انتشار برای نخستین‌بار؛ ناگفته های جالب از موشک های ایران به روایت شهید حاجی‌زاده | ماجرای داد زدن رهبر انقلاب؛ عصبانی شدند و گفتند خرید ممنوع!

1404/04/24 - 21:06 2 بازدید
رسانه‌ی KHAMENEI.IR در پرونده‌ی «روایت فتح»، اقدام به انتشار گفت‌وگویی منتشرنشده با سردار شهید حاجی‌زاده، فرمانده فقید نیروی هوافضای سپاه پیرامون نقش فرماندهی کل قوا در رشد و پیشرفت قدرت موشکی ایران، کرده است.
رسانه‌ی KHAMENEI.IR در پرونده‌ی «روایت فتح»، اقدام به انتشار گفت‌وگویی منتشرنشده با سردار شهید حاجی‌زاده، فرمانده فقید نیروی هوافضای سپاه پیرامون نقش فرماندهی کل قوا در رشد و پیشرفت قدرت موشکی ایران، کرده است. به گزارش همشهری‌آنلاین، متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا در سومین پیام تلویزیونی در پی تهاجم رژیم صهیونی با تبریک به ملّت بزرگ ایران برای پیروزی در این نبرد تأکید کردند: رژیم صهیونی با آن همه هیاهو، با آن همه ادّعا، در زیر ضربات جمهوری اسلامی تقریباً از پا درآمد و له شد. فکر اینکه چنین ضرباتی از سوی جمهوری اسلامی ممکن است بر رژیم وارد بشود، در ذهن آنها و مخیّله‌ی آنها خطور نمیکرد و اتّفاق افتاد. خدا را سپاس میگزاریم که به نیروهای مسلّح ما کمک کرد، توانستند از دفاع چندلایه‌ی پیشرفته‌ی آنها عبور کنند و بسیاری از مناطق شهری و نظامی آنها را زیر فشار موشکهای خودشان و با تهاجم قویّ سلاح پیشرفته‌ی خودشان با خاک یکسان کنند! این یکی از بزرگ‌ترین نعمتهای الهی است. به همین مناسبت رسانه‌ی KHAMENEI.IR در پرونده‌ی «روایت فتح» که به تحلیل کلان پیروزی جمهوری اسلامی ایران در نبرد تحمیلی ۱۲ روزه اخیر با رژیم صهیونیستی می‌پردازد، اقدام به انتشار گفت‌وگویی منتشرنشده با سردار شهید حاجی‌زاده، فرمانده فقید نیروی هوافضای سپاه پیرامون نقش فرماندهی کل قوا در رشد و پیشرفت قدرت موشکی ایران، کرده است. متن این گفت‌وگو که در سال ۱۴۰۰ به همّت نمایندگی مشهد دفتر حفظ‌ونشرآثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اخذ شده، به شرح زیر است: * برای شروع گفت‌وگو و به عنوان اولین سؤال، لطفاً تشریح بفرمایید که فرماندهی کل قوا در جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی دارد؟ فرماندهی کل قوا در حوزه‌ی نظامی و دفاعی نظام جمهوری اسلامی واقعاً ابعاد گسترده‌ای دارد. حالا در این سال‌ها شاید به حوزه‌های تسلیحاتی و ساخت سلاح یک اشاره‌ی محدودی شده باشد، ولی به‌نظر من ابعاد گسترده‌ای دارد و اینها قابل شمارش است. یعنی این‌طور نیست که مثلاً یک قضاوت کلی انسان بخواهد بکند، بلکه اینها همه سند دارد. تأثیر حضور حضرت آقا در هشت سال دفاع مقدس، تا آن‌جایی که امام راحل اجازه دادند، قابل توجه بود، چون مدت‌های طولانی ایشان اجازه پیدا نکردند. نقش ایشان در امور نظامی در سه دهه‌ی اخیر، بعد از رحلت امام تعیین‌کننده بود. یکی از علت‌های آن شاید بحث دشمن‌شناسی حضرت آقا و شمّ اطلاعاتی ایشان بود. ما در سه دهه‌ی اخیر از توطئه‌های بزرگی جستیم و از تله‌هایی که دشمن سر راه نظام ما قرار داده بود، توانستیم به‌سلامت عبور کنیم. در تک‌تک این موارد، نقش مقام معظّم رهبری و تدابیر ایشان کاملاً روشن است. * نقش ایشان در مدیریت بحران‌ها و عبور کشور از تله‌های امنیتی و نظامی چگونه بوده؟ می‌توانید نمونه‌هایی ذکر کنید؟ من چند نمونه را عرض می‌کنم، مثلاً در بحث آزادسازی کویت در جنگ اول، خیلی‌ها از داخل کشور آمدند و گفتند که صدام الان دیگر نقش خالد بن ولید را دارد و ما الان باید بیاییم کنار صدام قرار بگیریم و با آمریکا بجنگیم. خیلی از افرادی که آن روز مسئولیت داشتند، آمدند این حرف را زدند. تنها کسی که تشخیص داد این تله است و دو طرف این جبهه گروه‌های باطل هستند، یعنی یک طرف آمریکا و اروپا و کشورهای غربی، یک طرف هم صدام، حضرت آقا بودند که اجازه ندادند کشور و نیروهای مسلح در این تله گرفتار شوند. یا در جنگ افغانستان و در این ۳۰ سال اخیر از این موارد زیاد داشتیم که ورود به این عرصه‌ها یک تله بود برای کشور. این به‌خاطر آن شمّ اطلاعاتی و بینش و فهم حضرت آقا به‌عنوان فرمانده کل قواست، چون به‌هر حال مدیریت ایشان فقط مدیریت عمومی نیست، بلکه باید تسلط داشته باشند، تخصص داشته باشند و در همه‌ی ابعاد ما دیدیم که واقعاً این را دارند. و در جمع فرماندهان مسلط و عالی‌رتبه، خوب وارد بحث می‌شوند و منطقی که دارند نشان می‌دهد که مسلط هستند و در خیلی از جاها کشور را نجات داده‌اند. شما نگاه بکنید الان در اطراف ما، در منطقه‌ی غرب آسیا، کشورها واقعاً فشل شده‌اند، حکومت‌ها تضعیف شده، ارتش‌ها از بین رفته، ناامنی‌ها زیاد شده، به‌هم‌ریختگی فراوان شده است. اینها طرح‌های آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و غربی‌ها بوده که این منطقه باید به‌هم بریزد. هدف اصلی‌شان هم ایران بوده است. خب می‌بینید که الان وضعیت عراق چگونه شده، وضعیت افغانستان را همین روزها ببینید، وضعیت سوریه را ببینید، هرچند ایران ورود کرد، کمک کرد، ولی بالاخره آن‌جا ارتش را تضعیف کردند، کشور را منهدم کردند. در بعضی جاها که باید ورود می‌کردیم، باز عده‌ای می‌گفتند نه، نباید ورود بکنیم. مثلاً موقعی که گروه‌های تکفیری و داعش در سوریه و عراق ورود کردند و آن‌جا را اشغال کردند، خیلی‌ها می‌گفتند به ما چه ربطی دارد، ما برای چه باید خودمان را درگیر بکنیم. این‌جا اتفاقاً به‌صورت قاطع، مقام معظّم رهبری دستور دادند که نه، باید ورود بکنیم و برویم. امروز که از این قضیه سال‌ها می‌گذرد، قضاوت کردن خیلی راحت شده است. امروز راجع به جنگ کویت، بحث افغانستان و تله‌هایی که دشمن برای ما درست کرده بود، خیلی راحت می‌توان حرف زد. ولی ببینید آن روز حضرت آقا این تصمیمات را گرفتند، تصمیم گرفتند که ما باید در حوزه‌ی جنگ سوریه ورود بکنیم، چون اگر آن‌جا نمی‌جنگیدیم، باید در تهران می‌جنگیدیم، در کرمانشاه باید می‌جنگیدیم، در همدان باید می‌جنگیدیم. یعنی یک‌جا باید ورود می‌کردیم، یک‌جا نباید ورود می‌کردیم. راهبری و مدیریت مقام معظّم رهبری بود که این اتفاق افتاد. به‌نظر من این یک مسئله‌ی خیلی مهمی است که خودش جای بحث دارد. این تربیت چطور اتفاق افتاده؟ در طی این سه دهه‌ی اخیر، کلیه‌ی برنامه‌های مربوط به نیروهای مسلح، برنامه‌های آموزشی، برنامه‌های تربیتی، مراسماتی که داریم، جلساتی که به‌صورت هفتگی و مستمر مقام معظّم رهبری با فرماندهان دارند، یعنی این جل...
« بازگشت به لیست اخبار