پیشنهادهای سر کاری؛ جزئیات آخرین پیشنهاد | ارسال پیام از کانال قاهره | انگار نه ماشهای آمده نه ماشهای رفته
آمریکاییها میگویند در ازای تعطیلی هستهای فقط چند ماه اسنپبک را به تعویق میاندازند، مسئلهای که ایران مدتهاست از آن عبور کرده است.
آمریکاییها میگویند در ازای تعطیلی هستهای فقط چند ماه اسنپبک را به تعویق میاندازند، مسئلهای که ایران مدتهاست از آن عبور کرده است. به گزارش ، فرهیختگان نوشت: آمریکاییها بر خواستههای زیادهخواهانهشان اصرار دارند و ایران هم زیر بار پذیرش شروطی که استقلال و منافع ملی را تهدید کند، نمیرود. با همین میزانسن فعلاً میزی برای مذاکره با آمریکاییها وجود ندارد. اگرچه هم مقامات آمریکایی هم ایرانی به این موضوع اشاره میکنند که تبادل پیامهای «غیرمستقیم» متوقف نشده است اما این به این معنی نیست که مذاکراتی در حال وقوع است. آمریکاییها اگرچه در مواضع اعلامی از تمایلشان برای مذاکره با ایران میگویند اما در عمل به دنبال تسلیم کردن ایران در میز مذاکره هستند، از این منظر فعالسازی مکانیسم ماشه و در نظر گرفتن اثرات روانی و اقتصادی آن، به منظور افزایش فشارها بر ایران برای حاضرشدن پای این میز تسلیم صورت گرفت اما هوشمندی ایران اثرات روانی و اقتصادی ماشه را به حداقل رساند. در موقعیتی که مذاکرات با آمریکا تنها به دلیل زیادهخواهی طرف آمریکایی، به بنبست خورده و دستگاه سیاست خارجه و دولت به این موضوع اذعان دارند، همچنان طیفی در داخل کشور به مذاکره با آمریکا اصرار دارند؛ توپ را در زمین ایران میبینند و عدم شرکت در اجلاس شرمالشیخ را از دست رفتن فرصتی تاریخی برای مذاکره با آمریکا میدانند. آنهم درحالیکه از مدت زمانی که ایران تبادل پیام و مذاکره را با ویتکاف شروع کرد تا حالا که پیامهای غیرمستقیم رد و بدل میشود، آمریکاییها شروطشان را بارها تغییر دادهاند و رفتارهای متناقضی داشتهاند، امری که نشان میدهد، آنها هم نمیدانند از مذاکره با ایران چه میخواهند. میزی که با زیادهخواهی سوزانده شد «تا زمانی که تجربیات تلخ در مورد مذاکره با آمریکا وجود دارد، طبیعی است که امکان ورود مجدد به مذاکره وجود ندارد، مگر اینکه این رویکرد تغییر کند و آنها بپذیرند که برمبنای منافع متقابل، احترام متقابل و از موضع متقابل وارد مذاکراتی شوند که هدف آن، یافتن راهحلهای دیپلماتیک و مسالمتآمیز است.» عراقچی روز گذشته صراحتاً اعلام کرد تا زمانی که رویکرد آمریکاییها تغییر نکند، خبری از مذاکره نیست. پیش از این بقایی هم اعلام کرده بود که «مذاکره زمانی شکل میگیرد که طرفین به احترام متقابل و پذیرش حقوق یکدیگر برسند و در شرایط برابر، نگرانیهای طرف مقابل را در نظر بگیرند، درحالحاضر چنین شرایطی فراهم نیست.»در سمت دیگر اما مقامات آمریکایی ایران را به نابودی فرصتهای دیپلماتیک محکوم میکنند. معاون ترامپ در جریان سفرش به سرزمینهای اشغالی و در پاسخ به سؤالی در مورد ایران، ادعاهای قبلی آمریکا در مورد ایران را تکرار کرد و گفت: «ایران نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد. آنها هر راه دیپلماتیکی که تا الان وجود داشت را نابود کردند. نمیخواهم بیشتر از این درباره آن صحبت کنم.» اظهارات ونس در حالی مطرح میشود که پیش از این مقامات ایران به این موضوع اشاره کرده بودند که آمریکاییها چه شروطی برای مذاکره با ایران روی میز گذاشتند که از جمله آن، تعطیل کردن برنامه هستهای و گام بعدی هم محدود کردن برد موشکها بود. موضوعی که بعد از تجاوز آمریکا به ایران، در آستانه شروع دور جدید مذاکرات، عملاً بلاموضوع شد. در واقعیت پذیرش این شروط از جانب ایران معنایی جز تسلیم ندارد. ادامه اصرار آمریکاییها بر این شروط که به دور از چهارچوب دیپلماتیک مذاکره برمبنای تعامل دوجانبه و برد - برد است، عامل اصلی سوزاندن میز مذاکره بود. ارسال پیام از کانال قاهره در سمت دیگر برخی از مقامات آمریکایی به این منظور که ایران را مشتاق مذاکره نشان دهند، ادعا میکنند که این ایران است که به تبادل پیام و گفتوگو با آمریکا تمایل دارد. ویتکاف به تازگی در گفتوگویی با سیبیاس ادعا کرده که «تماسهایی از ایران دریافت کرده است.» البته عراقچی روز گذشته با شفافیت بیشتری در مورد رد و بدل کردن پیامها صحبت کرد و گفت «ویتکاف از طریق واسطهها، تماسها و پیامهایی را رد و بدل میکند.» اما این تبادلات به این معنی نیست که قرار است مذاکراتی آغاز شود و ایران پیششرطهای آمریکا را پذیرفته است؛ در این راستا ذکر چند نکته ضروری است: ۱. پنجره تعامل و ارسال پیامها بین طرف ایرانی و آمریکایی هیچ زمان بسته نشده است، ارسال این پیامها حتی در زمان جنگ ۱۲ روزه نیز ادامه داشت. طبیعتاً در این شرایط نیز انتقال پیامها متوقف نخواهد شد. ۲. پیش از این و ارسال پیامها میان ویتکاف و عراقچی حتی در زمان جنگ، به صورت مستقیم انجام میشد اما در حال حاضر ارسال پیامها میان دو طرف از کانال مصر منتقل میشود و ارتباط غیرمستقیم آمریکا و ایران در این موقعیت از کانالهایی مثل امارات و عمان ادامه دارد و ایران و آمریکا از طریق قاهره پیامها را رد و بدل میکنند. ۳. تلاش ویتکاف برای بیان این موضوع که ایران تماسهایی دارد در راستای القای آن است که رفتار ایران بعد از اعمال فشارهای اقتصادی تغییر کرده و ایران برای مذاکره اظهار تمایل کرده است. در حالی که در واقعیت چنین چیزی رخ نداده است. انگار نه ماشهای آمده نه ماشهای رفته آمریکا مسیر فشار حداکثری برای تحمیل خواستههایش به ایران را از فوریه (بهمن ۱۴۰۳) کلید زد. زمانی که رئیسجمهور آمریکا، فرمان کارزار فشار حداکثری علیه ایران را امضا کرد که در ذیل بخش سوم خطاب به نماینده دائم آمریکا در شورای امنیت گفته بود که او باید با متحدان کلیدی که همان اروپاییها هستند برای اجرای مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریمهای بینالمللی علیه ایران، همکاری کند. آنچه اروپاییها انجام میدهند، اجرای همان فرمان کارزار فشار حداکثری است. تعطیلی هستهای در ازای تعویق چندماهه ماشه میز تسلیم نه مذاکره در این موقعیت، اعمال فشار در داخل کشور به دستگاه دیپلماسی و تأکید براینکه میتوان به توافقی با آمریکا رسید، به دور از واقعیتهای صحنه همچنان ادامه دارد. چه از زمانی که مذاکرات میان ایران و آمریکا با واسطه عمان شروع شد و جنگ آن را متوقف کرد و چه پس از آن، هیچ نشانهای از جدیت آمریکا برای به نتیجه رسیدن یک توافق یا مذاکره در چهارچوب قواعد دیپلماتیک دیده نمیشود. آمریکاییها میز مذاکره با ایران را میزی برای گرفتن امتیازاتی یک طرفه به نفع خود میبینند و با این انگاره که ایران ضعیف شده و تحت فشار اقتصادی قرار دارد، معتقدند ایران باید هرچه را آنها روی میز میگذارند بپذیرد و از نگاه آنها این توافق مطلوب با ایران است. از طرف دیگر راهبرد مذاکراتی آنها با ایران به گونهای تنظیم شده که گام به گام ایران را مجبور به تغییر رویکرد در حوزههای هستهای، دفاعی و نظامی کند و تحقق آن نیز یعنی تسلیم شدن نرم ایران در مقابل این تهدیدات. پذیرش این شروط و نشستن پای میز مذاکره با آمریکا نه با اصول مذاکره نسبتی دارد، نه با رویکردها و چهارچوبهای مذاکراتی ایران. براین اساس اعمال فشار به تیم سیاست خارجه و القای اینکه توافق در دسترس است با واقعیاتی که در تعاملات میان آمریکا و ایران در جریان است، نسبتی ندارد چه بسا میتواند نتیجه عکس بگذارد.
« بازگشت به لیست اخبار