
۵۰ سالگی فیلم هندی «شعله» | معدنی که هنوز کلی طلا برای کشف دارد
فیلم کلاسیک «شعله» جایگاهی یگانه در سینمای هند و غرب دارد و و حتی هنوز هم وقتی به تماشایش مینشینید از دیدینش دست خالی برنمیگردید.
فیلم کلاسیک «شعله» جایگاهی یگانه در سینمای هند و غرب دارد و و حتی هنوز هم وقتی به تماشایش مینشینید از دیدینش دست خالی برنمیگردید. من حالا چند بار «شعله» را دیدهام و هر بار، فیلم را به شکلی غیرمنتظره نزدیکتر حس کردهام. اولین بار تقریباً هیچ اثری نگذاشت. آن زمان تقریباً هیچ فیلم قدیمی (از هیچ کشوری) ندیده بودم و به ریتم، نگاه یا حتی سبک موسیقیاش عادت نداشتم. و گرچه اطلاع از خطوط اصلی داستان، امروز تأثیر فیلم را برایم کم نمیکند، گمان میکنم آن موقع کرده بود. آخرین بار همین تابستان بود، با نزدیک شدن به پنجاهمین سالگرد فیلم. بنابراین «شعله» را تکهتکه دیدم و همزمان دیالوگ اصلی، زیرنویس انگلیسی، و گاهی هر دو را اصلاح میکردم. این فرایندی عمیق، سخت و اغلب خستهکننده است که دوستش دارم، چون مرا بیش از هر زمان دیگری به فیلم نزدیک میکند. آنچه دربارۀ «شعله» برجسته است، صرفهجویی شگفتانگیز در روایت بود؛ فیلمی سهونیم ساعته که هر دقیقهاش ارزشمند است (بهجز آهنگ «این دختر زیبا» که خیلی بد پیر شده و فوراً حذف شد). دوستی جای و ویرو هستهای عاطفی عالی است که همهچیز را در مدار خود نگه میدارد. فیلم بهشدت مردمحور است، اما برای همان دوره کمی امتیاز میگیرد؛ برای زرنگی و شجاعت بسنتی (هما مالینی) و امیدی که برای بیوۀ رادا (جایا باچان) ارائه میدهد. در پایان فیلم، من غرق اشک بودم، چیزی که هرگز پیشتر برایم رخ نداده بود. خیلیها تا حالا گفتهاند که دیگر هرگز «شعله» دیگری نخواهد بود. این فیلم جایگاهی یگانه در سینمای هند و غرب دارد و به شما اطمینان میدهم که هیچ همتای هالیوودی ندارد. در ۵۰ سالی که از اولین نمایش آن گذشته، و حدود ۲۰ سالی که در زندگی من حضور داشته، همیشه چیزی تازه برای ارائه داشته و انبوهی طلا برای بازگشت و دوباره کشف کردن.
« بازگشت به لیست اخبار