
پزشکیان با ترامپ دیدار کند، حتی اگر توهین شنید | تضمین میدهم مذاکره مستقیم قطعا به جنگ ختم میشود
غلامزاده گفت: قطر به ترامپ چه داد؟ یک هواپیمای خیلی خوشگل به ترامپ داد. نتیجهاش این شد که به قطر حمله شد. دبیریمهر گفت: من میگویم اگر دیدار ترامپ و پزشکیان ۲۰ درصد هم احتمال جنگ را کاهش دهد، اگر به رئیسجمهور توهین هم شود، هیچ اتفاقی نمیافتد.
غلامزاده گفت: قطر به ترامپ چه داد؟ یک هواپیمای خیلی خوشگل به ترامپ داد. نتیجهاش این شد که به قطر حمله شد. دبیریمهر گفت: من میگویم اگر دیدار ترامپ و پزشکیان ۲۰ درصد هم احتمال جنگ را کاهش دهد، اگر به رئیسجمهور توهین هم شود، هیچ اتفاقی نمیافتد. - گروه سیاسی: ۳ کشور اروپایی طرف برجام سرانجام ۱۰ سال پس از این توافق تصمیم گرفتند نگذارند به سرانجام برسد و سازوکار شکایت از ایران به بهانه رعایت نکردن تعهدات خودش در توافق هستهای را کلید زدند. این سازوکار موسوم به اسنپبک یا ماشه باعث میشود در مهرماه تحریمهای سازمان ملل که در فاصله سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ علیه ایران تصویب شدند و فشارهای اقتصادی سال ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ را بر ایران تحمیل کردند، یکبار دیگر فعال شوند. طی چند روز آینده مسعود پزشکیان رئیسجمهور و هیات همراه او راهی اجلاس سالانه سازمان ملل میشوند و آخرین امیدها به دیپلماسی دولت در این اجلاس و پیدا کردن یه راهحل فوری برای جلوگیری از فعال شدن تحریمهاست. امیر دبیریمهر عضو هیات علمی موسسه پژوهشی اندیشه و قلم و حمید غلامزاده مدیر اندیشکده خانه دیپلماسی در تلویزیون همشهری درباره این موضوع مناظره کردند. گفتهاید ۱۰ سال از برجام گذشته و شاید تنها راهحل مکانیسم ماشه، مذاکره مستقیم آقای پزشکیان و ترامپ در نیویورک است. سوال این است که چه اتفاقی باید بیفتد که بتوانیم با آمریکا مذاکره کنیم؟ برخی مخالفان برجام میگویند ما در حال مذاکره مورد حمله قرار گرفتیم. از بحث مذاکره مستقیم چطور دفاع میکنید؟ دبیریمهر: اگر ما قبل از جنگ ۱۲ روزه در مذاکره نبودیم و اگر میدان مذاکره و دیپلماسی را به هر بهانهای ترک کرده بودیم، یقین بدانید حماسه ملی دربرابر دشمن متجاوز شکل نمیگرفت، چرا؟ بسیاری در غیر این حالت میگفتند حاکمیت تدبیر به خرج نداده بود و خودش در را به روی دشمن باز کرد، کشور را در مخمصه و جنگ قرار داد، حالا خودش هم برود آن را جمع کند. سیاست مذاکره دست وزارت امور خارجه و حتی شورای عالی امنیت ملی نیست، تدبیری رهبری نظام است. رهبری هم با تکیه بر مشورتهای متعدد، شوراها و کمیتههای تخصصی متعدد – که البته آنها هم در دبیرخانه شورا هستند - خط مشیی را دنبال میکنند و شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه نیز تابع آن است. ما با این خطمشی وارد مذاکره شدیم و آن اتفاق افتاد. آن اتفاق به این معنا نبود که ما باختیم و سیاست مذاکره اشتباه بود. سیاست مذاکره کاملا درست بود. از نظر افکار عمومی در جهان ایران در موضع حقانیت قرار داشت که در حین مذاکره مورد حمله نظامی قرار گرفته است. یک بعد که کمتر مورد توجه قرار گرفت بعد ملی ماجرا بود. مردم میگویند حاکمیت همانطور که ما میخواستیم داشت مذاکره میکرد و عقلانیت به خرج میداد ولی دشمن حمله کرد و حالا باید پای کار کشور بایستیم. بر همین اساس نیز طرح اصلی جنگ ۱۲ روزه به سرانجام نرسید، هرچند که تمام هم نشده است. الآن هم چنین است. یک مطالبه جدی در بخشی از جامعه وجود دارد که ما باید کمی سیاست تنشزدایی را در صحنه بینالمللی پررنگ کنیم و از ظرفیتهای دیپلماسی نهایت استفاده را ببریم. حاکمیت هم تا حدی دارد در ۳ ماه اخیر این سیاست را پیگیری میکند. الآن ما در وضعیتی اصلا خوبی نیستیم و باید این واقعیت را بپذیریم. حدود یک هفته دیگر مکانیسم ماشه اجرا میشود و حداقل از نظر روانی ما را دچار مشکلات میکند. بازار بعد از جلسه شورای امنیت سازمان ملل واکنش بسیار تندی نشان داد و قیمت دلار و طلا افزایش پیدا کرد. بازار ایران بسیار متاثر از اخبار و مسائل روانی سیاسی است و کمتر تابع واقعیتهای سیاسی است. وقتی مکانیسم ماشه اجرا شود شرایط برای ما بسیار سختتر خواهد شد. اما ایکاش مسئله فقط سیاسی بود. ما بعد از مکانیسم ماشه باید بلافاصله منتظر حمله دوم اسرائیل باشیم. اسرائیلیها هیچ ابایی از این ندارند که بگویند ما یکسری کارهای انجام نشده در حمله اول داشتیم و باید آن کار را انجام دهیم و وقتی که مکانیسم ماشه اجرایی شود و ما به قبل از سال ۲۰۱۵ برگردیم، این اتفاق ایران را از نظر روانی در صحنه بینالملل دچار یک وضعیت متهم قرار میدهد. قدرتها رسانه دارند، اروپا، آمریکا و لابی قدرتمند یهودی دارند این کار را پیش میبرند. ما الآن چارهای نداریم که کارهای خلاقانه و شجاعانه انجام دهیم. یعنی مثلا چکار کنیم؟ دبیریمهر: از فرصت حضور در سازمان ملل خلاقانه استفاده کنیم و با آمریکا وارد مذاکره مستقیم شود، کاری که در دوره آقای روحانی انجام نشد، مکرون رئیسجمهور فرانسه داشت واسطهگری میکرد که ترامپ با آقای روحانی دیدار کند؛ همه کارهای این دیدار انجام شد و در لحظه آخر آقای روحانی این دیدار را کنسل کرد. این یکی از کارهایی بود که روی شخصیت ترامپ اثر منفی بسیار زیادی داشت. من فکر میکنم ترامپ برای مذاکره با ایران آمادگی دارد و اتفاقا فضا را به اینجا رسانده که چنین اتفاقی بیفتد. آیا مذاکره مستقیم در این فاصله کمتر از یک هفتهای باعث میشود تا مکانیسم ماشه فعال نشود؟ چه چیزی ما باید در ازایش بدهیم؟ غلامزاده: صحنه را باید درست و واقعبینانه دید. ما میخواهیم برای چه چیزی مذاکره کنیم. مذاکره یکی از ابزارهای دیپلماسی است که میشود از آن استفاده کرد یا نکرد، اما هدف چیست؟ اگر ما با آقای ترامپ مذاکره کنیم هدف ما محقق میشود؟ و اینکه شکل ورود ما به مذاکره و استفاده از این ابزار چطور باید باشد؟ در شرایط کنونی مذاکره ما با آقای ترامپ غلط خواهد بود، چون هیچکدام از اهداف منافع ملی ما را محقق نمیکند. من مخالف مذاکره با آقای ویتکاف نبودم و نیستم، اما حتما به شیوه آن مذاکره اشکال وارد میکنم، چرا؟ در فضای انتخاباتی سال قبل، آقای پزشکیان و آقای ظریف به مذاکره ابراز نیاز کردند و در برنامهها مکررا گفتند که ما باید مذاکره کنیم. وقتی شما ابراز ضعف میکنید، طرف مقابل این پیام را دریافت میکند که من باید امتیاز بگیرم. نحوه ورود ما به مذاکره با آقای ویتکاف هم چنین بود، یعنی در صحبتهایی که با آمریکاییها و اروپاییها مطرح شد، چنین کردیم. توالی امر چیست؟ آقای ترامپ وارد دفتر بیضی کاخ سفید میشود، یک یادداشت اجرایی مینویسد که در آن به عنوان چشمانداز میگوید چه بلایی باید سر ایران بیاوریم؛ اینکه ایران نباید سلاح متعارف و غیرمتعارف داشته باشد و برنامه هستهای را هم باید تعطیل کند. همان چیزی که در بهمن نوشتند پارسال؟ بله. یک یادداشت اجرایی و نه دستور اجرایی بود. فرقش چیست؟ دستور اجرایی بهطور مستقیم قانون میشود. یادداشت اجرایی چشمانداز است که به چه سمتی باید حرکت کنند. ترامپ در این یادداشت اجرایی برای وزارت خارجه آمریکا و وزارت دفاع (وزارت جنگ جدید) تعیین تکلیف میکند. بعد از این در ایام عید، ترامپ نامهای به ایران مینویسد و در این نامه میگوید مذاکره هستهای کنید. اولین اشتباه در ساختار حاکمیت ما این بود که این نامه را تغییر تلقی کردند و با تطبیق محتوای یادداشت اجرایی با محتوای نامه نتیجه گرفتند که این عقبنشینی آقای ترامپ است. این موضوع به لحاظ حقوقی در ساختار اجرایی آمریکا مطلقا غلط است. آقای ترامپ در راستای چشماندازی که داشت یک تکه از پازل را مطرح کرد که بیاید با هم مذاکره هستهای کنیم؛ در نامه هم تهدید کرد که یا مذاکره میکنید یا آنچه نباید به سرتان میآوریم. ما چه کردیم؟ نهایت ابتکار عملی که به خرج دادیم این بود که واسطه و محل مذاکره را ما تعیین کردیم، بد نبود، اقدام خوبی بود، حتما عمان بهتر از امارات برای مذاکرات بود، اما اصل موضوع، تهدید آقای ترامپ بود. تصویری که ما ارائه دادیم این بود که ایشان تهدید کرد و ما هم مذاکره را پذیرفتیم. این صحنهای است که طرف مقابل میبیند. نمونه دیگری بزنیم. سال قبل تقریبا در همین ایام اروپاییها خطوط هوایی ما را تحریم کردند. بلافاصله بعد از تحریم ما رفتیم با آنها مذاکره کردیم. وقتی شما میبیند که طرف مقابل بیدلیل و بدون مبنا تحریمتان میکند و شما بدون هیچ انقلتی با او مذاکره میکنید، طرف شما برداشت میکند که نیاز به مذاکره دارید و به همین علت نیز هر بلایی که بخواهد سر شما درمیآورد و شما هم هیچچیزی نمیگویید. الآن هم درخصوص مکانیسم ماشه و تصمیم شورای امنیت، آکسیوس نوشت که ایران تهدید کرده از انپیتی خارج میشود ولی این اتفاق نخواهد افتاد؛ ایران تا این حد پیش نخواهد رفت، یعنی دست شما برای طرف غربی، چه اروپایی و چه آمریکایی، رو شده است و میداند به حرفی که میزنید عمل نمیکند، چون یک تصویر ضعف از شما دارد. وقتی اسنپبک را فعال کردند، وزارت امور خارجه بیانیه داد که مذاکره میکنیم. آنها اینگونه فتح سنگر به سنگر میکنند و به ایران فشار میآورند. دبیریمهر: به نظر شما الآن باید چکار کنیم؟ چه چیزی ما را نجات میدهد؟ غلامزاده: عدم نیاز به مذاکره. دبیریمهر: عجب. خب مذاکره نکنیم، چه میشود؟ غلامزاده: راهکار جایگزین بسازیم. دبیریمهر: مثلا چه راهکار جایگزینی؟ غلامزاده: مکانیسم ماشه ابزار اروپاییها بود برای اینکه به ما فشار بیاورند. روسیه نوامبر سال گذشته نامه زد که اروپاییها حقی برای این کار ندارند. دولت ما چه زمانی این کار را انجام میدهد؟ کمتر از ۲ ماه پیش. تقریبا از یکسال پیش وزارت امور خارجه ما دست روی دست گذاشت و رویکرد حقوقی را دنبال نکرد. الآن هم که اتفاق رخ داده است، باز مردد حرف میزند. آقای عراقچی یکبار میگوید که شورای امنیت باید تصمیم بگیرد، یکبار میگوید حقوقی نیست، یکبار میگوید اگر اروپاییها چنین کنند، خیلی بد هستند و ما اقدامات خاصی علیهشان انجام میدهیم. اما درباره قانون مجلس؛ مجلس تصویب میکند که ما نباید با آژانس همکاری کنیم و شرط میگذارد که باید حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران محکوم شود و تاسیسات اتمی و دانشمندان هستهای نیز از این پس تامین امنیت شود و اینکه شورای عالی امنیت ملی این ۲ شرط را باید تایید کند و پس از آن وزارت امور خارجه اجازه دارد با آژانس اتمی همکاری کند. چه اتفاقی میافتد؟ در کمیته هستهای شعام - نه شعام که مصوبه و امضای رهبری را دارد - تصمیم گرفته میشود که قانون مجلس را زیر پا بگذارند. طبیعی است که طرف مقابل میفهمد شما نیاز به مذاکره دارید و نیاز به امتیاز دادن دارید، چون قانون خودتان را زیر پا میگذارید. کسی که قانون خودش را زیر پا میگذارد یعنی به هیچ آرمانی پایبند نیست، یعنی به هیچ حقوقی برای خودش پایبند نیست. خیلی ساده است، چرا ما قانون را اجرا نکردیم؟ از همین جا شروع کنیم. پاسخ شما به صحبتهای آقای غلامزاده چیست که روند مذاکره اشتباه بوده است؟ حد یقف این مذاکره کجاست؟ دبیریمهر: مفروضات آقای غلامزاده و این جریان فکری که میگوید تنگه هرمز را ببندیم ... غلامزاده: من این را عرض نکردم. دبیری...
« بازگشت به لیست اخبار