والدین در برابر فیلم دیدن بچه ها مسئول هستند

والدین در برابر فیلم دیدن بچه ها مسئول هستند

1404/07/18 - 18:23 729 بازدید
با اکران فیلم پویانمایی «فرمانروای آب» نام مجید اسماعیلی، ‌ استاد دانشگاه، کارشناس فرهنگی و چهره رسانه‌ای، به فهرست کارگردانان ایرانی اضافه شد.
با اکران فیلم پویانمایی «فرمانروای آب» نام مجید اسماعیلی، ‌ استاد دانشگاه، کارشناس فرهنگی و چهره رسانه‌ای، به فهرست کارگردانان ایرانی اضافه شد. به گزارش ، در برنامه این هفته ۲۴ در باره چالش‌های والدین برای فیلم دیدن در خانه با کودکان و نوجوانان بحثی کاربردی با کارگردان فرمانروای آب داشتیم. فیلمی‌انیمیشنی که مضامینی تمدنی و مهدوی را در قالب داستانی هیجان انگیز در باره یک جنگ آخرالزمانی عرضه می‌کند. به عنوان یک کارگردان که اولین فیلمم اکران شده برای ساخت فیلم چالش‌های بسیاری داشته ام. فیلم بیش از ۷ سال پیش ساخته شده است. ما مخاطب فعالی در حوزه این آثار نداریم و باید تربیت کنیم. جمعیت سینماروهای ما نسبت به جمعیت کل کشور رقم بالایی نیست. شاید در سال ۱۵ میلیون نفر سینما بروند و به نظرم مخاطب وفادار به صندلی سینما چیزی حدود ۲ تا ۳ میلیون نفر است که نسبت به کل جمعیت عدد بالایی نیست. در صورتی که سینمای ما توان این را دارد که مخاطبان متنوع‌تری داشته باشد. با توجه به این که ضریب اشغال صندلی‌ها حتی در مورد فیلم‌های پرفروش راضی‌کننده نیست، به نظر می‌رسد برای هر گونه فیلم باید مخاطب خلق شود. هر فیلمی ‌اگر اصول را رعایت کند، تکنیک بالایی به کار بگیرد و حرفی برای گفتن داشته باشد، طبیعتا باید برای آن مخاطب به وجود بیاید و این مخاطبی است که کنشگر اصلی بازی فرهنگ و تمدن در دنیاست. کسانی که فیلمی ‌را تماشا می‌کنند انتخاب می‌کنند که می‌تواند به یک موضوع تمدنی تبدیل شود یا خیر. تصور من این است که نقش خانواده‌ها در فرهنگ و سینما پررنگ نیست. خانواده‌ها باید به ارزش نمایش و تصویر در اخلاق و رفتار کودکانشان دقیق باشند. چراکه یک فیلم می‌تواند خلق‌وخوی یک کودک را برای همیشه تحت‌تأثیر قرار دهد. یکی از مهم‌ترین عوامل در شکل‌گیری شخصیت کودکان سینما و تصویر است. به نظر می‌رسد رسانه‌ها باید نگاهشان را تغییر دهند. در گذشته معلمان، افراد خانواده، بزرگان فامیل و کتاب برای بچه‌ها معلمی‌ می‌کردند. الان طبق تحقیقات جدید بین ۷۳ تا ۹۳ درصد یادگیری کودکان از طریق تصویر نمایشی صورت می‌گیرد. این یادگیری از برنامه نیست، ‌ از سخنرانی هم نیست، حتی از فوتبال هم نیست. این نمایش است که به دلیل ویژگی پیام‌رسانی پنهان و غیرمستقیمی ‌که دارد، بیشترین نقش را دارد. به نظر می‌رسد خانواده‌ها باید به این محصول و غذای فرهنگی حساس باشند و به آنچه به خورد کودک می‌رود، دقت کنند. خانواده‌ها باید بدانند دیگر نمی‌توانند با تصویر مثل گذشته رفتار کنند. تصویر تبدیل به یک بازیگر اصلی شده است. پس خانواده‌ها باید نسبت به آن دقت و وسواس داشته باشند. مهم‌ترین قطب تولید فرهنگ در جهان‌ هالیوود است. این قطب تولید فرهنگ که اعلام می‌کند متولی همه آن چیزی است که به عنوان سرگرمی ‌و ارزش در قالب تصویر به دنیا ارائه می‌شود، برای این که بتواند چنین تولی‌گری در دنیا داشته باشد و از همه جا مصرف کننده پیدا کند، سه عنصر را به عنوان عناصر اصلی در نظر گرفته است. اولین موضوع این است که علاوه بر ملاحظات بسیار دقیق یک جریان اجتماعی یعنی کمپین یک میلیون مادر روی آن نظارت می‌کند. این کمپین اگر ببیند یک فیلم مخالف خانواده است، جلوی آن می‌ایستد و نظارت می‌کند. بنابراین یک نهاد مردمی ‌روی سرنوشت و فروش یک فیلم سهم زیادی دارد. به همین دلیل در میان انبوه محصولات ‌هالیوود حتی یک اثر مخالف با فلسفه آفرینش مورد نظر آنها وجود ندارد. مسئله بعد ساختار سیاسی است. در باره ساختار سیاسی می‌گوید می‌توانید رئیس جمهور و سیا و پلیس را نقد یا حتی به آنها بی‌احترامی ‌کنید، ولی نمی‌توانید ساختار را زیر سئوال ببرید. سومین عامل که بسیار مهم است، سبک زندگی است. انقدر برایشان مهم است که اصلا با آن شوخی ندارند. ولی در کشور ما سبک زندگی جدی گرفته نمی‌شود. این سرزمین اقتضائات فرهنگی منحصر به خودش را دارد و خانواده‌ها باید به این سبک زندگی حساس باشند. مسئله این است که کودکان ما این محصولات فرهنگی را چه ما بخواهیم چه نخواهیم مصرف می‌کنند. در این شرایط باید دو اقدام انجام داد. یکی این که باید بعد از دیدن هر فیلم در خانواده در باره آن صحبت کرد. یعنی در باره این که چه می‌گوید و شخصیت‌ها و قهرمانانش چگونه‌اند. نباید بگذاریم کودک همه چیز را بدون و چرا بپذیرد. نگاه انتقادی را باید در بچه‌ها ایجاد کرد. مسئله‌ای که می‌تواند برای بچه‌ها به یک چالش تبدیل شود، تعارض و تضادی است که برای آنها به وجود می‌آید. سبک زندگی غربی بدون هیچ دعوایی با مطلوبیت وارد زندگی ما می‌شود. زیباست و نمی‌توانید بگویید جذاب نیست. این موضوع در آینده به چالش بزرگ ذهنی و فکری بچه‌های ما تبدیل می‌شود. ما می‌گوییم ایرانی هستیم، تمامیت ارضی کشور برایمان اهمیت دارد، اقتدارمان مهم است. در عین حال می‌خواهیم نسبت به تمدن غرب هم آغوش باز داشته باشیم. دوست داریم از یک چیزهایی از آن استفاده کنیم. اما برای نسل بعدی این طور نیست. یک دفعه بچه با دیدن این انیمیشن ها و فیلم ها در باره دین هم سئوال می‌کند و می گوید پس دینی که این زندگی را ساخته دین بهتری است. در حوزه سیاسی هم نفوذ می‌کند. به اخلاق اختصاصی که برای ماست هم وارد می‌شود. تا این جایش را هم بعضی‌ها می‌گویند قابل پذیرش است. اما نکته بعدی این است که ما یک دیرینه ای داریم. اگر همه این‌ها پذیرفته شود آن وقت با آدمی ‌مواجه می‌شوید که تمام زندگی‌اش حسرت دارد. یا می‌خواهد مهاجرت کند به جایی که تصویر آرمانی‌اش را در آن دیده است و از هر چیزی که در کشورش می‌بیند درد می‌کشد و فکر می‌کند در بن‌بست گیر کرده است. تا قبل از دیدن این تصاویر این حسرت را نداشته است. دومین کاری که باید مثل هرجای دیگر دنیا که در برابر تهاجم فرهنگ قرار گرفته انجام دهیم، ‌ این است که شاخصه‌های تمدنی خودمان را تقویت کنیم.
« بازگشت به لیست اخبار