
چرا ترامپ نباید حمله کند | اندیشکده استیمسون: این حمله میتواند به باتلاقی جدید برای آمریکا بدل شود
در حالی که آمریکا به بهانه مبارزه با کارتلهای مواد مخدر به فکر گسترش حملات در ونزوئلاست، بسیاری از ناظران معتقدند هدف واقعی کاخ سفید سرنگونی دولت مادورو است. اما چنین اقدامی با مخالفت رهبران منطقه، افزایش قیمت جهانی نفت و تکرار تجربه تلخ مداخلات پرهزینه در قرن بیستویکم همراه خواهد بود.
در حالی که آمریکا به بهانه مبارزه با کارتلهای مواد مخدر به فکر گسترش حملات در ونزوئلاست، بسیاری از ناظران معتقدند هدف واقعی کاخ سفید سرنگونی دولت مادورو است. اما چنین اقدامی با مخالفت رهبران منطقه، افزایش قیمت جهانی نفت و تکرار تجربه تلخ مداخلات پرهزینه در قرن بیستویکم همراه خواهد بود. به گزارش همشهریآنلاین، در هفتههای اخیر، روابط میان ایالات متحده و ونزوئلا بار دیگر به نقطه اوج خود رسیده است. پس از آنکه ارتش آمریکا چند قایق غیرنظامی را در دریای کارائیب هدف قرار داد، واشنگتن اکنون از احتمال گسترش عملیات نظامی در خاک ونزوئلا سخن میگوید؛ اقدامی که میتواند منطقه را وارد بحرانی تازه کند. دولت ترامپ این تحرکات را بخشی از «مبارزه با کارتلهای مواد مخدر» میخواند، اما بسیاری از ناظران در آمریکای لاتین آن را بهانهای برای مداخله و فشار سیاسی بر کاراکاس میدانند. در مقابل، دولت نیکلاس مادورو رئیس جمهوری ونزوئلا این حملات را مصداق آشکار تجاوز و نقض حاکمیت ملی خوانده و اتحاد منطقهای در برابر تهدیدهای خارجی را خواستار شده است. موج محکومیت از سوی کلمبیا، برزیل و سایر کشورهای آمریکای جنوبی نیز نشان میدهد که نگاه عمومی منطقه بیش از هر زمان دیگری نسبت به سیاستهای تهاجمی واشنگتن بدبین است. اندیکشده آمریکایی «استیمسون» (Stimson) در گزارشی با عنوان «هزینههای راهبردی آمریکا در صورت حمله به ونزوئلا» به این مساله پرداخته است که دولت ترامپ با حمله به قایقهای غیرنظامی در دریای کارائیب موجی از محکومیت بینالمللی را برانگیخته و اکنون احتمال حملات در خاک ونزوئلا را بررسی میکند؛ این سیاست تهاجمی، بیفایده و پرهزینه ارزیابی شده و رهبران آمریکای لاتین آن را نقض حاکمیت و تهدیدی برای ثبات منطقه میخوانند. این مطلب طی دو بخش منتشر خواهد شد، بخشاول این گزارش پیشتر منتشر شده است، در بخش دوم و پایانی این مطلب آمده است: حملات در داخل ونزوئلا خود ترامپ و شماری از اعضای دولتش احتمال گسترش عملیات و انجام حملات در داخل خاک ونزوئلا را مطرح کردهاند. چنین اقدامی پیامدهایی مشابه ادامه حملات به کشتیهای غیرنظامی در کارائیب خواهد داشت: ایجاد نفرت و خشم عمومی، تقویت جایگاه مادورو و هزینههای اضافی. این اقدام احتمالاً موجب همبستگی بیشتر کشورهای آمریکای لاتین با ونزوئلا، افزایش اعتبار سیاسی برای مادورو، و تحمیل هزینههای عملیاتی سنگین و خطرات زیاد برای هواپیماهای آمریکایی خواهد شد، بیآنکه احتمال چندانی برای کاهش واقعی تولید مواد مخدر در ونزوئلا وجود داشته باشد. گسترش حملات آمریکا به خاک ونزوئلا میتواند همبستگی منطقهای علیه واشنگتن را تقویت کند. ایالات متحده سابقهای طولانی در مداخله نظامی در آمریکای لاتین دارد، سابقهای که هنوز در حافظه جمعی منطقه زنده است. مادورو بارها به این مداخلات اشاره کرده و رهبرانی چون «گوستاوو پترو» و «لولا دا سیلوا» نیز از تمایل ایالات متحده برای نقض حاکمیت کشورهای آمریکای لاتین سخن گفتهاند. هرگونه حمله به خاک ونزوئلا به این ادعاها اعتبار بیشتری میبخشد و احساسات ضدآمریکایی را در زمانی که واشنگتن آمریکای لاتین را عرصهای حیاتی برای رقابت با چین میداند، تشدید خواهد کرد. فراتر از این، چنین حملاتی به مادورو ابزاری تازه برای سرکوب مخالفان سیاسی میدهد. «انیبال سانچس ایسماعیل»، تحلیلگر سیاسی ونزوئلایی، در گفتوگو با شبکه NBC گفت: «حمله به خاک ونزوئلا پیامدهایی از اعتراضات دیپلماتیک گرفته تا افزایش پیگردهای سیاسی علیه کسانی خواهد داشت که حکومت آنان را همکار مینامد؛ همچنین موجب انسجام بیشتر مردم حول ضرورت دفاع از حاکمیت ملی میشود.» حتی با وجود اطلاعات دقیق، تضمینی نیست که ایالات متحده بتواند یک کارزار هوایی موفق علیه اهداف ونزوئلا انجام دهد. ونزوئلا دارای سامانههای دفاعی قدرتمند است، از جمله جنگندههای F-16 ساخت آمریکا، موشکهای هوابههوا و سامانه پدافند هوایی روسی S-300VM. هرچند آمریکا احتمالاً قادر به غلبه بر این سامانههاست، اما هزینه آن بسیار بالا خواهد بود و برای از بین بردن کامل تهدید باید زیرساختهای نظامی ونزوئلا را بهطور گسترده بمباران کند، اقدامی که بیتردید بهمنزله اعلان جنگ تلقی میشود و خطر گسترش درگیری فراتر از حملات هوایی را به همراه دارد. احتمال زیادی نیز وجود دارد که این حملات حتی اگر بتوانند از سامانههای دفاعی ونزوئلا بگریزند، به هدف اعلامشده دولت ترامپ دست نیابد. در ونزوئلا، آمریکا با دفاعی قویتر، حضور میدانی کمتر و همکاری محدودتر منطقهای مواجه خواهد بود. تغییر رژیم تحلیلگران هشدار میدهند حمله آمریکا برای سرنگونی مادورو نهتنها ونزوئلا را درگیر هرجومرج و جنگ چریکی میکند، بلکه واشنگتن را وارد باتلاقی پرهزینه و بیپایان خواهد ساخت. بحثهای فزایندهای وجود دارد که هدف واقعی ایالات متحده نه مهار تجارت مواد مخدر، بلکه سرنگونی نیکلاس مادورو است ولی چشمانداز چنین عملیاتی فاجعهبار است. مادورو کنترل ارتشی قدرتمند را در دست دارد که شکست آن نیازمند جنگی گسترده از سوی آمریکا خواهد بود. علاوه بر این، شمار زیادی از گروههای مسلح که یا بهطور غیرمستقیم با دولت مادورو در ارتباطاند یا صرفاً با حضور آمریکا مخالفاند، بیتردید برای مقاومت در برابر تغییر رژیم، جنگ چریکی به راه خواهند انداخت. مدیر ارشد امور نیمکره غربی در شورای امنیت ملی ایالات متحده در دوران دولت جو بایدن رئیس جمهوری سابق آمریکا گفته بود: «چنین جنگی به نماد مبارزه برای هر گروه مسلح و غیرقانونی در قاره تبدیل خواهد شد. در نهایت مردم برای جنگیدن با یانکیها به ونزوئلا خواهند رفت.» چنین وضعیتی دقیقاً همان باتلاقی است که ارتش آمریکا همواره در آن گرفتار شده و افکار عمومی ایالات متحده بهشدت با آن مخالف است. حتی اگر این جنگ موفق به برکناری مادورو شود، شواهد فراوان نشان میدهد که تغییر رژیم بهدست قدرتهای خارجی بهندرت موجب بهبود اوضاع کشور هدف میشود. در ونزوئلا، هر رهبر جدیدی باید با جناحهایی از ارتش، نهادهای دولتی و شبهنظامیانی که هنوز به مادورو وفادارند مقابله کند، که این امر بیثباتی گستردهای را رقم خواهد زد. هرجومرج ناشی از آن بهاحتمال زیاد به کشورهای همسایه مانند کلمبیا سرایت خواهد کرد، صلح شکننده آنجا را تهدید و تلاشهای منطقهای برای مقابله با قاچاق مواد مخدر را مختل میکند. چنین جنگی همچنین از نظر مالی بسیار پرهزینه خواهد بود، هم بهدلیل هزینههای عملیاتی و هم تأثیر آن بر بازار جهانی نفت و گاز. تحلیلهای اقتصادی نشان میدهد قیمت نفت در صورت وقوع درگیری میتواند بین ۱۰ تا ۲۰ درصد افزایش یابد، که به مصرفکنندگان آمریکایی آسیب اقتصادی مستقیم وارد خواهد کرد. علاوه بر آن، تلاش برای تغییر رژیم نیازمند حضور و سرمایهگذاری بلندمدت برای سرکوب مقاومت است، که هزینههای مداوم و سنگینی در پی خواهد داشت. تغییر مسیر اگرچه حملات آمریکا در کارائیب تاکنون پیامدهایی ایجاد کرده، اما هنوز برای خویشتنداری دیر نیست. در شرایطی که اقتصاد داخلی آمریکا تضعیف شده و دولت مشغول حمایت از اوکراین و مهار چین است، آخرین چیزی که ایالات متحده نیاز دارد، جنگی تازه در نیمکره غربی است. تجاوزگری آمریکا، این کشور را در انزوای بینالمللی فرو خواهد برد و درگیر جنگی پرهزینه با پیامدهای گسترده خواهد کرد. به بیان ساده، این جنگی نیست که آمریکا به آن نیاز داشته باشد. اگر ایالات متحده مسیر کنونی خود یعنی حملات فراقانونی علیه غیرنظامیان را ادامه دهد، خطر منزوی شدن و سوق دادن بیشتر کشورهای آمریکای لاتین به سوی چین را به جان میخرد. تشدید درگیریها این خطر را افزایش میدهد بیآنکه چشمانداز مثبتی برای همکاری منطقهای باقی بگذارد. هماکنون برخی کشورهای نزدیک به آمریکا، مانند آرژانتین، روابط تجاری با چین برقرار کردهاند؛ امری که واشنگتن آن را نوعی خیانت تلقی میکند. نادیده گرفتن آشکار هنجارهای بینالمللی و بیاعتنایی به خواست رهبران منطقه، چنین توافقهایی را محتملتر خواهد ساخت، زیرا کشورهای منطقه آمریکا را بازیگری غیرقابل اعتماد و مخالف منافع خود خواهند دید. در دو دهه نخست قرن بیستویکم، ایالات متحده درگیر جنگهایی پرهزینه شد که دستاوردی اندک و نارضایتی گسترده به همراه داشت. دولت ترامپ در خطر تکرار همان چرخه مداخلههای پرهزینه قرار دارد؛ چرخهای که پیامدهای آن ممکن است تا دههها ادامه یابد.
« بازگشت به لیست اخبار