت این شبکه قدرتمند، فراتر از حوزه انرژی بوده و ساختار ژئوپلیتیک و اقتصادی جهان را تحت تأثیر قرار داده است. مهمترین نتیجه فرسایش شدید کارایی تحریمهای اقتصادی به عنوان ابزار اصلی سیاست خارجی غرب است. زمانی که کشورهایی با این ابعاد اقتصادی و ژئوپلیتیکی قادر به ایجاد یک سیستم تجاری موازی و کارآمد هستند، توانایی واشنگتن برای اعمال فشار و تغییر رفتار دولتها از طریق محدودیتهای مالی و تجاری به شدت کاهش مییابد. اقدامی که میتواند به بازارهای جهانی انرژی شوک وارد کرده و زنجیرههای تأمین جهانی را مختل سازد. این مسیر خطر تنشزایی غیرقابل کنترل را در پی دارد. از سوی دیگر پذیرش ضمنی این واقعیت جدید و نادیده گرفتن این شبکه گسترده، به منزله اعتراف به کاهش نفوذ اقتصادی غرب و افول ابزارهای سنتی قدرت آن است. در چشمانداز پیش رو، ناوگان سایه دیگر تنها ابزاری برای دور زدن تحریم نیست، بلکه به یکی از میادین اصلی رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شده است. انتخاب میان مهار پرخطر یا پذیرش یک نظم نوین چندقطبی، چالشی است که آینده نظام بینالملل و اعتبار قدرت اقتصادی غرب را در دهههای آینده تعریف خواهد کرد. بهره سخن در آخر باید گفت «ناوگان سایه» را دیگر نمیتوان صرفاً مجموعهای از ابزارهای تاکتیکی برای دور زدن تحریمها دانست؛ بلکه باید آن را به عنوان یک زیرساخت استراتژیک دائمی و نماد بارز یک بلوک اقتصادی-سیاسی نوظهور در نظر گرفت. این پدیده، محصول یک همافزایی قدرتمند است که در آن تجربه و دانش فنی ایران در زمینه مقاومت در برابر تحریم، با مقیاس و نیاز فوری روسیه برای صادرات انرژی و با عمق استراتژیک اقتصادی و توانمندی لجستیکی چین به عنوان لنگرگاه نهایی، پیوند خورده است. این همکاری سهجانبه، یک اکوسیستم تجاری-مالی موازی و خودکفا را خلق کرده که به طور مؤثر، هژمونی دلار و کارایی رژیمهای تحریمی غرب را به چالش میکشد. از این رو ناوگان سایه از یک مسئلهی مربوط به سیاست انرژی فراتر رفته و به نماد و ابزاری کلیدی در شکلگیری یک نظم نوین جهانی چندقطبی تبدیل شده است؛ نظمی که در آن قدرت اقتصادی به طور فزایندهای توزیع شده و ابزارهای سنتی قدرت غرب برای اعمال نفوذ، با محدودیتهای ساختاری و بنیادین مواجه شدهاند.
« بازگشت به لیست اخبار